۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
کتاب با مقدمه کوتاهی از محقق آغاز شده و مطالب شامل سه بخش است. بخش اول، شرح حال [[ابن مطران، اسعد بن الیاس|ابن مطران]] از [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابیاصیبعه]] در «[[عيون الأنباء في طبقات الأطباء|عيون الأنباء]]»، بخش دوم ترجمه و تلخیص کتاب «بستان الأطباء و روضة الألباء» از خود نویسنده و بخش سوم، متن عربی کتاب. | کتاب با مقدمه کوتاهی از محقق آغاز شده و مطالب شامل سه بخش است. بخش اول، شرح حال [[ابن مطران، اسعد بن الیاس|ابن مطران]] از [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابیاصیبعه]] در «[[عيون الأنباء في طبقات الأطباء|عيون الأنباء]]»، بخش دوم ترجمه و تلخیص کتاب «بستان الأطباء و روضة الألباء» از خود نویسنده و بخش سوم، متن عربی کتاب. | ||
ظاهرا کتاب در دو جلد تدوین شده بود. جلد اول را مهذبالدین عبدالرحیم، شاگرد ابن مطران، نزد استاد خوانده و [[ابن مطران، اسعد بن الیاس|ابن مطران]] خود یادداشتهایی در حواشی آن نوشته بوده؛ ولی با درگذشت او، مهذبالدین امکان نیافته است که جلد دوم را نیز بر او بخواند. جلد دوم کتاب نیز ظاهرا اکنون در دست است<ref>ر.ک: سمیعی (گیلانی)، احمد، ص439</ref>. | ظاهرا کتاب در دو جلد تدوین شده بود. جلد اول را مهذبالدین عبدالرحیم، شاگرد ابن مطران، نزد استاد خوانده و [[ابن مطران، اسعد بن الیاس|ابن مطران]] خود یادداشتهایی در حواشی آن نوشته بوده؛ ولی با درگذشت او، مهذبالدین امکان نیافته است که جلد دوم را نیز بر او بخواند. جلد دوم کتاب نیز ظاهرا اکنون در دست است.<ref>ر.ک: سمیعی (گیلانی)، احمد، ص439</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه، ضمن معرفی کتاب و بیان جایگاه آن، به این نکته اشاره شده است که کتابهاى علمى باید مورد تصحیح انتقادى قرار گیرد و با نقطهگذارى و قسمتبندى کامل به پیوست فهرستهاى گوناگون و مقدمه در معرفى کتاب و شرح احوال مؤلف بر اهل علم عرضه گردد؛ از این جهت چاپ کتب بهصورت تصویرى و عکسى نوعى طفره زدن از علم و تن زدن از کوشش علمى است<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه شش</ref>. | در مقدمه، ضمن معرفی کتاب و بیان جایگاه آن، به این نکته اشاره شده است که کتابهاى علمى باید مورد تصحیح انتقادى قرار گیرد و با نقطهگذارى و قسمتبندى کامل به پیوست فهرستهاى گوناگون و مقدمه در معرفى کتاب و شرح احوال مؤلف بر اهل علم عرضه گردد؛ از این جهت چاپ کتب بهصورت تصویرى و عکسى نوعى طفره زدن از علم و تن زدن از کوشش علمى است.<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه شش</ref>. | ||
اثر حاضر، مجموعهاى است از مطالب گوناگون پزشکى و نوادر حکایات و نکتههاى بدیع و داستانهاى علمى و تاریخى که نویسنده در ضمن مطالعه کتب و مجالست با شیوخ و علما براى خود گرد آورده و مطالب مختلف کتاب را برحسب موضوع تحت عنوانهاى: وصیت، اشاره، لمعه، نکته، ملحه قرار داده است<ref>ر.ک: همان، صفحه چهار</ref>. | اثر حاضر، مجموعهاى است از مطالب گوناگون پزشکى و نوادر حکایات و نکتههاى بدیع و داستانهاى علمى و تاریخى که نویسنده در ضمن مطالعه کتب و مجالست با شیوخ و علما براى خود گرد آورده و مطالب مختلف کتاب را برحسب موضوع تحت عنوانهاى: وصیت، اشاره، لمعه، نکته، ملحه قرار داده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه چهار</ref>. | ||
موضوعاتى را که ابن مطران در کتاب خود آورده، بیشتر مربوط به علم پزشکى و تعاریف اصطلاحات آن و خواص ادویه و عقاقیر و سخنان پزشکان بزرگ و ضبط کلمات و واژههاى پزشکى و داروئى است و در دو جا از کتاب خود از خوانندگان اعتذار مىجوید: یکى آنجا که مىگوید: مرا ملامت نکنند که در کتاب خود برخى مطالب که مربوط به علم پزشکى نیست آوردهام؛ زیرا هرچند که آن مطالب مربوط به علمى دیگر است، ولى پزشکان از آن بىنیاز نیستند. دیگر آنجا که مىگوید: برخى نگویند که همه این نکتهها که در کتاب آوردهام بدیع و یگانه نیست و متعلمان این صناعت از آنها آگاه هستند؛ زیرا در بسیارى از موارد مطالبى را آوردهام که برخلاف رأى رایج مردم و اندیشههاى پیشینیان بوده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | موضوعاتى را که ابن مطران در کتاب خود آورده، بیشتر مربوط به علم پزشکى و تعاریف اصطلاحات آن و خواص ادویه و عقاقیر و سخنان پزشکان بزرگ و ضبط کلمات و واژههاى پزشکى و داروئى است و در دو جا از کتاب خود از خوانندگان اعتذار مىجوید: یکى آنجا که مىگوید: مرا ملامت نکنند که در کتاب خود برخى مطالب که مربوط به علم پزشکى نیست آوردهام؛ زیرا هرچند که آن مطالب مربوط به علمى دیگر است، ولى پزشکان از آن بىنیاز نیستند. دیگر آنجا که مىگوید: برخى نگویند که همه این نکتهها که در کتاب آوردهام بدیع و یگانه نیست و متعلمان این صناعت از آنها آگاه هستند؛ زیرا در بسیارى از موارد مطالبى را آوردهام که برخلاف رأى رایج مردم و اندیشههاى پیشینیان بوده است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
اثر حاضر پس از مدت کوتاهى از مرگ مؤلف، مورد استفاده و استناد اهل علم و پزشکان قرار گرفت؛ چنانکه عبداللطیف بغدادى متوفى 629ق، در رسالهاى که تحت عنوان: «في المرض المسمى ديابيطس»، نوشته آنجا که سخن از منافع سفرجل، به نقل از رازى و ابن سینا و یوحنا بن ماسویه و ابن سمجون مىراند، مىگوید: «و قال صاحب كتاب البستان: إنّي وجدت السّفرجل مع قلّة غذائه من أفاضل الفواكه و جيدها جوهرا و عنصرا...» و ابن ابىاصیبعه متوفى 668ق، در باب آغاز صناعت طب آنچه را که ابن مطران از قول ابوجابر مغربى در بستان الأطباء آورده نقل مىکند و سخن خود را با این عبارت آغاز مىنماید: «و وجدت في كتاب الشيخ موفّقالدّين أسعد بن إلياس بن المطران الّذي وسمه ببستان الأطبّاء و روضة الألبّاء، كلاما نقله عن أبيجابر المغربی و هو هذا قال: سبب وجود هذه الصّناعة وحي و إلهام...»<ref>ر.ک: همان، صفحه چهار</ref>. | اثر حاضر پس از مدت کوتاهى از مرگ مؤلف، مورد استفاده و استناد اهل علم و پزشکان قرار گرفت؛ چنانکه عبداللطیف بغدادى متوفى 629ق، در رسالهاى که تحت عنوان: «في المرض المسمى ديابيطس»، نوشته آنجا که سخن از منافع سفرجل، به نقل از رازى و ابن سینا و یوحنا بن ماسویه و ابن سمجون مىراند، مىگوید: «و قال صاحب كتاب البستان: إنّي وجدت السّفرجل مع قلّة غذائه من أفاضل الفواكه و جيدها جوهرا و عنصرا...» و ابن ابىاصیبعه متوفى 668ق، در باب آغاز صناعت طب آنچه را که ابن مطران از قول ابوجابر مغربى در بستان الأطباء آورده نقل مىکند و سخن خود را با این عبارت آغاز مىنماید: «و وجدت في كتاب الشيخ موفّقالدّين أسعد بن إلياس بن المطران الّذي وسمه ببستان الأطبّاء و روضة الألبّاء، كلاما نقله عن أبيجابر المغربی و هو هذا قال: سبب وجود هذه الصّناعة وحي و إلهام...»<ref>ر.ک: همان، صفحه چهار</ref>. |
ویرایش