۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
جز (جایگزینی متن - 'کتابها' به 'کتابها') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
اما ابن اعرابى خود نيز از گزند انتقادهاى تند در امان نماند و هرچند كه همه به تقليد از ازهرى وى را پارسا و راستگو خواندهاند و برخى چون [[ابنانباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] وى را ثقه نيز دانستهاند، در عوض ابونصر باهلى او را كذاب مىخواند و به او نسبت «تزيّد» (افزودن جعليات به روايات) مىداد. | اما ابن اعرابى خود نيز از گزند انتقادهاى تند در امان نماند و هرچند كه همه به تقليد از ازهرى وى را پارسا و راستگو خواندهاند و برخى چون [[ابنانباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] وى را ثقه نيز دانستهاند، در عوض ابونصر باهلى او را كذاب مىخواند و به او نسبت «تزيّد» (افزودن جعليات به روايات) مىداد. | ||
دو روايت ديگر درباره او نقل شده كه گویا متناقضند: در روايت زبيدى آمده است كه وى به | دو روايت ديگر درباره او نقل شده كه گویا متناقضند: در روايت زبيدى آمده است كه وى به کتابهايش علاقه بسيار داشت و غالباً در ميان آنها به خلوت مىنشست. روايت دوم كه از [[خطيب بغدادى]] آغاز شده، چنين است كه چون خواستند کتابهاى او را پس از مرگ خريدارى كنند، چيزى جز اوراقى پراكنده نيافتند. علاوه بر اين، ثعلب نيز در روايتى كه از مجلس درس او نقل كرده، اشاره مىكند كه طى 10 و اندى سال درس در خدمت او، هرگز کتابى به دستش نديده است. يعنى وى نيز مانند بسيارى ديگر بر حافظه اتكاء داشته است نه کتاب. | ||
روش كار ابن اعرابى را غالباً روش فقيهان و محدثان دانستهاند. اما در صحت اين سخن ترديد است، و ظاهراً برخلاف آنان كه به قياس پاى بند بودند، وى- مانند پيروان مكتب كوفه- به سماع توجه داشت. | روش كار ابن اعرابى را غالباً روش فقيهان و محدثان دانستهاند. اما در صحت اين سخن ترديد است، و ظاهراً برخلاف آنان كه به قياس پاى بند بودند، وى- مانند پيروان مكتب كوفه- به سماع توجه داشت. |
ویرایش