۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
در فصل نخست، به مسئله رؤیت بصری، پرداخته شده است. نویسنده در اینباره، ابتدا اقوال موجود در مسئله را مطرح نموده و سپس با اقامه دلایل زیر، به رد امکان رؤیت بصری، پرداخته است: | در فصل نخست، به مسئله رؤیت بصری، پرداخته شده است. نویسنده در اینباره، ابتدا اقوال موجود در مسئله را مطرح نموده و سپس با اقامه دلایل زیر، به رد امکان رؤیت بصری، پرداخته است: | ||
# دلایل نقلی: از جمله آیاتی که به درک نشدن خداوند بهوسیله ابصار دلالت دارند، عبارتند از: آیه شریفه 103 انعام: '''لاَ تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ یدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ''' (چشمها او را درنمییابند و اوست که دیدگان را درمییابد و او لطیف آگاه است﴾<ref>ر.ک: همان، ج5، ص12</ref> و نیز آیاتی که به عدم احاطه علمی بر خداوند، اشاره دارند، مانند آیه شریفه 110 سوره طه: '''یعْلَمُ مَا بَینَ أَیدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یحِیطُونَ بِهِ عِلْماً''' (آنچه را که آنان در پیش دارند و آنچه را که پشت سر گذاشتهاند، میداند و حالآنکه ایشان بدان دانشى ندارند﴾<ref>ر.ک: همان، ص20-24</ref>. | # دلایل نقلی: از جمله آیاتی که به درک نشدن خداوند بهوسیله ابصار دلالت دارند، عبارتند از: آیه شریفه 103 انعام: '''لاَ تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ یدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ''' (چشمها او را درنمییابند و اوست که دیدگان را درمییابد و او لطیف آگاه است﴾<ref>ر.ک: همان، ج5، ص12</ref> و نیز آیاتی که به عدم احاطه علمی بر خداوند، اشاره دارند، مانند آیه شریفه 110 سوره طه: '''یعْلَمُ مَا بَینَ أَیدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یحِیطُونَ بِهِ عِلْماً''' (آنچه را که آنان در پیش دارند و آنچه را که پشت سر گذاشتهاند، میداند و حالآنکه ایشان بدان دانشى ندارند﴾<ref>ر.ک: همان، ص20-24</ref>. | ||
# دلایل عقلی: در اینباره، شش دلیل عقلی، ارائه گردیده است<ref>ر.ک: همان، ص24-26</ref>. | # دلایل عقلی: در اینباره، شش دلیل عقلی، ارائه گردیده است.<ref>ر.ک: همان، ص24-26</ref>. | ||
در فصل دوم، با توجه به آیه شریفه 143 سوره اعراف: '''وَ لَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیكَ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَ لٰكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَ خَرَّ مُوسَى صَعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَیكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ''' (و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا، خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم». فرمود: «هرگز مرا نخواهى دید، لیکن به کوه بنگر؛ پس اگر بر جاى خود قرار گرفت، بهزودى مرا خواهى دید»؛ پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود، آن را ریزریز ساخت و موسى بیهوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد، گفت: «تو منزهى! به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم)، امکان رؤیت قلبی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از جمله موضوعات مطرحشده در این فصل، عبارت است از: معنای اجمالی آیه؛ آیا موسی(ع) به دنبال رؤیت بصری بود؛ حقیقت رؤیتی که موسی(ع) خواهان آن بود؛ رؤیت قلبی در روایات اهلبیت(ع) و... <ref>ر.ک: همان، ص29-51</ref>. | در فصل دوم، با توجه به آیه شریفه 143 سوره اعراف: '''وَ لَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیكَ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَ لٰكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَ خَرَّ مُوسَى صَعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَیكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ''' (و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا، خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم». فرمود: «هرگز مرا نخواهى دید، لیکن به کوه بنگر؛ پس اگر بر جاى خود قرار گرفت، بهزودى مرا خواهى دید»؛ پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود، آن را ریزریز ساخت و موسى بیهوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد، گفت: «تو منزهى! به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم)، امکان رؤیت قلبی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از جمله موضوعات مطرحشده در این فصل، عبارت است از: معنای اجمالی آیه؛ آیا موسی(ع) به دنبال رؤیت بصری بود؛ حقیقت رؤیتی که موسی(ع) خواهان آن بود؛ رؤیت قلبی در روایات اهلبیت(ع) و... <ref>ر.ک: همان، ص29-51</ref>. |
ویرایش