پرش به محتوا

أنيس الموحدين: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'يك' به 'یک'
جز (جایگزینی متن - 'جسماني' به 'جسمانی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۷: خط ۳۷:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
باب اول، در اثبات صانع تعالى شأنه: در اين باب، مؤلف، هفت دليل بر اثبات صانع اقامه مى‌كند: دليل و برهان نخست، همان برهان حدوث است. برهان دوم و سوم، برهان امكان و وجوب است؛ با اين تفاوت كه در برهان سوم، پاى دور و تسلسل به ميان نمى‌آيد، بر خلاف برهان دوم. برهان بعدى، برهانى است كه [[بهمنیار بن مرزبان|بهمنيار]] از شاگردان شيخ، [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]]، اقامه كرده مبنى بر اينكه هر گاه واجب‌الوجودى نباشد، لازم مى‌آيد كه هيچ خلق و ايجادى در خارج، متحقّق نشود، زيرا كه «ممكن»، خود، در موجود شدن، محتاج به ديگرى است و با وجود اين، چگونه مى‌تواند ديگرى را ايجاد كند؟ ليكن ما مى‌بينيم كه موجودات بى‌حدّ و حصر ايجاد شده‌اند و ايجاد مى‌شوند، پس ناچار بايد واجب‌الوجودى باشد كه خلقت هر موجودى و فيضان هر فيض وجودى از ذات مقدّس او باشد.
باب اول، در اثبات صانع تعالى شأنه: در اين باب، مؤلف، هفت دليل بر اثبات صانع اقامه مى‌كند: دليل و برهان نخست، همان برهان حدوث است. برهان دوم و سوم، برهان امكان و وجوب است؛ با اين تفاوت كه در برهان سوم، پاى دور و تسلسل به ميان نمى‌آيد، بر خلاف برهان دوم. برهان بعدى، برهانى است كه [[بهمنیار بن مرزبان|بهمنيار]] از شاگردان شيخ، [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]]، اقامه كرده مبنى بر اينكه هر گاه واجب‌الوجودى نباشد، لازم مى‌آيد كه هيچ خلق و ايجادى در خارج، متحقّق نشود، زيرا كه «ممكن»، خود، در موجود شدن، محتاج به ديگرى است و با وجود اين، چگونه مى‌تواند ديگرى را ايجاد كند؟ لیکن ما مى‌بينيم كه موجودات بى‌حدّ و حصر ايجاد شده‌اند و ايجاد مى‌شوند، پس ناچار بايد واجب‌الوجودى باشد كه خلقت هر موجودى و فيضان هر فيض وجودى از ذات مقدّس او باشد.


برهان پنجم، مبتنى بر معجزات و كرامات انبيا و اوليا است، زيرا كه عقل حكم مى‌كند كه اين امور غريبه كه از پيغمبران و امامان صادر شده است، از قبيل اژدها شدن عصا و زنده نمودن اموات و برگردانيدن خورشيد و شقّ شدن ماه و تسبيح نمودن سنگ‌ريزه و جارى شدن آب از ميان انگشتان و غير اينها از معجزات و كرامات، امورى است كه از انسان صادر نمى‌تواند شد، پس بايد صانع حكيمی‌باشد كه صدور اين قبيل امور به سبب قدرت كامله و حكمت شامله او باشد.
برهان پنجم، مبتنى بر معجزات و كرامات انبيا و اوليا است، زيرا كه عقل حكم مى‌كند كه اين امور غريبه كه از پيغمبران و امامان صادر شده است، از قبيل اژدها شدن عصا و زنده نمودن اموات و برگردانيدن خورشيد و شقّ شدن ماه و تسبيح نمودن سنگ‌ريزه و جارى شدن آب از ميان انگشتان و غير اينها از معجزات و كرامات، امورى است كه از انسان صادر نمى‌تواند شد، پس بايد صانع حكيمی‌باشد كه صدور اين قبيل امور به سبب قدرت كامله و حكمت شامله او باشد.
خط ۴۷: خط ۴۷:
برهان هفتم، عبارت است از برهان فطرت. توضيح آن‌كه همه مردم در حالت اضطرار، بى‌فكر و اختيار از روى الجا و اضطرار، پناه به كسى مى‌برند كه صانع ايشان است و اين، از آن رو است كه ميان خالق و مخلوق و مالك و مملوك و بنده و مولى ربط خاصى مى‌باشد كه نمى‌توان حقيقت آن را بيان نمود، بنا بر اين بندگان در وقتى كه دستشان از جميع اسباب و وسايل و همه امور و علايق كوتاه شود، از همه اميدها نااميد شوند، بدون تفكر و تأمل و بى‌انديشه و تخيّل، پناه به صانع حقيقى و مسبب الاسباب خود مى‌برند و از اين جهت، در آن وقت هر دعایى مى‌كنند، مستجاب مى‌شود، زيرا كه در آن وقت، خداى خود را شناخته‌اند و يقين از برای ايشان حاصل شده است و معرفت با يقين، البته سبب استجابت دعوات مى‌شود و اين معنى از برای همه مردم حاصل است و از اين جهت در آيات قرآنى و احاديث ائمّه طاهرين آمده است كه شناختن خداوند فطرى است و احتياج به دليل ندارد؛ يعنى هر گاه مردم را به حال خود واگذارند و ايشان، دست از تعصّب و جاهليّت و تقليد پدر و مادر بردارند، با قطع نظر از دليل، خالق خود را مى‌شناسند و پى به هستى او مى‌برند و از اين جهت بعضى از محقّقين گفته‌اند كه كفّار اگر چه در ظاهر منكر صانعند، در باطن در پيش خود اقرار و اعتراف به وجود و هستى او دارند.
برهان هفتم، عبارت است از برهان فطرت. توضيح آن‌كه همه مردم در حالت اضطرار، بى‌فكر و اختيار از روى الجا و اضطرار، پناه به كسى مى‌برند كه صانع ايشان است و اين، از آن رو است كه ميان خالق و مخلوق و مالك و مملوك و بنده و مولى ربط خاصى مى‌باشد كه نمى‌توان حقيقت آن را بيان نمود، بنا بر اين بندگان در وقتى كه دستشان از جميع اسباب و وسايل و همه امور و علايق كوتاه شود، از همه اميدها نااميد شوند، بدون تفكر و تأمل و بى‌انديشه و تخيّل، پناه به صانع حقيقى و مسبب الاسباب خود مى‌برند و از اين جهت، در آن وقت هر دعایى مى‌كنند، مستجاب مى‌شود، زيرا كه در آن وقت، خداى خود را شناخته‌اند و يقين از برای ايشان حاصل شده است و معرفت با يقين، البته سبب استجابت دعوات مى‌شود و اين معنى از برای همه مردم حاصل است و از اين جهت در آيات قرآنى و احاديث ائمّه طاهرين آمده است كه شناختن خداوند فطرى است و احتياج به دليل ندارد؛ يعنى هر گاه مردم را به حال خود واگذارند و ايشان، دست از تعصّب و جاهليّت و تقليد پدر و مادر بردارند، با قطع نظر از دليل، خالق خود را مى‌شناسند و پى به هستى او مى‌برند و از اين جهت بعضى از محقّقين گفته‌اند كه كفّار اگر چه در ظاهر منكر صانعند، در باطن در پيش خود اقرار و اعتراف به وجود و هستى او دارند.


باب دوم، در صفات بارى تعالى: اين باب، خود، داراى يك مقدمه و دو فصل است. در مقدمه، درباره صفات ذات و صفات فعل توضيحاتى داده شده و يكى از دو فصل، به صفات ثبوتى و ديگرى، به صفات سلبى خداوند اختصاص يافته است.
باب دوم، در صفات بارى تعالى: اين باب، خود، داراى یک مقدمه و دو فصل است. در مقدمه، درباره صفات ذات و صفات فعل توضيحاتى داده شده و یکى از دو فصل، به صفات ثبوتى و ديگرى، به صفات سلبى خداوند اختصاص يافته است.


باب سوم، در باب نبوت محمد(ص): اين باب، داراى چهار فصل است كه موضوعات ذيل را مورد بررسى قرار مى‌دهد: سه فصل نخست، به نبوت عامه و آخرين فصل، به نبوت خاصه اختصاص يافته ا ست. وجوب بعثت انبيا، عصمت نبى، راه شناخت پيامبر، در اثبات نبوت حضرت خاتم(ص) عناوین مباحث اين فصول را تشكيل مى‌دهد.
باب سوم، در باب نبوت محمد(ص): اين باب، داراى چهار فصل است كه موضوعات ذيل را مورد بررسى قرار مى‌دهد: سه فصل نخست، به نبوت عامه و آخرين فصل، به نبوت خاصه اختصاص يافته ا ست. وجوب بعثت انبيا، عصمت نبى، راه شناخت پيامبر، در اثبات نبوت حضرت خاتم(ص) عناوین مباحث اين فصول را تشكيل مى‌دهد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش