۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
از جمله استادان ابونصر سراج طوسى مىتوان به ابومحمد مرتعش، جعفر خلدى، ابوبكر محمد بن داود الدقى و احمد بن محمد السايح اشاره كرد. از مطالب «اللمع» روشن مىشود كه ابونصر با صوفيان بسيارى در بصره، بغداد، دمشق، رام الله، انطاكيه، طرابلس، قاهره، دمياط، بسطام، شوشتر و تبريز ديدار و گفتوگو كرده است <ref>تاريخ تصوف(1)، ص121</ref> و لكن ديدار او با سرى سقطى (متوفاى 253ق) و سهل تسترى (متوفاى 273 يا 283ق) كه در «تذكرة الاولياء» آمده<ref>تذكرة الأولياء، ص558</ref>، با نظر به كثرت فاصله زمانى، بعيد است.<ref>جستوجو در تصوف ايران، ص67</ref> | از جمله استادان ابونصر سراج طوسى مىتوان به ابومحمد مرتعش، جعفر خلدى، ابوبكر محمد بن داود الدقى و احمد بن محمد السايح اشاره كرد. از مطالب «اللمع» روشن مىشود كه ابونصر با صوفيان بسيارى در بصره، بغداد، دمشق، رام الله، انطاكيه، طرابلس، قاهره، دمياط، بسطام، شوشتر و تبريز ديدار و گفتوگو كرده است <ref>تاريخ تصوف(1)، ص121</ref> و لكن ديدار او با سرى سقطى (متوفاى 253ق) و سهل تسترى (متوفاى 273 يا 283ق) كه در «تذكرة الاولياء» آمده<ref>تذكرة الأولياء، ص558</ref>، با نظر به كثرت فاصله زمانى، بعيد است.<ref>جستوجو در تصوف ايران، ص67</ref> | ||
بسيارى از مشايخ طريقت، شاگرد بلاواسطه يا معالواسطه سراج هستند.<ref>خدمات متقابل اسلام و ايران، ص561 و كليات علوم اسلامى (2)، «كلام، عرفان، حكمت عملى»، ص110</ref> | بسيارى از مشايخ طريقت، شاگرد بلاواسطه يا معالواسطه سراج هستند.<ref>خدمات متقابل اسلام و ايران، ص561 و كليات علوم اسلامى (2)، «كلام، عرفان، حكمت عملى»، ص110</ref>یکى از شاگردان و دستپروردگان ابونصر سراج، به نام ابوالفضل سرخسى، راهنماى صوفى بزرگ خراسان، ابوسعيد ابوالخير شد.<ref>جستوجو در تصوف ايران، ص67</ref> | ||
ابونصر سراج از صوفيان شريعتمدار بود؛ بهطورى كه صوفى واقعى را تابع شرع و حلال و حرام الهى مىدانست و لذا او در «اللمع» چنين تصريح كرده: «كسى كه ادعاى تصوف كند و برخى از آداب صوفيان را بهجا آورد، ولى اساس تصوف را بر سه پايه محكم نساخته باشد، فريب خورده است؛ هرچند، بتواند در هوا راه رود يا سخنى حكيمانه گوید يا در نزد مردم مقبوليتى بيابد. | ابونصر سراج از صوفيان شريعتمدار بود؛ بهطورى كه صوفى واقعى را تابع شرع و حلال و حرام الهى مىدانست و لذا او در «اللمع» چنين تصريح كرده: «كسى كه ادعاى تصوف كند و برخى از آداب صوفيان را بهجا آورد، ولى اساس تصوف را بر سه پايه محكم نساخته باشد، فريب خورده است؛ هرچند، بتواند در هوا راه رود يا سخنى حكيمانه گوید يا در نزد مردم مقبوليتى بيابد. | ||
آن سه اصل، اين است: اول، اجتناب از همه محرمات بزرگ يا كوچك؛ دوم، انجام همه واجبات سخت يا آسان و سوم، واگذاشتن دنيا برای اهل آن؛ كم يا زيادش، مگر آنچه برای مؤمن ضرورى است و آن ضرورى، چهار مورد است كه پيامبر(ص) فرمود: چهار چيز در دنياست، ولى از دنيا نيست: طعام، برای رفع گرسنگى؛ لباس، برای پوشش؛ منزلى برای سكونت و همسرى برای آرامش».<ref>اللمع في التصوف، چاپ | آن سه اصل، اين است: اول، اجتناب از همه محرمات بزرگ يا كوچك؛ دوم، انجام همه واجبات سخت يا آسان و سوم، واگذاشتن دنيا برای اهل آن؛ كم يا زيادش، مگر آنچه برای مؤمن ضرورى است و آن ضرورى، چهار مورد است كه پيامبر(ص) فرمود: چهار چيز در دنياست، ولى از دنيا نيست: طعام، برای رفع گرسنگى؛ لباس، برای پوشش؛ منزلى برای سكونت و همسرى برای آرامش».<ref>اللمع في التصوف، چاپ نیکلسون، ص409 - 410</ref> | ||
سراج، «اللمع» را در دوران ترس و ناأمنى و برای دفاع از عقايد و اعمال صوفيان نگاشت و «التعرف لمذهب التصوف» كلاباذى نيز در همين فضا و برای چنين هدفى پديد آمد.<ref>تاريخ و جغرافياى تصوف، ص25</ref> | سراج، «اللمع» را در دوران ترس و ناأمنى و برای دفاع از عقايد و اعمال صوفيان نگاشت و «التعرف لمذهب التصوف» كلاباذى نيز در همين فضا و برای چنين هدفى پديد آمد.<ref>تاريخ و جغرافياى تصوف، ص25</ref> | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
5. سجادى، سيدضياءالدين (1372ش)، مقدمهاى بر مبانى عرفان و تصوف، تهران، يازدهم، سمت. | 5. سجادى، سيدضياءالدين (1372ش)، مقدمهاى بر مبانى عرفان و تصوف، تهران، يازدهم، سمت. | ||
6. السراج الطوسى، ابونصر، اللمع في التصوف(1914م)، صححه رنولد آلن | 6. السراج الطوسى، ابونصر، اللمع في التصوف(1914م)، صححه رنولد آلن نیکلسون، ليدن، مطبعه بريل. | ||
7. السراج الطوسى، ابونصر، اللمع في التصوف(1382ش)، تصحيح و تحشيه رينولد آلن | 7. السراج الطوسى، ابونصر، اللمع في التصوف(1382ش)، تصحيح و تحشيه رينولد آلن نیکلسون، ترجمه دكتر مهدى محبتى، تهران، انتشارات اساطير. | ||
8. [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار نيشابورى]]، فريدالدين (1386ش)، تذكرة الأولياء، تهران، شانزدهم، انتشارات زوار. | 8. [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار نيشابورى]]، فريدالدين (1386ش)، تذكرة الأولياء، تهران، شانزدهم، انتشارات زوار. | ||
9. مطهرى، مرتضى (1390ش)، خدمات متقابل اسلام و ايران، تهران، چهل و | 9. مطهرى، مرتضى (1390ش)، خدمات متقابل اسلام و ايران، تهران، چهل و یکم، انتشارات صدرا. | ||
10. مطهرى، مرتضى (1389ش)، كليات علوم اسلامى (2)، «كلام، عرفان، حكمت عملى»، تهران، سى و پنجم، انتشارات صدرا. | 10. مطهرى، مرتضى (1389ش)، كليات علوم اسلامى (2)، «كلام، عرفان، حكمت عملى»، تهران، سى و پنجم، انتشارات صدرا. |
ویرایش