۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==') |
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
كتاب با دو مقدمه از محقق و | كتاب با دو مقدمه از محقق و یک مقدمه از نويسنده آغاز و مطالب در ده باب، تنظيم شده است. | ||
كتاب از عصر جاهلى آغاز كرده، به پيامبر(ص)، صحابه، خلفا، قاضيان، دانشمندان و ادبا مىرسد و عاقبت به نخستين اخبارى كه از عجم و عرب رسيده، ختم مىشود. | كتاب از عصر جاهلى آغاز كرده، به پيامبر(ص)، صحابه، خلفا، قاضيان، دانشمندان و ادبا مىرسد و عاقبت به نخستين اخبارى كه از عجم و عرب رسيده، ختم مىشود. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
در مقدمات محقق، نكاتى پيرامون نحوه چاپ كتاب، مؤلف و آثارش و در مقدمه مؤلف، انگيزه تأليف، بيان شده است.<ref>مقدمات كتاب، ص5 - 15</ref> | در مقدمات محقق، نكاتى پيرامون نحوه چاپ كتاب، مؤلف و آثارش و در مقدمه مؤلف، انگيزه تأليف، بيان شده است.<ref>مقدمات كتاب، ص5 - 15</ref> | ||
در باب اول، اولين امور مهمى كه در قريش اتفاق افتاد، ذكر و مختصرى در مورد | در باب اول، اولين امور مهمى كه در قريش اتفاق افتاد، ذكر و مختصرى در مورد هریک، توضيح داده شده است؛ بهعنوان مثال، اولين كسى كه در قريش، ايلاف را به وجود آورد، عبدمناف بود. اولين كسانى كه ديه را صد شتر قرار دادند، عبدالمطلب و نضر بن كنانه بودند؛ اولين كسى كه از قريش، با وسمه (نوعى گياه كه برگهاى رنگى دارد) خضاب كرد، عبدالمطلب بود؛ اولين كسى كه هنگام دخول به كعبه، كفشهاى خود را درآورد، وليد بن مغيره بود و.<ref>متن كتاب، ص21 - 60</ref> | ||
در باب دوم، اولين امور مهم عامه مردم (قريش و غير قريش) بيان شده است. از جمله اين امور، عبارتند از: اولين كسى كه در مورد شخص خنثى قضاوت كرد، عامر بن ظرب عدوانى بود؛ اولين كسى كه حكم كرد «الولد للفراش» اكثم بن صيفى بود؛ اولين كسى كه گفت: «مرحبا و أهلا»، سيف بن ذىيزن بود؛ اولين كسى كه قمار را حرام كرد، اقرع بن حابس بود و.<ref>همان، ص65 - 98</ref> | در باب دوم، اولين امور مهم عامه مردم (قريش و غير قريش) بيان شده است. از جمله اين امور، عبارتند از: اولين كسى كه در مورد شخص خنثى قضاوت كرد، عامر بن ظرب عدوانى بود؛ اولين كسى كه حكم كرد «الولد للفراش» اكثم بن صيفى بود؛ اولين كسى كه گفت: «مرحبا و أهلا»، سيف بن ذىيزن بود؛ اولين كسى كه قمار را حرام كرد، اقرع بن حابس بود و.<ref>همان، ص65 - 98</ref> |
ویرایش