۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
کتاب با دو مقدمه از ناشر و نویسنده آغاز و مطالب در دو بخش کلی، در سی درس، تنظیم شده است. بخش اول شامل پانزده درس در موضوع اعجاز و بخش دوم حاوی پانزده درس در موضوع عدم تحریف قرآن است. | کتاب با دو مقدمه از ناشر و نویسنده آغاز و مطالب در دو بخش کلی، در سی درس، تنظیم شده است. بخش اول شامل پانزده درس در موضوع اعجاز و بخش دوم حاوی پانزده درس در موضوع عدم تحریف قرآن است. | ||
مباحث کتاب بهصورت درسنامه و متن آموزشى تنظیم و تدوین شده است تا درک و حفظ مطالب بهآسانی صورت گیرد. همچنین بهمنظور حفظ اهم مطالب، چکیده درس نیز ضمیمه شده است. در پایان هر درس، پرسشهایى مطرح شده تا با پاسخ به آن، فراگیرى مطالب و تثبیت آنها در ذهن، تسهیل گردد. علاوه بر این، در ابتدای هر درس، اهدافی ذکر گردیده تا انگیزه لازم را در درک مطالب درسی برای دانشپژوه ایجاد نماید و در انتهای هر درس، منابعى جهت پژوهش و مطالعه بیشتر دانشپژوهان معرفى شده است<ref>ر.ک: همان، ص20-21</ref>. | مباحث کتاب بهصورت درسنامه و متن آموزشى تنظیم و تدوین شده است تا درک و حفظ مطالب بهآسانی صورت گیرد. همچنین بهمنظور حفظ اهم مطالب، چکیده درس نیز ضمیمه شده است. در پایان هر درس، پرسشهایى مطرح شده تا با پاسخ به آن، فراگیرى مطالب و تثبیت آنها در ذهن، تسهیل گردد. علاوه بر این، در ابتدای هر درس، اهدافی ذکر گردیده تا انگیزه لازم را در درک مطالب درسی برای دانشپژوه ایجاد نماید و در انتهای هر درس، منابعى جهت پژوهش و مطالعه بیشتر دانشپژوهان معرفى شده است.<ref>ر.ک: همان، ص20-21</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه، نکاتی پیرامون کتاب، عنوان گردیده است<ref>مقدمه، ص19-21</ref>. | در مقدمه، نکاتی پیرامون کتاب، عنوان گردیده است.<ref>مقدمه، ص19-21</ref>. | ||
===بخش اول=== | ===بخش اول=== | ||
بخش نخست، در 15 درس، به ترتیب زیر، مباحث مربوط به اعجاز قرآن را توضیح داده است: | بخش نخست، در 15 درس، به ترتیب زیر، مباحث مربوط به اعجاز قرآن را توضیح داده است: | ||
در درس اول، بهمنظور آشنایی با تعریف اعجاز قرآن و درک اهمیت و جایگاه اعجاز آن و پى بردن به حلقه ارتباط اعجاز قرآن با سایر علوم و معارف اسلامى، به مباحث کلی و تعریفات، پرداخته شده است<ref>متن کتاب، ص25-31</ref>. | در درس اول، بهمنظور آشنایی با تعریف اعجاز قرآن و درک اهمیت و جایگاه اعجاز آن و پى بردن به حلقه ارتباط اعجاز قرآن با سایر علوم و معارف اسلامى، به مباحث کلی و تعریفات، پرداخته شده است.<ref>متن کتاب، ص25-31</ref>. | ||
به اعتقاد نویسنده، پیش از پرداختن به اعجاز «قرآن»، تبیین مفهوم اعجاز، امرى ضرورى است تا بتوان بر اساس آن، مسائل و موضوعات مربوط به اعجاز را تجزیهوتحلیل نمود. ازاینرو، در درس دوم، ابتدا به مفهوم واژه معجزه و اعجاز پرداخته شده تا زمینهاى برای طرح دو پرسش فراهم آید: نخست اینکه آیا معجزه در علم کلام نیز به همان معناى لغوى آن است و دیگر آنکه آیا در «قرآن کریم» این واژه بهکاررفته یا از واژههاى دیگرى استفاده شده است؟<ref>همان، ص33</ref>. | به اعتقاد نویسنده، پیش از پرداختن به اعجاز «قرآن»، تبیین مفهوم اعجاز، امرى ضرورى است تا بتوان بر اساس آن، مسائل و موضوعات مربوط به اعجاز را تجزیهوتحلیل نمود. ازاینرو، در درس دوم، ابتدا به مفهوم واژه معجزه و اعجاز پرداخته شده تا زمینهاى برای طرح دو پرسش فراهم آید: نخست اینکه آیا معجزه در علم کلام نیز به همان معناى لغوى آن است و دیگر آنکه آیا در «قرآن کریم» این واژه بهکاررفته یا از واژههاى دیگرى استفاده شده است؟<ref>همان، ص33</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
معصومین(ع) از پیامبر اکرم(ص) تا امام عصر(عج)، همواره آگاهترین افراد به «قرآن» بوده و هستند؛ ازاینرو در درس چهارم، برای دریافت اعجاز «قرآن» و معرفت آن در این زمینه، به اعجاز قرآن از نگاه معصومین(ع) نگریسته شده تا برخى از جنبههاى اعجاز «قرآن» و شگفتىهاى آن از منظر آنان روشن گردد<ref>همان، ص49</ref>. | معصومین(ع) از پیامبر اکرم(ص) تا امام عصر(عج)، همواره آگاهترین افراد به «قرآن» بوده و هستند؛ ازاینرو در درس چهارم، برای دریافت اعجاز «قرآن» و معرفت آن در این زمینه، به اعجاز قرآن از نگاه معصومین(ع) نگریسته شده تا برخى از جنبههاى اعجاز «قرآن» و شگفتىهاى آن از منظر آنان روشن گردد<ref>همان، ص49</ref>. | ||
در هنگام نزول «قرآن»، ادبیات عرب به لحاظ فصاحت و بلاغت در حد اعلاى خود قرار داشت؛ بهگونهاى که در هیچ دورانى چنین رشدى مشاهده نشده است. ادیبان و بلیغان آن زمان با شنیدن آیات جذاب «قرآن» اذعان نمودند که این کتاب، سخن بشرى نیست؛ بلکه لفظ و محتواى آن سخن الهى است و از همین رو، نمىتوان با آن معارضه نمود! در درس پنجم، به چند نمونه از گواهىهاى آنان اشاره شده است<ref>همان، ص61</ref>. | در هنگام نزول «قرآن»، ادبیات عرب به لحاظ فصاحت و بلاغت در حد اعلاى خود قرار داشت؛ بهگونهاى که در هیچ دورانى چنین رشدى مشاهده نشده است. ادیبان و بلیغان آن زمان با شنیدن آیات جذاب «قرآن» اذعان نمودند که این کتاب، سخن بشرى نیست؛ بلکه لفظ و محتواى آن سخن الهى است و از همین رو، نمىتوان با آن معارضه نمود! در درس پنجم، به چند نمونه از گواهىهاى آنان اشاره شده است.<ref>همان، ص61</ref>. | ||
بیشتر متکلمان و مفسران شیعه، در مورد جایگاه و عظمت اعجاز «قرآن»، مطالبى را ارائه نمودهاند که بسیار سودمند است؛ ولى با بررسى آثار کلامى و تفسیرى و علوم قرآنى، بهویژه در مورد اعجاز قرآن، به نظر مىرسد که سخن از اعجاز «قرآن» بهصورت کلامى و برهانى، به قرن سوم باز مىگردد و اگر پیش از آنهم مطرح بوده، بهصورت مسئلهاى مستقل و با روش کلامى مورد بحث قرار نگرفته است. در درس ششم، بهگونهاى مختصر، به دیدگاه آن دسته از مشاهیرى که بحث مستقلى را به اعجاز قرآن اختصاص دادهاند، پرداخته شده است<ref>همان، ص69</ref>. | بیشتر متکلمان و مفسران شیعه، در مورد جایگاه و عظمت اعجاز «قرآن»، مطالبى را ارائه نمودهاند که بسیار سودمند است؛ ولى با بررسى آثار کلامى و تفسیرى و علوم قرآنى، بهویژه در مورد اعجاز قرآن، به نظر مىرسد که سخن از اعجاز «قرآن» بهصورت کلامى و برهانى، به قرن سوم باز مىگردد و اگر پیش از آنهم مطرح بوده، بهصورت مسئلهاى مستقل و با روش کلامى مورد بحث قرار نگرفته است. در درس ششم، بهگونهاى مختصر، به دیدگاه آن دسته از مشاهیرى که بحث مستقلى را به اعجاز قرآن اختصاص دادهاند، پرداخته شده است.<ref>همان، ص69</ref>. | ||
دانشمندان اهل سنت نیز در تبیین اعجاز «قرآن» و وجوه آن تحقیق و بررسى فراوان نمودهاند و هریک اثرى مستقل یا بخشى از کتاب خویش را به آن اختصاص دادهاند. در درس هفتم، به آراى هفت تن از مشهورترین آنان اشاره شده است که عبارتند از: خطابی؛ [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]]؛ جرجانی؛ [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]]؛ زرکشی؛ [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] و [[رافعی قزوینی، عبدالکریم بن محمد|رافعی]] <ref>همان، ص79-85</ref>. | دانشمندان اهل سنت نیز در تبیین اعجاز «قرآن» و وجوه آن تحقیق و بررسى فراوان نمودهاند و هریک اثرى مستقل یا بخشى از کتاب خویش را به آن اختصاص دادهاند. در درس هفتم، به آراى هفت تن از مشهورترین آنان اشاره شده است که عبارتند از: خطابی؛ [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]]؛ جرجانی؛ [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]]؛ زرکشی؛ [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] و [[رافعی قزوینی، عبدالکریم بن محمد|رافعی]] <ref>همان، ص79-85</ref>. | ||
در درس هشتم، بهمنظور آشنایى با ویژگى امى بودن پیامبر اسلام(ص) و دفع شبهات مربوط به آن بر اساس آیات قرآن، به تبیین ملازمه بین امى بودن پیامبر(ص) و اعجاز قرآن پرداخته شده است. عالمان قرآنپژوه، هر یک برای اثبات اعجاز «قرآن» به وجه یا بعد خاصى تکیه کرده و دلایل متعددى برای آن ذکر نمودهاند. در این زمینه برخى از آنها به آیات تحدى استناد کرده، اعجاز «قرآن» را از جهت شخصى که «قرآن» بر او نازل شده، مطرح ساختهاند. با این بیان که قرآن، بشر را به شخص رسول اکرم(ص) -که آورنده آن است-تحدى نموده است؛ از این حیث که پیامبر(ص) شخصى امى بوده و هرگز نزد کسى درس نخوانده؛ حال آنکه کتاب او، هم به لحاظ الفاظ و عباراتش و هم از جهت معانى و محتواى آن، پدیدهاى فوقالعاده بوده و معجزه است<ref>همان، ص87</ref>. | در درس هشتم، بهمنظور آشنایى با ویژگى امى بودن پیامبر اسلام(ص) و دفع شبهات مربوط به آن بر اساس آیات قرآن، به تبیین ملازمه بین امى بودن پیامبر(ص) و اعجاز قرآن پرداخته شده است. عالمان قرآنپژوه، هر یک برای اثبات اعجاز «قرآن» به وجه یا بعد خاصى تکیه کرده و دلایل متعددى برای آن ذکر نمودهاند. در این زمینه برخى از آنها به آیات تحدى استناد کرده، اعجاز «قرآن» را از جهت شخصى که «قرآن» بر او نازل شده، مطرح ساختهاند. با این بیان که قرآن، بشر را به شخص رسول اکرم(ص) -که آورنده آن است-تحدى نموده است؛ از این حیث که پیامبر(ص) شخصى امى بوده و هرگز نزد کسى درس نخوانده؛ حال آنکه کتاب او، هم به لحاظ الفاظ و عباراتش و هم از جهت معانى و محتواى آن، پدیدهاى فوقالعاده بوده و معجزه است.<ref>همان، ص87</ref>. | ||
اندیشمندان قرآنپژوه برای اثبات اعجاز قرآن، دلایل و نشانههاى گوناگونى را بیان نمودهاند؛ از جمله اعجاز تشریعى، اعجاز علمى، اعجاز بیانى و... و برای هر یک از این دلایل نیز آیاتى از «قرآن مجید» نقل و تبیین شده است. در درس نهم، به تعریف، شرح و توضیح «اعجاز بیانى» پرداخته شده است. اعجاز بیانى، معمولاً بیانگر بلاغت و نکات بلاغى هر کلام و متن است. از نگاه جرجانى «شیرینى، حسن و مزیتى که کارشناس سخنان برجسته احساس مىکند، مربوط به معنایى است که آن سخن در بردارد. پس بلاغت به معنا بستگى دارد؛ زیرا زیبایى را معنا به لفظ مىبخشد»<ref>همان، ص99</ref>. | اندیشمندان قرآنپژوه برای اثبات اعجاز قرآن، دلایل و نشانههاى گوناگونى را بیان نمودهاند؛ از جمله اعجاز تشریعى، اعجاز علمى، اعجاز بیانى و... و برای هر یک از این دلایل نیز آیاتى از «قرآن مجید» نقل و تبیین شده است. در درس نهم، به تعریف، شرح و توضیح «اعجاز بیانى» پرداخته شده است. اعجاز بیانى، معمولاً بیانگر بلاغت و نکات بلاغى هر کلام و متن است. از نگاه جرجانى «شیرینى، حسن و مزیتى که کارشناس سخنان برجسته احساس مىکند، مربوط به معنایى است که آن سخن در بردارد. پس بلاغت به معنا بستگى دارد؛ زیرا زیبایى را معنا به لفظ مىبخشد»<ref>همان، ص99</ref>. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
در درس دهم، به اعجاز تشریعی قرآن، پرداخته شده است. قرآن کریم که قانون اساسى و اصلىترین منبع تشریع و قانونگذارى در دین مبین اسلام به شمار مىرود، همه ابعاد زندگى بشر و نیازهاى گوناگون وى در محیط خانواده و جامعه و نیز حوزههاى فردى و جمعى او را در نظر گرفته و در همین راستا، عالىترین و کارآمدترین قوانین و مقررات را وضع نموده است تا بتواند در تمامى اعصار و قرون، پاسخگوى نیازمندىها و خواستههاى مشروع و طبیعى انسان باشد؛ قرآنپژوهان و کارشناسان علوم قرآنى از این ویژگى به «اعجاز تشریعى» یا «اعجاز در معارف» تعبیر کردهاند<ref>همان، ص111</ref>. | در درس دهم، به اعجاز تشریعی قرآن، پرداخته شده است. قرآن کریم که قانون اساسى و اصلىترین منبع تشریع و قانونگذارى در دین مبین اسلام به شمار مىرود، همه ابعاد زندگى بشر و نیازهاى گوناگون وى در محیط خانواده و جامعه و نیز حوزههاى فردى و جمعى او را در نظر گرفته و در همین راستا، عالىترین و کارآمدترین قوانین و مقررات را وضع نموده است تا بتواند در تمامى اعصار و قرون، پاسخگوى نیازمندىها و خواستههاى مشروع و طبیعى انسان باشد؛ قرآنپژوهان و کارشناسان علوم قرآنى از این ویژگى به «اعجاز تشریعى» یا «اعجاز در معارف» تعبیر کردهاند<ref>همان، ص111</ref>. | ||
اخبار غیبى قرآن یکى از دلایل اعجاز این کتاب و وحیانى بودن منشأ و مصدر آن است. قرآن کریم، هم از زندگى و حوادث پیرامون امتها و انبیاى پیشین پرده برداشته، هم از آینده گزارشهایى را ارائه نموده است که در هر دو صورت، خبرهاى غیبى محسوب مىشوند. دراینباره، تحدى به اخبار غیبى در چندین آیه مطرح شده است. درس یازدهم، به بررسی این بحث، اختصاص یافته است<ref>همان، ص121</ref>. | اخبار غیبى قرآن یکى از دلایل اعجاز این کتاب و وحیانى بودن منشأ و مصدر آن است. قرآن کریم، هم از زندگى و حوادث پیرامون امتها و انبیاى پیشین پرده برداشته، هم از آینده گزارشهایى را ارائه نموده است که در هر دو صورت، خبرهاى غیبى محسوب مىشوند. دراینباره، تحدى به اخبار غیبى در چندین آیه مطرح شده است. درس یازدهم، به بررسی این بحث، اختصاص یافته است.<ref>همان، ص121</ref>. | ||
هماهنگى و عدم وجود اختلاف در میان آیات و مدعیات قرآنى، از ابعاد اعجاز قرآن به شمار مىرود که قرآن نیز به آن اشاره و تحدى کرده است، ازاینرو در درس دوازدهم، به هدف تبیین انسجام آیات قرآن با یکدیگر، بهمنظور پاسخدهى به شبهه گسستگى آیات در هر سوره و تبیین ملازمه میان هماهنگى آیات و اعجاز قرآن و اثبات وحیانى بودن آن، به اثبات هماهنگی و عدم وجود اختلاف در قرآن کریم، پرداخته شده است<ref>همان، ص131</ref>. | هماهنگى و عدم وجود اختلاف در میان آیات و مدعیات قرآنى، از ابعاد اعجاز قرآن به شمار مىرود که قرآن نیز به آن اشاره و تحدى کرده است، ازاینرو در درس دوازدهم، به هدف تبیین انسجام آیات قرآن با یکدیگر، بهمنظور پاسخدهى به شبهه گسستگى آیات در هر سوره و تبیین ملازمه میان هماهنگى آیات و اعجاز قرآن و اثبات وحیانى بودن آن، به اثبات هماهنگی و عدم وجود اختلاف در قرآن کریم، پرداخته شده است.<ref>همان، ص131</ref>. | ||
در درس سیزدهم، به موضوع اعجاز علمی پرداخته شده است. به اعتقاد نویسنده، اعجاز علمى قرآن مربوط به اشاراتى است که از گوشههاى سخن حقتعالى نمودار گشته و هدف اصلى کلام خداوند نبوده است؛ زیرا قرآن کتاب هدایت است و هدف اصلى آن، جهت بخشیدن به زندگى انسان و آموختن راه سعادت به او است، ازاینرو اگر گاه در «قرآن» به برخى اشارات علمى بر مىخوریم، ازآنجهت است که این سخن از منبع سرشار علم و حکمت الهى نشأت گرفته و از سرچشمه علم بىپایان حکایت دارد<ref>همان، ص139</ref>. | در درس سیزدهم، به موضوع اعجاز علمی پرداخته شده است. به اعتقاد نویسنده، اعجاز علمى قرآن مربوط به اشاراتى است که از گوشههاى سخن حقتعالى نمودار گشته و هدف اصلى کلام خداوند نبوده است؛ زیرا قرآن کتاب هدایت است و هدف اصلى آن، جهت بخشیدن به زندگى انسان و آموختن راه سعادت به او است، ازاینرو اگر گاه در «قرآن» به برخى اشارات علمى بر مىخوریم، ازآنجهت است که این سخن از منبع سرشار علم و حکمت الهى نشأت گرفته و از سرچشمه علم بىپایان حکایت دارد<ref>همان، ص139</ref>. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
فهرست مطالب در ابتدا و کتابنامه منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده است. | فهرست مطالب در ابتدا و کتابنامه منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده است. | ||
در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع<ref>ر.ک: پاورقی، ص102</ref>، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص104 و 114</ref>. | در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع<ref>ر.ک: پاورقی، ص102</ref>، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است.<ref>ر.ک: همان، ص104 و 114</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش