پرش به محتوا

الأربعون حديثاً في إثبات إمامة أميرالمؤمنين عليه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'يك' به 'یک'
جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==')
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
خط ۳۲: خط ۳۲:
}}
}}


'''الأربعون حديثاً في إثبات إمامة أميرالمؤمنين(ع)'''، تأليف [[بحرانی، سلیمان بن عبدالله|سليمان بن عبدالله ماحوزى بحرانى]] (1075 - 1121ق)، از جمله آثار ارزشمند حديثى پيرامون اثبات ولايت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] است كه نگارش آن در سال 1106، به پایان رسيده است.<ref>متن كتاب، ص482</ref>نسخه حاضر با تحقيق [[رجایی، مهدی |سيد‌‎مهدى رجايى]] به زبان عربى در يك جلد منتشر شده است.
'''الأربعون حديثاً في إثبات إمامة أميرالمؤمنين(ع)'''، تأليف [[بحرانی، سلیمان بن عبدالله|سليمان بن عبدالله ماحوزى بحرانى]] (1075 - 1121ق)، از جمله آثار ارزشمند حديثى پيرامون اثبات ولايت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] است كه نگارش آن در سال 1106، به پایان رسيده است.<ref>متن كتاب، ص482</ref>نسخه حاضر با تحقيق [[رجایی، مهدی |سيد‌‎مهدى رجايى]] به زبان عربى در یک جلد منتشر شده است.


اين اثر در تاريخ حديث شيعه از منزلت خاصى برخوردار بوده و در موضوع خويش از نگاشته‌هاى حديثى ممتاز قرن دوازدهم هجرى بشمار مى‌آيد. همچنين در شناساندن گفتمان حديثى شيعه در مسئله امامت نيز مى‌تواند بسيار مفيد باشد. فراوانى نقل قول‌ها از آثار متنوع، نشانگر بهره‌ورى مؤلف آن از آثار مخطوط و مطبوع در روزگار خويش است؛ ازاين‌رو از حيث كتاب‌شناسى روزگار مؤلف نيز مى‌تواند برای تراث‌پژوهان اثر درخور توجهى باشد.
اين اثر در تاريخ حديث شيعه از منزلت خاصى برخوردار بوده و در موضوع خويش از نگاشته‌هاى حديثى ممتاز قرن دوازدهم هجرى بشمار مى‌آيد. همچنين در شناساندن گفتمان حديثى شيعه در مسئله امامت نيز مى‌تواند بسيار مفيد باشد. فراوانى نقل قول‌ها از آثار متنوع، نشانگر بهره‌ورى مؤلف آن از آثار مخطوط و مطبوع در روزگار خويش است؛ ازاين‌رو از حيث كتاب‌شناسى روزگار مؤلف نيز مى‌تواند برای تراث‌پژوهان اثر درخور توجهى باشد.
خط ۴۲: خط ۴۲:
نويسنده در ديباچه كتاب به معرفى خويش پرداخته و خداوند را به سبب هدايت به صراط مستقيم اهل‌بيت(ع) سپاس گفته است. در ادامه به چگونگى سامان گرفتن كتاب اشاره نموده و چنين نگاشته كه به هنگامه مطالعه آثار استوار و مهم اهل سنت، به احاديث پرشمارى برخورد نموده كه جملگى بر امامت و خلافت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] تصريح داشته‌اند و چنان شمارشان فراوان بود كه يادسپارى آنها از توان ذهن تيزبين نيز بيرون بوده است. وى از باب تمسك به روايت نبوى «من حفظ على أمتي أربعين حديثاً...» چهل حديث از غرر آنها را انتخاب و با جرح و تعديل بدانها پرداخته است. در پایان ديباچه، اثر را به ابوالمظفر شاه سلطان حسين اهدا نموده است.<ref>راد، على، ص47 - 48</ref>
نويسنده در ديباچه كتاب به معرفى خويش پرداخته و خداوند را به سبب هدايت به صراط مستقيم اهل‌بيت(ع) سپاس گفته است. در ادامه به چگونگى سامان گرفتن كتاب اشاره نموده و چنين نگاشته كه به هنگامه مطالعه آثار استوار و مهم اهل سنت، به احاديث پرشمارى برخورد نموده كه جملگى بر امامت و خلافت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] تصريح داشته‌اند و چنان شمارشان فراوان بود كه يادسپارى آنها از توان ذهن تيزبين نيز بيرون بوده است. وى از باب تمسك به روايت نبوى «من حفظ على أمتي أربعين حديثاً...» چهل حديث از غرر آنها را انتخاب و با جرح و تعديل بدانها پرداخته است. در پایان ديباچه، اثر را به ابوالمظفر شاه سلطان حسين اهدا نموده است.<ref>راد، على، ص47 - 48</ref>


اين اثر از نگاشته‌هاى ارزشمند روايى شيعى است كه در موضوع اثبات امامت بلافصل امام [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]] سامان پذيرفته و مؤلف چهل حديث از احاديث اهل سنّت را كه دلالتى تام و روشن بر اثبات امامت و خلافت آن حضرت پس از پيامبر اسلام(ص) دارد، گرد آورده است. البته اطلاق عنوان چهل حديث بر اين كتاب شايد از باب مجاز و به تبع اسم آن باشد؛ چراكه در حقيقت و واقع امر، يك مجموعه دقيق روايى انباشته از احاديث پُرشمار است كه در نوع خود كم‌بديل و بى‌نظير است.<ref>همان، ص48</ref>
اين اثر از نگاشته‌هاى ارزشمند روايى شيعى است كه در موضوع اثبات امامت بلافصل امام [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]] سامان پذيرفته و مؤلف چهل حديث از احاديث اهل سنّت را كه دلالتى تام و روشن بر اثبات امامت و خلافت آن حضرت پس از پيامبر اسلام(ص) دارد، گرد آورده است. البته اطلاق عنوان چهل حديث بر اين كتاب شايد از باب مجاز و به تبع اسم آن باشد؛ چراكه در حقيقت و واقع امر، یک مجموعه دقيق روايى انباشته از احاديث پُرشمار است كه در نوع خود كم‌بديل و بى‌نظير است.<ref>همان، ص48</ref>


هرچند ظاهر و عنوان اثر چنين مى‌نمايد كه يك اربعين روايى محض باشد، لكن با مطالعه عميق اثر روشن مى‌شود كه علامه ماحوزى در اين اثر بسان متكلمى زبردست و مطلع به سراغ احاديث اهل سنت و شيعه رفته و با ظرافتى دقيق و روشى استوار به نقد انگاره‌هاى ناصواب و مغالطه‌آميز و ناراستى مخالفان امامت علوى پرداخته است؛ ازاين‌رو، اثر، علاوه بر جنبه حديثى، صبغه كلامى و اعتقادى دارد و رويكرد فقه الحديثى و نقد متن الحديثى آن بسيار برجسته است.<ref>همان، ص49</ref>
هرچند ظاهر و عنوان اثر چنين مى‌نمايد كه یک اربعين روايى محض باشد، لكن با مطالعه عميق اثر روشن مى‌شود كه علامه ماحوزى در اين اثر بسان متكلمى زبردست و مطلع به سراغ احاديث اهل سنت و شيعه رفته و با ظرافتى دقيق و روشى استوار به نقد انگاره‌هاى ناصواب و مغالطه‌آميز و ناراستى مخالفان امامت علوى پرداخته است؛ ازاين‌رو، اثر، علاوه بر جنبه حديثى، صبغه كلامى و اعتقادى دارد و رویکرد فقه الحديثى و نقد متن الحديثى آن بسيار برجسته است.<ref>همان، ص49</ref>


از آنجا كه هدف مؤلف، اثباتى و نقدمحورانه بوده، به نقل صرف روايات نپرداخته است؛ چراكه وى پيشتر اين هدف را در رساله «غاية الطالب في إثبات الوصيّة لعلي بن أبي‌طالب(ع)» مشتمل بر سيصد حديث، به انجام رسانيده است. وى هرچند در اين اثر هم از آن بهره برده، لكن هدفى بس فراتر از تأليف آن داشته است. وجهه برجسته ديگر اثر، بُعد امام‌شناسى آن است كه مؤلف مسائل اساسى آن را به شكل شايسته و بايسته در لابه‌لاى كتاب بيان نموده است. اين جنبه از كتاب، نويسنده را به مباحث كلامى، تفسيرى و معرفتى ژرف سوق داده و كتابش را از اين حيث نيز درخور اعتنا ساخته است. مباحثى چون وجوب عصمت در امام، حقيقت عصمت، لزوم شناخت امام، حقانيت شيعه دوازده‌امامى، بررسى نصوص امامت اثناعشر و امكان ظهور خوارق عادات از ائمه(ع)، از جمله اين موضوعاتند.<ref>همان، ص50</ref>
از آنجا كه هدف مؤلف، اثباتى و نقدمحورانه بوده، به نقل صرف روايات نپرداخته است؛ چراكه وى پيشتر اين هدف را در رساله «غاية الطالب في إثبات الوصيّة لعلي بن أبي‌طالب(ع)» مشتمل بر سيصد حديث، به انجام رسانيده است. وى هرچند در اين اثر هم از آن بهره برده، لكن هدفى بس فراتر از تأليف آن داشته است. وجهه برجسته ديگر اثر، بُعد امام‌شناسى آن است كه مؤلف مسائل اساسى آن را به شكل شايسته و بايسته در لابه‌لاى كتاب بيان نموده است. اين جنبه از كتاب، نويسنده را به مباحث كلامى، تفسيرى و معرفتى ژرف سوق داده و كتابش را از اين حيث نيز درخور اعتنا ساخته است. مباحثى چون وجوب عصمت در امام، حقيقت عصمت، لزوم شناخت امام، حقانيت شيعه دوازده‌امامى، بررسى نصوص امامت اثناعشر و امكان ظهور خوارق عادات از ائمه(ع)، از جمله اين موضوعاتند.<ref>همان، ص50</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش