پرش به محتوا

اخلاق در قرآن (مکارم و...): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'يك' به 'یک'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
خط ۴۰: خط ۴۰:
#«پيام قرآن»، در واقع مجموعه‌اى است در تفسير موضوعى قرآن كريم و کتاب حاضر دوره دوم اين مجموعه است.
#«پيام قرآن»، در واقع مجموعه‌اى است در تفسير موضوعى قرآن كريم و کتاب حاضر دوره دوم اين مجموعه است.
#در جلد اوّل اين کتاب (اخلاق در قرآن)، اصول كلّى مسائل اخلاقى و طرق مختلف تهذيب نفس، مكتب‌ها، انگيزه‌ها و نتيجه‌ها، به‌طور مشروح مورد بررسى قرار گرفته و رهنمودهاى مهمّ قرآن مجيد در زمينه اين مسائل در شكل تفسير موضوعى بيان شده است.
#در جلد اوّل اين کتاب (اخلاق در قرآن)، اصول كلّى مسائل اخلاقى و طرق مختلف تهذيب نفس، مكتب‌ها، انگيزه‌ها و نتيجه‌ها، به‌طور مشروح مورد بررسى قرار گرفته و رهنمودهاى مهمّ قرآن مجيد در زمينه اين مسائل در شكل تفسير موضوعى بيان شده است.
#:نویسنده در فصل اول، به اهميت بحث‌هاى اخلاقى پرداخته و خاطرنشان مى‌كند كه اين بحث از مهم‌ترين مباحث قرآنى است و از يك نظر مهم‌ترين هدف انبياى الهى را تشكيل مى‌دهد؛ زيرا بدون اخلاق، نه دين برای مردم مفهومى دارد و نه دنياى آنها سامان مى‌يابد. سپس با ذكر آياتى پشت سر هم و در ادامه ترجمه آنها نتيجه مى‌گيرد كه اهتمام فوق‌العاده قرآن به مسائل اخلاقى و تهذيب نفوس به‌عنوان يك مسئله اساسى و زيربنايى كه برنامه‌هاى ديگر، از آن نشئت مى‌گيرد، بر تمام احكام و قوانين اسلامى سايه افكنده است.
#:نویسنده در فصل اول، به اهميت بحث‌هاى اخلاقى پرداخته و خاطرنشان مى‌كند كه اين بحث از مهم‌ترين مباحث قرآنى است و از یک نظر مهم‌ترين هدف انبياى الهى را تشكيل مى‌دهد؛ زيرا بدون اخلاق، نه دين برای مردم مفهومى دارد و نه دنياى آنها سامان مى‌يابد. سپس با ذكر آياتى پشت سر هم و در ادامه ترجمه آنها نتيجه مى‌گيرد كه اهتمام فوق‌العاده قرآن به مسائل اخلاقى و تهذيب نفوس به‌عنوان یک مسئله اساسى و زيربنايى كه برنامه‌هاى ديگر، از آن نشئت مى‌گيرد، بر تمام احكام و قوانين اسلامى سايه افكنده است.
#:در ادامه به اهميت اخلاق در بين روايات پرداخته و دسته‌اى از روايات را در اهميت اخلاق ذكر مى‌كند. سپس طى عنوانى به نام نكته‌ها، به تعريف علم اخلاق، اخلاق و فلسفه، اخلاق و عرفان، رابطه علم و اخلاق، آيا اخلاق قابل تغيير است؟، پرداخته و سپس آيات و رواياتى را ذكر نموده كه بيان مى‌كند اخلاق قابل تغيير است.
#:در ادامه به اهميت اخلاق در بين روايات پرداخته و دسته‌اى از روايات را در اهميت اخلاق ذكر مى‌كند. سپس طى عنوانى به نام نكته‌ها، به تعريف علم اخلاق، اخلاق و فلسفه، اخلاق و عرفان، رابطه علم و اخلاق، آيا اخلاق قابل تغيير است؟، پرداخته و سپس آيات و رواياتى را ذكر نموده كه بيان مى‌كند اخلاق قابل تغيير است.
#:در اين راستا دلايل افرادى را كه مى‌گویند اخلاق قابل تغيير نيست، ذكر كرده و پاسخ آنها را ذكر بيان نموده است؛ آنها مى‌گویند: در حديثى از پيامبر اكرم وارد شده كه فرمودند: هرگاه بشنوید كوهى از جايش حركت كرده، تصديق كنيد، اما اگر بشنوید كسى اخلاقش را رها نموده تصديق نكنيد؛ چراكه به‌زودى به همان فطرت خویش باز مى‌گردد. يا حديثى ديگر را از رسول خدا(ص) آورده‌اند كه فرمودند: مردم همچون معدن‌هاى طلا و نقره‌اند، بهترين آنها در زمان جاهليت بهترين آنها در اسلامند.
#:در اين راستا دلايل افرادى را كه مى‌گویند اخلاق قابل تغيير نيست، ذكر كرده و پاسخ آنها را ذكر بيان نموده است؛ آنها مى‌گویند: در حديثى از پيامبر اكرم وارد شده كه فرمودند: هرگاه بشنوید كوهى از جايش حركت كرده، تصديق كنيد، اما اگر بشنوید كسى اخلاقش را رها نموده تصديق نكنيد؛ چراكه به‌زودى به همان فطرت خویش باز مى‌گردد. يا حديثى ديگر را از رسول خدا(ص) آورده‌اند كه فرمودند: مردم همچون معدن‌هاى طلا و نقره‌اند، بهترين آنها در زمان جاهليت بهترين آنها در اسلامند.
خط ۴۶: خط ۴۶:
#:در بخشى از جلد اول، مكتب‌هاى اخلاقى را با دسته‌بندى‌اى كه خود تشخيص داده‌اند، ذكر مى‌كند و نتيجه مى‌گيرد كه امتيازات مكتب اخلاقى اسلام كاملا روشن است؛ چه، اساس اين مكتب اخلاقى، ايمان به خداوندى است كه كمال مطلق و مطلق كمال است و فرمان او بر تمام جهان هستى جارى و سارى است و كمال انسان‌ها دراين است كه پرتوى از صفات جمال و جلال او را در خود منعكس كنند و به ذات پاكش نزدیک و نزدیک ‌تر شوند.
#:در بخشى از جلد اول، مكتب‌هاى اخلاقى را با دسته‌بندى‌اى كه خود تشخيص داده‌اند، ذكر مى‌كند و نتيجه مى‌گيرد كه امتيازات مكتب اخلاقى اسلام كاملا روشن است؛ چه، اساس اين مكتب اخلاقى، ايمان به خداوندى است كه كمال مطلق و مطلق كمال است و فرمان او بر تمام جهان هستى جارى و سارى است و كمال انسان‌ها دراين است كه پرتوى از صفات جمال و جلال او را در خود منعكس كنند و به ذات پاكش نزدیک و نزدیک ‌تر شوند.
#:در ادامه اين جلد، مباحثى پيرامون اخلاق و آزادى، اصول مسائل اخلاق در قرآن، روش‌هاى مختلف ارباب سير و سلوك، نياز به راهنما در سير و سلوك، اسوه‌ها و الگوها، چهره ديگر ولايت و تأثير آن در تهذيب نفس را مطرح كرده است.
#:در ادامه اين جلد، مباحثى پيرامون اخلاق و آزادى، اصول مسائل اخلاق در قرآن، روش‌هاى مختلف ارباب سير و سلوك، نياز به راهنما در سير و سلوك، اسوه‌ها و الگوها، چهره ديگر ولايت و تأثير آن در تهذيب نفس را مطرح كرده است.
#در جلد دوم و سوم با استفاده از آن اصول كلّى، به سراغ تك‌تك «فضايل» و «رذايل» اخلاقى رفته و هريك را در پرتو رهنمودهاى وحى و آيات، مورد بررسى قرار داده است.
#در جلد دوم و سوم با استفاده از آن اصول كلّى، به سراغ تك‌تك «فضايل» و «رذايل» اخلاقى رفته و هریک را در پرتو رهنمودهاى وحى و آيات، مورد بررسى قرار داده است.
#:عوامل شكل‌گيرى آن فضايل و رذايل، آثار و نشانه‌ها، نتايج و عواقب خوب و بد هريك و بالاخره طرق مبارزه با رذايل اخلاقى و كسب فضايل را مورد بررسى قرار داده است.
#:عوامل شكل‌گيرى آن فضايل و رذايل، آثار و نشانه‌ها، نتايج و عواقب خوب و بد هریک و بالاخره طرق مبارزه با رذايل اخلاقى و كسب فضايل را مورد بررسى قرار داده است.
#:در اين راستا، در جلد دوم و سوم، نخست به سراغ داستان آفرينش آدم و حوّا و وسوسه‌هاى شيطان و دور شدن آنها از بهشت رفته و رذايلى كه سبب پيدايش ماجراى عبرت‌انگيز طرد شيطان از بساط قرب خداوند و محروم شدن آدم و حوّا از بهشت شد را در طليعه بحث قرار داده است.
#:در اين راستا، در جلد دوم و سوم، نخست به سراغ داستان آفرينش آدم و حوّا و وسوسه‌هاى شيطان و دور شدن آنها از بهشت رفته و رذايلى كه سبب پيدايش ماجراى عبرت‌انگيز طرد شيطان از بساط قرب خداوند و محروم شدن آدم و حوّا از بهشت شد را در طليعه بحث قرار داده است.
#:سپس ذكر مى‌كند كه شيطان به‌خاطر «استكبار» و «خودخواهى» و «خودبرتربينى» و سپس «لجاجت» و «تعصّب» از سجده بر آدم خوددارى كرد و از درگاه خدا رانده شد و آدم(ع) و حوّا به‌خاطر «حرص» و «آز» تسليم وسوسه‌هاى بى‌منطق دشمن خود (شيطان) شدند و در دام او افتادند.
#:سپس ذكر مى‌كند كه شيطان به‌خاطر «استكبار» و «خودخواهى» و «خودبرتربينى» و سپس «لجاجت» و «تعصّب» از سجده بر آدم خوددارى كرد و از درگاه خدا رانده شد و آدم(ع) و حوّا به‌خاطر «حرص» و «آز» تسليم وسوسه‌هاى بى‌منطق دشمن خود (شيطان) شدند و در دام او افتادند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش