پرش به محتوا

الأصفى في تفسير القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'يك' به 'یک'
جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد‌‎')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۲: خط ۳۲:
'''الأصفى في تفسير القرآن'''، به زبان عربى و شامل تفسير كل قرآن مى‌باشد، الاصفى برگزيده‌اى از تفسير صافى [[فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی|فيض کاشانی]] است، فيض در الاصفى به قول [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقا بزرگ]]، تنها به تفسير اهل‌بيت اكتفا كرده است، با اين ديد تفسيرى روايى است. و نيز مى‌توان آن را آميخته‌اى از روايت و درايت دانست.
'''الأصفى في تفسير القرآن'''، به زبان عربى و شامل تفسير كل قرآن مى‌باشد، الاصفى برگزيده‌اى از تفسير صافى [[فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی|فيض کاشانی]] است، فيض در الاصفى به قول [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقا بزرگ]]، تنها به تفسير اهل‌بيت اكتفا كرده است، با اين ديد تفسيرى روايى است. و نيز مى‌توان آن را آميخته‌اى از روايت و درايت دانست.


الاصفى در 21 هزار سطر، حدود يك سوم صافى مى‌باشد كه در دو مجلد ارائه شده است. تفسير صافى در سال 1075 پایان يافت و بعد از دو سال الاصفى به نهايت رسيد.
الاصفى در 21 هزار سطر، حدود یک سوم صافى مى‌باشد كه در دو مجلد ارائه شده است. تفسير صافى در سال 1075 پایان يافت و بعد از دو سال الاصفى به نهايت رسيد.


مؤلف در مقدمه مى‌گويد: «اين تفسير را از تفسير ديگرم صافى برگزيدم و در نگارش آن گزيده‌گويى را پيشه ساختم و آن را از زوايد پيراستم، در تفسير آيات به بيان آياتى كه نيازمند توضيح بودند، با توجه به كلام معصومين، همت گماشتم، هر گاه از [[تفسير القمي|تفسير قمى]] چيزى آوردم كه منسوب به معصوم نيست، در آغازش واژۀ قمى را نهادم تا از روايات ديگر جدا شود و اگر چيزى از طريق عامه نقل كردم، آن را با كلمۀ «روى» از روايات ديگر متمايز ساختم، آن جا كه از ائمه به لفظ آنها نقل مى‌كنم، به لفظ «قال»، «ورد» و «فى روايه» مشخص نمودم و اگر تلخيص شده يا نقل به مضمون كرده باشم با لفظ «كذا ورد» آن را بيان كرده‌ام و آن جا كه كلامى از معصوم(ع) نيافتم يا اين كه يافته، ولى قابل اعتماد نديدم، از ساير تفاسير قويترين قول را انتخاب كرده و آن را نوشته‌ام.
مؤلف در مقدمه مى‌گويد: «اين تفسير را از تفسير ديگرم صافى برگزيدم و در نگارش آن گزيده‌گويى را پيشه ساختم و آن را از زوايد پيراستم، در تفسير آيات به بيان آياتى كه نيازمند توضيح بودند، با توجه به كلام معصومين، همت گماشتم، هر گاه از [[تفسير القمي|تفسير قمى]] چيزى آوردم كه منسوب به معصوم نيست، در آغازش واژۀ قمى را نهادم تا از روايات ديگر جدا شود و اگر چيزى از طريق عامه نقل كردم، آن را با كلمۀ «روى» از روايات ديگر متمايز ساختم، آن جا كه از ائمه به لفظ آنها نقل مى‌كنم، به لفظ «قال»، «ورد» و «فى روايه» مشخص نمودم و اگر تلخيص شده يا نقل به مضمون كرده باشم با لفظ «كذا ورد» آن را بيان كرده‌ام و آن جا كه كلامى از معصوم(ع) نيافتم يا اين كه يافته، ولى قابل اعتماد نديدم، از ساير تفاسير قويترين قول را انتخاب كرده و آن را نوشته‌ام.


مفسر در مقدمه بر اين معنا تكيه دارد كه: كسى كه در فهم معانى قرآن به اخبار مراجعه مى‌كند، اگر بخواهد به تناقض و تضاد نرسد، بايد در معناى آيات و تفسير آنها بر برخى روايات آحاد و افراد تكيه نكند، بلكه به معناى عام و مفهومى كه از مجموعۀ روايات فهميده مى‌شود بايد تكيه كند، بدين ترتيب تناقض در اخبار نيز مرتفع مى‌شود، مواردى از اخبار كه بر تخصيص معنا دلالت دارد، برای اشاره به منزّل فيه، يا اشاره به يكى از بطون آيه است، و ممكن است معناى ديگرى را قصد كرده باشد، بستگى به فهم مخاطب و ميزان انس او با روايات دارد، زيرا كلام معصومين(ع) به تناسب فهم مردم بيان شده است. اگر آن را بر معناى خاص، حمل كنيم، قرآن را محدود به همان موارد كرده‌ايم، در نتيجه از فايده خواهد افتاد و حاشا كه چنين قصدى از روايات در كار باشد.
مفسر در مقدمه بر اين معنا تكيه دارد كه: كسى كه در فهم معانى قرآن به اخبار مراجعه مى‌كند، اگر بخواهد به تناقض و تضاد نرسد، بايد در معناى آيات و تفسير آنها بر برخى روايات آحاد و افراد تكيه نكند، بلكه به معناى عام و مفهومى كه از مجموعۀ روايات فهميده مى‌شود بايد تكيه كند، بدين ترتيب تناقض در اخبار نيز مرتفع مى‌شود، مواردى از اخبار كه بر تخصيص معنا دلالت دارد، برای اشاره به منزّل فيه، يا اشاره به یکى از بطون آيه است، و ممكن است معناى ديگرى را قصد كرده باشد، بستگى به فهم مخاطب و ميزان انس او با روايات دارد، زيرا كلام معصومين(ع) به تناسب فهم مردم بيان شده است. اگر آن را بر معناى خاص، حمل كنيم، قرآن را محدود به همان موارد كرده‌ايم، در نتيجه از فايده خواهد افتاد و حاشا كه چنين قصدى از روايات در كار باشد.


با اين بيان معناى تأويل روشن مى‌شود و آن ارادۀ بعض افراد معناى عام است، كه از ذهن مخاطب پنهان شده، كه در مقابل تنزيل مى‌باشد.
با اين بيان معناى تأويل روشن مى‌شود و آن ارادۀ بعض افراد معناى عام است، كه از ذهن مخاطب پنهان شده، كه در مقابل تنزيل مى‌باشد.
خط ۷۰: خط ۷۰:
تفسير الاصفى قبل از اين چاپ، داراى سه چاپ ديگر بوده است. نخستين بار در سال 1274ق در بمبئى و در حاشيۀ تفسير صافى چاپ سنگى شده و در سال 1310 نيز در حاشيۀ صافى چاپ گرديد.
تفسير الاصفى قبل از اين چاپ، داراى سه چاپ ديگر بوده است. نخستين بار در سال 1274ق در بمبئى و در حاشيۀ تفسير صافى چاپ سنگى شده و در سال 1310 نيز در حاشيۀ صافى چاپ گرديد.


چاپ سوم، آن به شكل مستقل در تهران به سال 1303 و 1354 در يك جلد به شكل سنگى ارائه شده است.
چاپ سوم، آن به شكل مستقل در تهران به سال 1303 و 1354 در یک جلد به شكل سنگى ارائه شده است.


چاپ تحقيق شدۀ مورد بحث در دو جلد بوده كه جلد اول تا پایان سورۀ اسراء و جلد دوم از سورۀ كهف تا انتهاى قرآن مى‌باشد. ناشر آن مركز انتشارات دفتر تبليغات حوزه علميه قم مى‌باشد كه در تاريخ 1376ش مطابق با 1418ق در 1500 نسخه و قيمت 20000 ريال با قطع وزيرى، چاپ اوّل آن به بازار عرضه شد.
چاپ تحقيق شدۀ مورد بحث در دو جلد بوده كه جلد اول تا پایان سورۀ اسراء و جلد دوم از سورۀ كهف تا انتهاى قرآن مى‌باشد. ناشر آن مركز انتشارات دفتر تبليغات حوزه علميه قم مى‌باشد كه در تاريخ 1376ش مطابق با 1418ق در 1500 نسخه و قيمت 20000 ريال با قطع وزيرى، چاپ اوّل آن به بازار عرضه شد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش