۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '==وابستهها==') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
وی در فصل اول به مدخل علم منطق میپردازد؛ تواطی و تشکیک و اشتراک، ترادف و تباین، مفرد و مرکب، اسم و فعل و حرف، جزئی و کلی، حمل هوهو و ذوهو، حمل ذاتی و عرضی، اقسام عرضی، جنس و نوع و فصل و عرضیات و... از جمله مباحثی است که در این فصل مطرح میشود. نویسنده درباره حمل ذاتی و عرضی مینویسد: هر چیزی که به مواطات و بالطبع، محمول شود، یا ذاتی برای موضوعش است یا عرضی برای آن؛ ذاتی آن چیزی است که قوام ذات به آن است و از ذات خارج نیست مانند حیوان یا ناطق برای انسان یا انسان برای زید... عرضی چیزی است که بعد از تقوم شیء با ذاتیاتش، بر آن عارض میشود که یا لازم بیّن است؛ مثل زاویه داشتن برای مثلث، یا غیر بیّن است که توسط غیرش به شیء ملحق میشود؛ مانند: تساوی زوایای مثلث با دو زاویه قائمه و یا مفارق است که آن هم یا بطیء است مانند جوانی برای زید و یا سریع است مانند قائم برای او<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>. | وی در فصل اول به مدخل علم منطق میپردازد؛ تواطی و تشکیک و اشتراک، ترادف و تباین، مفرد و مرکب، اسم و فعل و حرف، جزئی و کلی، حمل هوهو و ذوهو، حمل ذاتی و عرضی، اقسام عرضی، جنس و نوع و فصل و عرضیات و... از جمله مباحثی است که در این فصل مطرح میشود. نویسنده درباره حمل ذاتی و عرضی مینویسد: هر چیزی که به مواطات و بالطبع، محمول شود، یا ذاتی برای موضوعش است یا عرضی برای آن؛ ذاتی آن چیزی است که قوام ذات به آن است و از ذات خارج نیست مانند حیوان یا ناطق برای انسان یا انسان برای زید... عرضی چیزی است که بعد از تقوم شیء با ذاتیاتش، بر آن عارض میشود که یا لازم بیّن است؛ مثل زاویه داشتن برای مثلث، یا غیر بیّن است که توسط غیرش به شیء ملحق میشود؛ مانند: تساوی زوایای مثلث با دو زاویه قائمه و یا مفارق است که آن هم یا بطیء است مانند جوانی برای زید و یا سریع است مانند قائم برای او<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>. | ||
فصل دوم به بیان مقولات میپردازد. [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه]] در این فصل جوهر و عرض و اقسام اعراض را از کم و کیف و اضافه و وضع و این و ملک و ان یفعل و ان ینفعل، بیان میکند و سپس اقسام هرکدام از اینها و مقولات عشر را هم شرح میدهد. جوهر، آن چیزی است که وجود لا فی موضوع دارد. موضوع، محلی است که به قید متقوم بودن موجود میشود، نه محلی که ظرف واقع میشود و چیزی در آن حلول میکند. آنچه در موضوع حلول میکند عرض است؛ چنانکه ماده محلی است که قوامش به آن چیزی است که در آن حلول میکند و آنچه که در ماده حلول میکند، صورت است<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. | فصل دوم به بیان مقولات میپردازد. [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه]] در این فصل جوهر و عرض و اقسام اعراض را از کم و کیف و اضافه و وضع و این و ملک و ان یفعل و ان ینفعل، بیان میکند و سپس اقسام هرکدام از اینها و مقولات عشر را هم شرح میدهد. جوهر، آن چیزی است که وجود لا فی موضوع دارد. موضوع، محلی است که به قید متقوم بودن موجود میشود، نه محلی که ظرف واقع میشود و چیزی در آن حلول میکند. آنچه در موضوع حلول میکند عرض است؛ چنانکه ماده محلی است که قوامش به آن چیزی است که در آن حلول میکند و آنچه که در ماده حلول میکند، صورت است.<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. | ||
فصل سوم کتاب درباره قضایا و احوال آن صحبت میکند. دلالت و انواع آن، اجزای قضیه، انواع قضیه اعم از حملیه و شرطیه و اقسام هرکدام، سور در قضایا و ماده قضیه، عکس و تقسیمات آن و... از موضوعات این فصل هستند<ref>ر.ک: همان، ص13-29</ref>. | فصل سوم کتاب درباره قضایا و احوال آن صحبت میکند. دلالت و انواع آن، اجزای قضیه، انواع قضیه اعم از حملیه و شرطیه و اقسام هرکدام، سور در قضایا و ماده قضیه، عکس و تقسیمات آن و... از موضوعات این فصل هستند<ref>ر.ک: همان، ص13-29</ref>. |
ویرایش