پرش به محتوا

ثلاث رسائل: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ اکتبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '==وابسته‌ها==')
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
خط ۴۸: خط ۴۸:
# هیکل هفتم، ‎در بیان اتصال و پیوند نفس ناطقه انسانی پس از مفارقت بدن به عالم ملکوت<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>.
# هیکل هفتم، ‎در بیان اتصال و پیوند نفس ناطقه انسانی پس از مفارقت بدن به عالم ملکوت<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>.


هیکل - ‎به فتح اول و سوم و سکون دوم - اصل لغت عبری است به کسر اول، به معنای «قصر»، «معبد». یهود این کلمه را به معنای «خانه خدا» استعمال می‎کردند که سلیمان آن را بنا کرده بود و در عربی به معنای «ستبر و درشت از هر چیزی» و «اسب ستبر و بلند» و «گیاه برآمده و بالیده» و «کالبد و پیکر» و «بنای رفیع و بلند» و «ساختمانی بلند و عظیم که درون آن به طلا و جواهرات مزین و آراسته باشد و در آن عبادت خدایان کنند و یا در آن بت نهند» و «خانه ترسایان که در آن صورت مریم(ع) باشد» و یا «کلیسای ایشان» به‎کار رفته است<ref>ر.ک: همان</ref>.
هیکل - ‎به فتح اول و سوم و سکون دوم - اصل لغت عبری است به کسر اول، به معنای «قصر»، «معبد». یهود این کلمه را به معنای «خانه خدا» استعمال می‎کردند که سلیمان آن را بنا کرده بود و در عربی به معنای «ستبر و درشت از هر چیزی» و «اسب ستبر و بلند» و «گیاه برآمده و بالیده» و «کالبد و پیکر» و «بنای رفیع و بلند» و «ساختمانی بلند و عظیم که درون آن به طلا و جواهرات مزین و آراسته باشد و در آن عبادت خدایان کنند و یا در آن بت نهند» و «خانه ترسایان که در آن صورت مریم(ع) باشد» و یا «کلیسای ایشان» به‎کار رفته است.<ref>ر.ک: همان</ref>.


علامه دوانی در شرح هیاکل می‎فرماید: هیکل، در اصل به معنای «صورت» است و حکمای باستان بر این عقیده بودند که ستارگان‎ ظل و نمودی هستند از انوار مجرده و برای هریک از سیارات سبعه، متناسب با حالات و خصوصیات آن از فلزی مناسب با آن سیاره صورتی بساختند و آن را در ساختمانی که به طالع خاص و هیئتی خاص بنا شده بود، بنهادند و در مواقع و زمان خاص آن کوکب، آهنگ آن می‎کردند و روشنی می‎افروختند و قربانی می‎کردند و این بناها را «هياكل النور» می‎نامیدند و آن را محترم و بزرگ می‎داشتند... رساله «هياكل النور» به عربی است و مصنّف خود آن را به فارسی ترجمه کرده‎..<ref>ر.ک: همان، ص8-9</ref>.
علامه دوانی در شرح هیاکل می‎فرماید: هیکل، در اصل به معنای «صورت» است و حکمای باستان بر این عقیده بودند که ستارگان‎ ظل و نمودی هستند از انوار مجرده و برای هریک از سیارات سبعه، متناسب با حالات و خصوصیات آن از فلزی مناسب با آن سیاره صورتی بساختند و آن را در ساختمانی که به طالع خاص و هیئتی خاص بنا شده بود، بنهادند و در مواقع و زمان خاص آن کوکب، آهنگ آن می‎کردند و روشنی می‎افروختند و قربانی می‎کردند و این بناها را «هياكل النور» می‎نامیدند و آن را محترم و بزرگ می‎داشتند... رساله «هياكل النور» به عربی است و مصنّف خود آن را به فارسی ترجمه کرده‎..<ref>ر.ک: همان، ص8-9</ref>.


سومین کتاب، عبارت است از «رسالة أنموذج العلوم». کلمه «أنموذج»، معرب فارسی نمونه است. شاید رساله عشریه و رسالة العشرة الجلالية نیز که در بعضی از تذکره‎ها آمده، همه عنوانی باشد برای این رساله. این رساله را مؤلف به نام سلطان محمود کجراتی (از نوادگان تیمور) معنون ساخته است<ref>ر.ک: همان، ص11-12</ref>.
سومین کتاب، عبارت است از «رسالة أنموذج العلوم». کلمه «أنموذج»، معرب فارسی نمونه است. شاید رساله عشریه و رسالة العشرة الجلالية نیز که در بعضی از تذکره‎ها آمده، همه عنوانی باشد برای این رساله. این رساله را مؤلف به نام سلطان محمود کجراتی (از نوادگان تیمور) معنون ساخته است.<ref>ر.ک: همان، ص11-12</ref>.


در این رساله، مطالبی در علوم مختلف، در ذیل مسائلی با این عناوین مطرح گردیده:
در این رساله، مطالبی در علوم مختلف، در ذیل مسائلی با این عناوین مطرح گردیده:
خط ۷۳: خط ۷۳:
در مقابله و تصحیح تفسیر سوره کافرون، از دو نسخه استفاده شده:
در مقابله و تصحیح تفسیر سوره کافرون، از دو نسخه استفاده شده:
# ‎نسخه متعلق به دانشگاه تهران ضمن مجموعه‎ای به شماره 1021 که در فهرست جلد 1/ 56 معرفی شده و در کتاب از آن با حرف «د» یاد می‎شود؛
# ‎نسخه متعلق به دانشگاه تهران ضمن مجموعه‎ای به شماره 1021 که در فهرست جلد 1/ 56 معرفی شده و در کتاب از آن با حرف «د» یاد می‎شود؛
# ‎نسخه متعلق به کتابخانه مجلسف از مجموعه شماره 1805 به خط نسخ و به قطع رحلی که از آن با نشانه «م» یاد می‎شود که البته هر دو نسخه دارای اغلاط و تحریفات زیادی است<ref>ر.ک: همان، ص7-8</ref>.
# ‎نسخه متعلق به کتابخانه مجلسف از مجموعه شماره 1805 به خط نسخ و به قطع رحلی که از آن با نشانه «م» یاد می‎شود که البته هر دو نسخه دارای اغلاط و تحریفات زیادی است.<ref>ر.ک: همان، ص7-8</ref>.


کتاب «شواكل الحور»، به سال 1373ق، در مدارس هند به همت دکتر محمد عبدالحق با مقدمه‎ای در شرح حال شیخ اشراق و محقق دوانی به طبع رسیده که از آن در تصحیح استفاده شده و با حرف «ط» از آن یاد می‎گردد<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>.
کتاب «شواكل الحور»، به سال 1373ق، در مدارس هند به همت دکتر محمد عبدالحق با مقدمه‎ای در شرح حال شیخ اشراق و محقق دوانی به طبع رسیده که از آن در تصحیح استفاده شده و با حرف «ط» از آن یاد می‎گردد<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>.


در «مجالس المؤمنين» آمده که امیر غیاث‎الدین منصور شیرازی، ردی بر «أنموذج العلوم» نوشته است<ref>همان، ص12</ref>.
در «مجالس المؤمنين» آمده که امیر غیاث‎الدین منصور شیرازی، ردی بر «أنموذج العلوم» نوشته است.<ref>همان، ص12</ref>.


==پانویس==
==پانویس==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش