۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فضل اللّه' به 'فضلللّه') |
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
شيوه برخورد بيرونى با گزارشهایى كه تحقق آن بهطور معمول ممكن باشد، تركيبى از اعتماد بر نقل و رهگيرى از شيوههاى قياسى است. به نظر وى بايد ذهن خود را از هرگونه پيشداورى و تعصب پاك كرد و سپس با مقايسه روايتهاى مختلف و يافتن توافقها و تشابههاى آنها تا حد امكان در تصحيح آنها كوشيد. | شيوه برخورد بيرونى با گزارشهایى كه تحقق آن بهطور معمول ممكن باشد، تركيبى از اعتماد بر نقل و رهگيرى از شيوههاى قياسى است. به نظر وى بايد ذهن خود را از هرگونه پيشداورى و تعصب پاك كرد و سپس با مقايسه روايتهاى مختلف و يافتن توافقها و تشابههاى آنها تا حد امكان در تصحيح آنها كوشيد. | ||
البته از آنجا كه عمر انسان حتى برای شناخت سرگذشت | البته از آنجا كه عمر انسان حتى برای شناخت سرگذشت یک ملت بسيار كوتاه است، آنچه را كه تصحيحش ممكن نبوده، بايد عيناً نقل كرد تا آيندگان از امكان دستيابى به اين اخبار و پژوهش در آنها محروم نمانند. | ||
بيرونى را مىتوان به عنوان | بيرونى را مىتوان به عنوان یکى از پيشروان مردمشناسى و دينشناسى تطبيقى دست كم در ميان مسلمانان دانست. بيرونى در آثار الباقية در مورد باورها و مراسم آئينى گوناگونى كه در ميان ملل و پيروان اديان و فرق مختلف وجود دارد بارها به تشابهها و تفاوتهاى موجود اشاره مىكند. | ||
بيرونى در اين کتاب برای رفع ملال خواننده، مطالب و مسائل پراكنده و در عين حال بسيار جالبى را ذكر مىكند. تحقيقات بيرونى درباره تاريخ و آداب و رسوم ملل مختلف در آثار الباقية، از بارزترين و نخستين نمونههاى اينگونه تحقيقات به شمار مىرود. وى در اين کتاب تعصب و پيروى كوركورانه از عقايد رايج را رد مىكند؛ زيرا از نظر وى تعصب چشمهاى بينا را كور و گوشهاى شنوا را كر مىكند و انسان را به كارى وا مىدارد كه خرد و دانش آن را گواهى نمىدهد. | بيرونى در اين کتاب برای رفع ملال خواننده، مطالب و مسائل پراكنده و در عين حال بسيار جالبى را ذكر مىكند. تحقيقات بيرونى درباره تاريخ و آداب و رسوم ملل مختلف در آثار الباقية، از بارزترين و نخستين نمونههاى اينگونه تحقيقات به شمار مىرود. وى در اين کتاب تعصب و پيروى كوركورانه از عقايد رايج را رد مىكند؛ زيرا از نظر وى تعصب چشمهاى بينا را كور و گوشهاى شنوا را كر مىكند و انسان را به كارى وا مىدارد كه خرد و دانش آن را گواهى نمىدهد. | ||
نامآورى بيرونى در شاخههاى مختلف علم از قبيل رياضيات، نجوم، جغرافيا و... موجب غفلت از مقام وى در فلسفه شده است. اما شواهد موجود از آثار وى آشكار مىسازد كه بيرونى در اين شاخه از معرفت نيز جايگاه درخور توجهى دارد. مثلاًبيرونى در اين کتاب، نتيجه مطالعات خود را درباره ماهيت زمان و ادوار تاريخ و منشأ نظمى كه در طبيعت مشاهده مىشود بيان كرده است. در اين کتاب با اينكه بارها تأكيد كرده است كه هنگام گزارش آداب و رسوم ملل به نفى يا اثبات نظرات مختلف كارى ندارد، اما باز هم آن دسته از روايات را كه با عقل سليم و اصول روش علمى سازگار نباشد، به | نامآورى بيرونى در شاخههاى مختلف علم از قبيل رياضيات، نجوم، جغرافيا و... موجب غفلت از مقام وى در فلسفه شده است. اما شواهد موجود از آثار وى آشكار مىسازد كه بيرونى در اين شاخه از معرفت نيز جايگاه درخور توجهى دارد. مثلاًبيرونى در اين کتاب، نتيجه مطالعات خود را درباره ماهيت زمان و ادوار تاريخ و منشأ نظمى كه در طبيعت مشاهده مىشود بيان كرده است. در اين کتاب با اينكه بارها تأكيد كرده است كه هنگام گزارش آداب و رسوم ملل به نفى يا اثبات نظرات مختلف كارى ندارد، اما باز هم آن دسته از روايات را كه با عقل سليم و اصول روش علمى سازگار نباشد، به یک سو مىنهد. بيرونى حتى رواياتى را كه از نظر وى مردود است نقل كرده، زيرا چهبسا خود وى نيز در داورى درباره اين گزارشها گهگاه به خطا رفته باشد. | ||
==وضعيت کتاب== | ==وضعيت کتاب== | ||
اولين بار خواجه رشيدالدين فضلللّه همدانى وزير (متوفى718ق) در تاريخ «جامع» خود نسخهاى خوش خط و زيبا متضمن بيستوپنج مجلس از آن فراهم آورد. در نيمه دوم سده سيزدهم هجرى قمرى كه عليقلى ميرزا اعتضاد السلطنة (متوفى1298ق) وزير مشهور علوم ناصرى به ترجمه و شرح بهرى از آن پرداخت. بنياد ترجمه آثار شرقى لندن در سال 1869 عزم بر طبع و ترجمه کتاب كرد و اين امر به دانشمند زبان شناس آلمانى (استاد رشته ادب عربى) زاخائو محوّل شد. وى هم متن عربى را ویراست و با عنوان آلمانى «تاريخشناسى ملتهاى مشرق زمين» چاپ كرد و | اولين بار خواجه رشيدالدين فضلللّه همدانى وزير (متوفى718ق) در تاريخ «جامع» خود نسخهاى خوش خط و زيبا متضمن بيستوپنج مجلس از آن فراهم آورد. در نيمه دوم سده سيزدهم هجرى قمرى كه عليقلى ميرزا اعتضاد السلطنة (متوفى1298ق) وزير مشهور علوم ناصرى به ترجمه و شرح بهرى از آن پرداخت. بنياد ترجمه آثار شرقى لندن در سال 1869 عزم بر طبع و ترجمه کتاب كرد و اين امر به دانشمند زبان شناس آلمانى (استاد رشته ادب عربى) زاخائو محوّل شد. وى هم متن عربى را ویراست و با عنوان آلمانى «تاريخشناسى ملتهاى مشرق زمين» چاپ كرد و یک سال بعد هم ترجمه انگليسى کتاب را با همان عنوان طبع و نشر نمود. | ||
هفت «نمايه» از برای متن کتاب، و هم از برای تعليقات (با نشانه: ت) در پایان کتاب آمده است: 1. فهرست مراجع، 2. نامهاى كسان (اعلام)، 3.نام جايها، 4. تيرهها و پيوندها، 5. واژگان نهادين، 6.کتابها و نامگها. | هفت «نمايه» از برای متن کتاب، و هم از برای تعليقات (با نشانه: ت) در پایان کتاب آمده است: 1. فهرست مراجع، 2. نامهاى كسان (اعلام)، 3.نام جايها، 4. تيرهها و پيوندها، 5. واژگان نهادين، 6.کتابها و نامگها. |
ویرایش