۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
موضوع ديگرى كه درباره روى گردانى او از معتزله نقل كردهاند، وقوع چند مناظره ميان او و استادش ابوعلى جبايى است كه همه اين مناظرهها با غلبه اشعرى پایان مىيابند. مشهورترين آنها بحثى است در موضوع عدل و اصلح. وى در اين بحث مىكوشد تا برای اين اعتقاد معتزله كه خداوند همواره بهترين خير ممكن را به بندگانش مىرساند، نمونه نقض بياورد. روشن نيست كه بحثها ميان اين دو، بعد از جدايى اشعرى از معتزله روى داده است يا آنكه اسباب اين جدايى را فراهم ساخته است، اما آنچه در اين باره تأمل برانگيز است، نبودن ذكرى از اين مناظرهها در کتاب [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] است، با آنكه به نظر مىرسد او از نقل هيچ خبر معتبرى درمورد اشعرى فروگذار نكرده باشد. وى همين اندازه اشاره مىكند كه اشعرى گاهى پرسشهايى را در مجلس درس بر استادانش عرضه مىداشته، اما جواب قانع كنندهاى از آنها نمىگرفته است. اگر تاريخ نگارش رساله الثغر اشعرى، چنانكه از ديباچه آن بر مىآيد، 298ق باشد، نظر به اينكه موضوع آن عقايد اهل سنت است و از سوى ديگر در آن انتقاد آشكارى از معتزله ديده نمىشود، بايد آن را دليل بر گسستن تدريجى او از معتزله دانست و گفته ابن فورك را در تعيين تاريخ بعد از 300ق به اعلام برائت از آنان بازگرداند. | موضوع ديگرى كه درباره روى گردانى او از معتزله نقل كردهاند، وقوع چند مناظره ميان او و استادش ابوعلى جبايى است كه همه اين مناظرهها با غلبه اشعرى پایان مىيابند. مشهورترين آنها بحثى است در موضوع عدل و اصلح. وى در اين بحث مىكوشد تا برای اين اعتقاد معتزله كه خداوند همواره بهترين خير ممكن را به بندگانش مىرساند، نمونه نقض بياورد. روشن نيست كه بحثها ميان اين دو، بعد از جدايى اشعرى از معتزله روى داده است يا آنكه اسباب اين جدايى را فراهم ساخته است، اما آنچه در اين باره تأمل برانگيز است، نبودن ذكرى از اين مناظرهها در کتاب [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] است، با آنكه به نظر مىرسد او از نقل هيچ خبر معتبرى درمورد اشعرى فروگذار نكرده باشد. وى همين اندازه اشاره مىكند كه اشعرى گاهى پرسشهايى را در مجلس درس بر استادانش عرضه مىداشته، اما جواب قانع كنندهاى از آنها نمىگرفته است. اگر تاريخ نگارش رساله الثغر اشعرى، چنانكه از ديباچه آن بر مىآيد، 298ق باشد، نظر به اينكه موضوع آن عقايد اهل سنت است و از سوى ديگر در آن انتقاد آشكارى از معتزله ديده نمىشود، بايد آن را دليل بر گسستن تدريجى او از معتزله دانست و گفته ابن فورك را در تعيين تاريخ بعد از 300ق به اعلام برائت از آنان بازگرداند. | ||
مىتوان تصور كرد كه روى گردانى اشعرى از معتزليان، تا چه حد بر آنان گران آمده است، به ويژه آنكه وى با آگاهى كافى از روش و مبانى معتزله و مهارتى كه در فن مناظره داشت، به رد ايشان كمر بسته بود. در قدرت جدلى او آوردهاند كه زمانى به نيابت از ابوعلى جبايى مجالس مناظره را به عهده مىگرفت. از مناظرههاى سخت او با معتزله نيز حكاياتى آوردهاند. ابن خفيف، از مشايخ صوفيه، در آغاز جوانى شاهد | مىتوان تصور كرد كه روى گردانى اشعرى از معتزليان، تا چه حد بر آنان گران آمده است، به ويژه آنكه وى با آگاهى كافى از روش و مبانى معتزله و مهارتى كه در فن مناظره داشت، به رد ايشان كمر بسته بود. در قدرت جدلى او آوردهاند كه زمانى به نيابت از ابوعلى جبايى مجالس مناظره را به عهده مىگرفت. از مناظرههاى سخت او با معتزله نيز حكاياتى آوردهاند. ابن خفيف، از مشايخ صوفيه، در آغاز جوانى شاهد یکى از اين مناظرات در بصره بود و از همانجا به اشعرى پيوست. از او نقل شده است كه «در ميان قوم كسى با اشعرى در فن نظر برابرى نمىكند». بدينگونه ستيز اشعرى با معتزله لطمه شديدى به اقتدار آنان وارد كرد. با اينهمه، گويا برخورد اشعرى با گروههاى مخالف كمتر از برخى متكلمان، آميخته با تكفير بوده است. زاهر بن احمد كه در لحظههاى پایانى عمر اشعرى در كنار او بوده است، نقل مىكند كه وى به من گفت شهادت بده كه من احدى از اهل قبله را كافر نمىخوانم، زيرا همه آنان از معبود واحدى سخن مىدارند و اختلافشان در عبارات است. | ||
== وفات== | == وفات== |
ویرایش