پرش به محتوا

إعجاز آيات القرآن في بيان خلق الإنسان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'يك' به 'یک'
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
خط ۳۳: خط ۳۳:
نویسنده در مقدمه می‌گوید علت نگارش این کتاب این بود که من در تک‌تک لحظاتِ بیش از نیم قرن سابقه پزشکی‌ام در امور زنان و زایمان، اعجاز قدرت خدا در خلقت انسان را مشاهده می‌کردم و سیر نطفه به علقه و مضغه و... تا تکمیل خلقت انسان را می‌دیدم. در تمام این موارد زبان به حمد الهی می‌گشودم و در پیشگاهش خضوع می‌کردم، تااینکه به ذهنم آمد شیرینی حس درک خلقت انسان را با سایرین به مشارکت بگذارم، بلکه این امر ایمان آنان را ژرف‌تر و اعتقادشان به عظمت خالق را راسخ‌تر کند<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص5</ref>.
نویسنده در مقدمه می‌گوید علت نگارش این کتاب این بود که من در تک‌تک لحظاتِ بیش از نیم قرن سابقه پزشکی‌ام در امور زنان و زایمان، اعجاز قدرت خدا در خلقت انسان را مشاهده می‌کردم و سیر نطفه به علقه و مضغه و... تا تکمیل خلقت انسان را می‌دیدم. در تمام این موارد زبان به حمد الهی می‌گشودم و در پیشگاهش خضوع می‌کردم، تااینکه به ذهنم آمد شیرینی حس درک خلقت انسان را با سایرین به مشارکت بگذارم، بلکه این امر ایمان آنان را ژرف‌تر و اعتقادشان به عظمت خالق را راسخ‌تر کند<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص5</ref>.


وی در مقدمه با اشاره به معنی خلق (ایجاد از عدم) می‌نویسد: قرآن کریم در سوره انسان فرموده: «هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يكن شَيئًا مَّذْكورًا» (الإنسان: ١)؛ «آیا زمانى طولانى بر انسان گذشت که چیز قابل ذکرى نبود»؟!
وی در مقدمه با اشاره به معنی خلق (ایجاد از عدم) می‌نویسد: قرآن کریم در سوره انسان فرموده: «هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ یکن شَيئًا مَّذْكورًا» (الإنسان: ١)؛ «آیا زمانى طولانى بر انسان گذشت که چیز قابل ذکرى نبود»؟!
زیبایی و دقت تعبیر این آیه در این است که نفرمود: «لم يكن شيئا» و قید «مذكورا» را هم برای آن آورد؛ یعنی پیش از این هم انسان چیزی بود، ولی چیز قابل ذکر و مهمی نبود و این از موارد بلاغت در بیان است<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>.
زیبایی و دقت تعبیر این آیه در این است که نفرمود: «لم یکن شيئا» و قید «مذكورا» را هم برای آن آورد؛ یعنی پیش از این هم انسان چیزی بود، ولی چیز قابل ذکر و مهمی نبود و این از موارد بلاغت در بیان است<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>.


نویسنده در فصل اول درباره شروع خلقت هستی و آدم و حوا بحث می‌کند. وی روایتی را از ابوهریره ذکر می‌کند که خلقت جهان را در هفت روز شرح می‌دهد؛ شش روز اول برای سایر موجودات و روز هفتم (جمعه) برای خلقت انسان. او روایتی از پیامبر(ص) در فضیلت روز جمعه می‌آورد. سپس درباره خلیفة‌اللهی انسان در زمین صحبت کرده و آیه 172 و 173 سوره اعراف مبنی بر اقرار گرفتن از بنی‌ آدم بر ربوبیت خدا را ذکر می‌کند و پس از آن خلقت آدم و حوا را به ترتیب و با فاصله زمانی بیان می‌دارد و نکاتی را در این‌باره گوشزد می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-18</ref>.
نویسنده در فصل اول درباره شروع خلقت هستی و آدم و حوا بحث می‌کند. وی روایتی را از ابوهریره ذکر می‌کند که خلقت جهان را در هفت روز شرح می‌دهد؛ شش روز اول برای سایر موجودات و روز هفتم (جمعه) برای خلقت انسان. او روایتی از پیامبر(ص) در فضیلت روز جمعه می‌آورد. سپس درباره خلیفة‌اللهی انسان در زمین صحبت کرده و آیه 172 و 173 سوره اعراف مبنی بر اقرار گرفتن از بنی‌ آدم بر ربوبیت خدا را ذکر می‌کند و پس از آن خلقت آدم و حوا را به ترتیب و با فاصله زمانی بیان می‌دارد و نکاتی را در این‌باره گوشزد می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-18</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش