پرش به محتوا

أنس المسجون و راحة المحزون: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'يك' به 'یک'
جز (جایگزینی متن - 'داراي' به 'دارای')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
خط ۴۱: خط ۴۱:
در فصل سوم، در باب مرگ و قطع شدن اسباب بين خویشان و دوستان، 174 حكايت و كلام پرمعنا را كه برخى بسيار طولانى است، از بزرگان نقل كرده است، مانند: «على بن ابى طالب، در برابر گروهى مصيبت‌زده ايستاد و گفت: اگر بى‌تابى كنيد، حق خویشاوندى را به جا آورده‌ايد و اگر شكيبايى پيشه نماييد، حق خدا را ادا كرده‌ايد.»
در فصل سوم، در باب مرگ و قطع شدن اسباب بين خویشان و دوستان، 174 حكايت و كلام پرمعنا را كه برخى بسيار طولانى است، از بزرگان نقل كرده است، مانند: «على بن ابى طالب، در برابر گروهى مصيبت‌زده ايستاد و گفت: اگر بى‌تابى كنيد، حق خویشاوندى را به جا آورده‌ايد و اگر شكيبايى پيشه نماييد، حق خدا را ادا كرده‌ايد.»


«مالك بن اسماء بن خارجه، به بردبارى و شكيبايى وصف شد؛ گروهى از مردم شام، خواستند او را امتحان كنند، لذا از زبان يكى از خویشانش به او نامه‌اى نوشتند كه هر دو فرزندت از دنيا رفتند، پس او در حالى كه جامه‌اش را به خود پيچيده بود نامه را برگرفت و آن را خواند و كنار نهاد و جامه‌اش را نگشود و اثرى از حزن در وى آشكار نگشت و وقتى از او پرسيدند: در اين نامه چه نوشته شده است، پاسخ داد: به من خبر داده‌اند دو فرزندم زودتر از من به منزلى كه من ناگزير بايد در آن فرود آيم، فرود آمده‌اند.»
«مالك بن اسماء بن خارجه، به بردبارى و شكيبايى وصف شد؛ گروهى از مردم شام، خواستند او را امتحان كنند، لذا از زبان یکى از خویشانش به او نامه‌اى نوشتند كه هر دو فرزندت از دنيا رفتند، پس او در حالى كه جامه‌اش را به خود پيچيده بود نامه را برگرفت و آن را خواند و كنار نهاد و جامه‌اش را نگشود و اثرى از حزن در وى آشكار نگشت و وقتى از او پرسيدند: در اين نامه چه نوشته شده است، پاسخ داد: به من خبر داده‌اند دو فرزندم زودتر از من به منزلى كه من ناگزير بايد در آن فرود آيم، فرود آمده‌اند.»


در ساير فصول نيز با همين شيوه، در باب زندان و بازداشت و از تنگنا برون شدن، در باب دورویى ياران و برادران و نان به نرخ روز خوردن آنان، در باب قناعت و اميد بريدن از دارایى مردم، در باب مكارم و محاسن اخلاق، در باب تقوا و امانت و سركوب كردن هواى نفس و ديانت و در باب مذمت دنيا و زهد ورزيدن در آن و ساير امور مربوطه، حكايات و سخنان كوتاه و بلندى را در قالب نظم و نثر نقل كرده است.
در ساير فصول نيز با همين شيوه، در باب زندان و بازداشت و از تنگنا برون شدن، در باب دورویى ياران و برادران و نان به نرخ روز خوردن آنان، در باب قناعت و اميد بريدن از دارایى مردم، در باب مكارم و محاسن اخلاق، در باب تقوا و امانت و سركوب كردن هواى نفس و ديانت و در باب مذمت دنيا و زهد ورزيدن در آن و ساير امور مربوطه، حكايات و سخنان كوتاه و بلندى را در قالب نظم و نثر نقل كرده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش