۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
==وجه تسمیه کتاب== | ==وجه تسمیه کتاب== | ||
نویسنده به دلیل علاقهای که به [[نظامالملک، حسن بن علی|نظامالملک]] داشته، کتاب را به نام او، نامگذاری کرده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص108</ref>. | نویسنده به دلیل علاقهای که به [[نظامالملک، حسن بن علی|نظامالملک]] داشته، کتاب را به نام او، نامگذاری کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص108</ref>. | ||
==اهمیت کتاب== | ==اهمیت کتاب== | ||
اثر حاضر، شاهدی زنده بر تحولی فرعی و غیر اصلی است که [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|امامالحرمین]]، آرای کلامی خویش از جمله در مسئله حدوث عالم و صفات الهی را به آن ختم نموده است<ref>ر.ک: همان، ص108-109</ref>. | اثر حاضر، شاهدی زنده بر تحولی فرعی و غیر اصلی است که [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|امامالحرمین]]، آرای کلامی خویش از جمله در مسئله حدوث عالم و صفات الهی را به آن ختم نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص108-109</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با مقدمه مفصلی از محقق در هفت فصل آغاز شده و مطالب در یک مقدمه و سه قسم و هر قسم در چندین فصل، سامان یافته است | کتاب با مقدمه مفصلی از محقق در هفت فصل آغاز شده و مطالب در یک مقدمه و سه قسم و هر قسم در چندین فصل، سامان یافته است | ||
اثر حاضر، در واقع جزئی از کتاب مفصلتر نویسنده تحت عنوان «العقيدة النظامية في الأرکان الإسلامية» میباشد که به دست ما نرسیده است<ref>ر.ک: همان، ص109</ref>. | اثر حاضر، در واقع جزئی از کتاب مفصلتر نویسنده تحت عنوان «العقيدة النظامية في الأرکان الإسلامية» میباشد که به دست ما نرسیده است.<ref>ر.ک: همان، ص109</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه محقق ضمن اشاره به موضوع کتاب و بیان این نکته که اثر حاضر به اعتقاد برخی، آخرین کتاب اعتقادی است که از [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوینی]] به دست ما رسیده است<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>، در خلال هفت فصل، ابتدا اوضاع سیاسی و اجتماعی، دینی و فرهنگی دوران نویسنده مورد مطالعه قرار گرفته و سپس، اطلاعاتی پیرامون زندگانی، شیوخ و اساتید، شاگردان و تألیفات وی، ارائه گردیده و در پایان، به توصیف نسخ خطی کتاب پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص9-116</ref>. | در مقدمه محقق ضمن اشاره به موضوع کتاب و بیان این نکته که اثر حاضر به اعتقاد برخی، آخرین کتاب اعتقادی است که از [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوینی]] به دست ما رسیده است.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>، در خلال هفت فصل، ابتدا اوضاع سیاسی و اجتماعی، دینی و فرهنگی دوران نویسنده مورد مطالعه قرار گرفته و سپس، اطلاعاتی پیرامون زندگانی، شیوخ و اساتید، شاگردان و تألیفات وی، ارائه گردیده و در پایان، به توصیف نسخ خطی کتاب پرداخته شده است.<ref>ر.ک: همان، ص9-116</ref>. | ||
در مقدمه نویسنده، ضمن بیان موضوع کتاب و تقدیم آن به [[نظامالملک، حسن بن علی|نظامالملک]]، به این نکته اشاره گردیده که در اثر حاضر، به بیان قواعد عقاید پرداخته شده، اما با اسلوبی که تازه و جدید بوده و پیش از آن، سابقه نداشته است<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص119-123</ref>. | در مقدمه نویسنده، ضمن بیان موضوع کتاب و تقدیم آن به [[نظامالملک، حسن بن علی|نظامالملک]]، به این نکته اشاره گردیده که در اثر حاضر، به بیان قواعد عقاید پرداخته شده، اما با اسلوبی که تازه و جدید بوده و پیش از آن، سابقه نداشته است.<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص119-123</ref>. | ||
نویسنده در ابتدای کتاب، تحت عنوان «القول في ما تجب معرفته في قاعدة الدين»، به بیان اقسام علم پرداخته و پس از طرح موضوع حدوث عالم بهعنوان تمهید، به ترتیب مطالب کتاب اشاره نموده و آن را به سه قسم علم به احکام اله، مناط تکلیف از صفات عباد و نبواتی که بهواسطه آن اوامر تکلیفی به بندگان میرسد، تقسیم نموده و در پایان، به این نکته اشاره کرده است که امامت، جزء عقاید نبوده و غفلت از آن، ضرری به انسان نمیرساند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص124-134</ref>. | نویسنده در ابتدای کتاب، تحت عنوان «القول في ما تجب معرفته في قاعدة الدين»، به بیان اقسام علم پرداخته و پس از طرح موضوع حدوث عالم بهعنوان تمهید، به ترتیب مطالب کتاب اشاره نموده و آن را به سه قسم علم به احکام اله، مناط تکلیف از صفات عباد و نبواتی که بهواسطه آن اوامر تکلیفی به بندگان میرسد، تقسیم نموده و در پایان، به این نکته اشاره کرده است که امامت، جزء عقاید نبوده و غفلت از آن، ضرری به انسان نمیرساند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص124-134</ref>. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
قسم اول، در بیان اموری که بر خداوند محال بوده و ذات مقدس او، از آن مبراست؛ که آن، صفاتی است که برآمده از نیاز بوده و مختص به مخلوقات میباشد<ref>ر.ک: همان، ص138-143</ref>. | قسم اول، در بیان اموری که بر خداوند محال بوده و ذات مقدس او، از آن مبراست؛ که آن، صفاتی است که برآمده از نیاز بوده و مختص به مخلوقات میباشد<ref>ر.ک: همان، ص138-143</ref>. | ||
قسم دوم امور و صفاتی است که برای خداوند واجب است، مانند حیات، علم، قدرت، اراده، سمع، بصر و بقا. در این قسمت، مطالبی پیرامون اتصاف خداوند به کلام و اقوال مختلف در رابطه با آن، ارائه گردیده و معنای عباراتی همچون «كلام الله تعالی مسموع»، «كلام الله مكتوب في المصاحف مقروء بالألسنة، محفوظ بالصدور» توضیح داده شده است<ref>ر.ک: همان، ص144-168</ref>. | قسم دوم امور و صفاتی است که برای خداوند واجب است، مانند حیات، علم، قدرت، اراده، سمع، بصر و بقا. در این قسمت، مطالبی پیرامون اتصاف خداوند به کلام و اقوال مختلف در رابطه با آن، ارائه گردیده و معنای عباراتی همچون «كلام الله تعالی مسموع»، «كلام الله مكتوب في المصاحف مقروء بالألسنة، محفوظ بالصدور» توضیح داده شده است.<ref>ر.ک: همان، ص144-168</ref>. | ||
قسم سوم، در بیان اموری است که در مورد احکام الله جایز دانسته شده است. نویسنده این امور را به دو قسم قول در افعال خداوند و قول به جواز رویت او، تقسیم نموده و به توضیح هریک، پرداخته و معتقد است هر چیزی که عقل به جواز و امکان حدوث آن حکم کند، خداوند متصف به اقتدار بر آن میباشد. در این قسمت، بحثی پیرامون وحدانیت خداوند، مطرح گردیده است<ref>ر.ک: همان، ص169-183</ref>. | قسم سوم، در بیان اموری است که در مورد احکام الله جایز دانسته شده است. نویسنده این امور را به دو قسم قول در افعال خداوند و قول به جواز رویت او، تقسیم نموده و به توضیح هریک، پرداخته و معتقد است هر چیزی که عقل به جواز و امکان حدوث آن حکم کند، خداوند متصف به اقتدار بر آن میباشد. در این قسمت، بحثی پیرامون وحدانیت خداوند، مطرح گردیده است.<ref>ر.ک: همان، ص169-183</ref>. | ||
در باب دوم، به بحث پیرامون اوامر تکلیفی عباد پرداخته شده و نویسنده ابتدا امکان و جواز تکلیف را از دیدگاه عقل، مورد بحث قرار داده و این امکان و جواز را در چهار رکن زیر، بررسی کرده است: | در باب دوم، به بحث پیرامون اوامر تکلیفی عباد پرداخته شده و نویسنده ابتدا امکان و جواز تکلیف را از دیدگاه عقل، مورد بحث قرار داده و این امکان و جواز را در چهار رکن زیر، بررسی کرده است: | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
# ثواب و عقاب<ref>ر.ک: همان، ص184-213</ref>. | # ثواب و عقاب<ref>ر.ک: همان، ص184-213</ref>. | ||
باب سوم، پیرامون نبوت انبیای الهی بوده و به این نکته اشاره شده است که برخی از جمله براهمه، بااینکه اعتراف به وجود صانع دارند، اما نبوت انبیا را منکر شده و آن را قبول ندارند و معتقدند اگر انبیا چیزی را آورده باشند که مخالف عقل باشد، مردودند و اگر موافق عقل باشد که هرکسی خود عقل داشته و نیازی به آنها نبوده و بعثت آنها عبث و بیهوده است. نویسنده در این باب، ضمن پاسخ به این شبهه، به بحث پیرامون موضوعاتی چون معجزات، وجه دلالت معجزه بر صدق انجامدهنده آن، کرامات و اثبات نبوت پیامبر اسلام(ص)، پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص214-241</ref>. | باب سوم، پیرامون نبوت انبیای الهی بوده و به این نکته اشاره شده است که برخی از جمله براهمه، بااینکه اعتراف به وجود صانع دارند، اما نبوت انبیا را منکر شده و آن را قبول ندارند و معتقدند اگر انبیا چیزی را آورده باشند که مخالف عقل باشد، مردودند و اگر موافق عقل باشد که هرکسی خود عقل داشته و نیازی به آنها نبوده و بعثت آنها عبث و بیهوده است. نویسنده در این باب، ضمن پاسخ به این شبهه، به بحث پیرامون موضوعاتی چون معجزات، وجه دلالت معجزه بر صدق انجامدهنده آن، کرامات و اثبات نبوت پیامبر اسلام(ص)، پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص214-241</ref>. | ||
در آخرین باب، تحت عنوان «سمعیات»، به تشریح این موضوع پرداخته شده است که معلومات، به دو قسم عقلیات و سمعیات تقسیم شده و برخی از امور دینی، بهوسیله سمعیات، مورد پذیرش قرار گرفته و باید بدان ملتزم گردید. سپس امور زیر از نظر امکان و استحاله عقلی بررسی شدهاند: اعاده خلق و زنده شدن مردگان پس از مرگ؛ عذاب قبر و سؤال نکیر و منکر؛ بهشت و دوزخ؛ صراط و میزان؛ شفاعت و اجل و رزق<ref>ر.ک: همان، ص242-269</ref>. | در آخرین باب، تحت عنوان «سمعیات»، به تشریح این موضوع پرداخته شده است که معلومات، به دو قسم عقلیات و سمعیات تقسیم شده و برخی از امور دینی، بهوسیله سمعیات، مورد پذیرش قرار گرفته و باید بدان ملتزم گردید. سپس امور زیر از نظر امکان و استحاله عقلی بررسی شدهاند: اعاده خلق و زنده شدن مردگان پس از مرگ؛ عذاب قبر و سؤال نکیر و منکر؛ بهشت و دوزخ؛ صراط و میزان؛ شفاعت و اجل و رزق<ref>ر.ک: همان، ص242-269</ref>. | ||
در پایان کتاب، مطالبی پیرامون معنای ایمان، احکام توبه و قبول آن، برگشت بهسوی گناه و عدم بطلان توبه سابق و صحت یا عدم صحت توبه از یک گناه و اصرار بر گناهی دیگر غیر از آن، مطرح گردیده است<ref>ر.ک: همان، ص270-278</ref>. | در پایان کتاب، مطالبی پیرامون معنای ایمان، احکام توبه و قبول آن، برگشت بهسوی گناه و عدم بطلان توبه سابق و صحت یا عدم صحت توبه از یک گناه و اصرار بر گناهی دیگر غیر از آن، مطرح گردیده است.<ref>ر.ک: همان، ص270-278</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش