۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
# تفسیر بیانی است وابسته به اسباب نزول آیه، اما تأویل، اخذ معنای محتملی است که موافق با ماقبل و مابعد آیه باشد. | # تفسیر بیانی است وابسته به اسباب نزول آیه، اما تأویل، اخذ معنای محتملی است که موافق با ماقبل و مابعد آیه باشد. | ||
# تفسیر متعلق به روایت است اما تأویل متعلق به درایت است. | # تفسیر متعلق به روایت است اما تأویل متعلق به درایت است. | ||
# تفسیر بیان معانی مستفاد از وضع عبارت است اما تأویل بیان معانی مستفاد از طریق اشاره است<ref>ر.ک: همان، ص18-19</ref>. | # تفسیر بیان معانی مستفاد از وضع عبارت است اما تأویل بیان معانی مستفاد از طریق اشاره است.<ref>ر.ک: همان، ص18-19</ref>. | ||
در مبحث چهارم پیرامون منشأ علم تفسیر سخن به میان آمده؛ منشأ اولیه این علم را متعلق به عصر حیات پیامبر اکرم(ص) و زمان نزول قرآن کریم است. آن زمان که صحابه پیامبر اسلام(ص) در تفسیر و توضیح برخی آیات غامض و صعب قرآنی به پیامبر اکرم(ص) رجوع میکردند و ایشان از طریق تفسیر قرآن به قرآن ابهامات صحابه را پاسخ میدادند. تفسیر قرآن به قرآن بر شش گونه است: | در مبحث چهارم پیرامون منشأ علم تفسیر سخن به میان آمده؛ منشأ اولیه این علم را متعلق به عصر حیات پیامبر اکرم(ص) و زمان نزول قرآن کریم است. آن زمان که صحابه پیامبر اسلام(ص) در تفسیر و توضیح برخی آیات غامض و صعب قرآنی به پیامبر اکرم(ص) رجوع میکردند و ایشان از طریق تفسیر قرآن به قرآن ابهامات صحابه را پاسخ میدادند. تفسیر قرآن به قرآن بر شش گونه است: | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
# جمعکردن بین آیات در جایی که توهم تفاوت مفهوم آنها با یکدیگر میرود. همانند خلقت آدم که در جایی از قرآن از «طین» سخن به میان آمده و در جای دیگر با «حمأ مسنون» و «صلصال» یاد شده است. در اینجا در حقیقت بیانگر مراحل مختلف خلقت (از ابتدای خلقت تا دمیده شدن روح در او) است. | # جمعکردن بین آیات در جایی که توهم تفاوت مفهوم آنها با یکدیگر میرود. همانند خلقت آدم که در جایی از قرآن از «طین» سخن به میان آمده و در جای دیگر با «حمأ مسنون» و «صلصال» یاد شده است. در اینجا در حقیقت بیانگر مراحل مختلف خلقت (از ابتدای خلقت تا دمیده شدن روح در او) است. | ||
# حمل بعضی از قراءات بر بعضی دیگر. | # حمل بعضی از قراءات بر بعضی دیگر. | ||
# محدود کردن معنای مطلوب به آنچه توضیح و تفسیرش مابعدش میآید؛ مانند «الصَّمَدُ» در آیه شریفه «اللَّهُ الصَّمَدُ» یعنی همان «لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ*وَ لَمْ يَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ» (توحید: 3-4) است<ref>ر.ک: همان، ص21-23</ref>. | # محدود کردن معنای مطلوب به آنچه توضیح و تفسیرش مابعدش میآید؛ مانند «الصَّمَدُ» در آیه شریفه «اللَّهُ الصَّمَدُ» یعنی همان «لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ*وَ لَمْ يَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ» (توحید: 3-4) است.<ref>ر.ک: همان، ص21-23</ref>. | ||
مؤلف در مبحث پنجم پیرامون شرافت و جایگاه علم تفسیر قرآن کریم مطالبی را بیان میکند، از جمله اینکه منظور از حکمت در آیه شریفه: «يُؤْتِي الْحِکْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً کَثِيراً وَ مَا يَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبَابِ (بقره: 269)، [خدا] به هر كس كه بخواهد حكمت میبخشد و به هر كس حكمت داده شود، بهیقین، خيرى فراوان داده شده است؛ و جز خردمندان، كسى پند نمیگيرد». شناخت ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، مقدم و مؤخر، حلال و حرام در قرآن و امثال آن است<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref>. | مؤلف در مبحث پنجم پیرامون شرافت و جایگاه علم تفسیر قرآن کریم مطالبی را بیان میکند، از جمله اینکه منظور از حکمت در آیه شریفه: «يُؤْتِي الْحِکْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً کَثِيراً وَ مَا يَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبَابِ (بقره: 269)، [خدا] به هر كس كه بخواهد حكمت میبخشد و به هر كس حكمت داده شود، بهیقین، خيرى فراوان داده شده است؛ و جز خردمندان، كسى پند نمیگيرد». شناخت ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، مقدم و مؤخر، حلال و حرام در قرآن و امثال آن است.<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref>. | ||
در مبحث ششم از این فصل به موضوع عرض و هدف از تفسیر قرآن کریم پرداخته شده است. | در مبحث ششم از این فصل به موضوع عرض و هدف از تفسیر قرآن کریم پرداخته شده است. |
ویرایش