۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'ـ' به '') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
}} | }} | ||
'''كتاب الرّدة مع نبذة من فتوح العراق و ذكر المثنی بن حارثة الشيباني'''، اثر [[واقدی، محمد بن عمر|محمد بن عمر واقدی]] (متوفی 207ق)، مورخ | '''كتاب الرّدة مع نبذة من فتوح العراق و ذكر المثنی بن حارثة الشيباني'''، اثر [[واقدی، محمد بن عمر|محمد بن عمر واقدی]] (متوفی 207ق)، مورخ نامدار مدینه و مؤلف کتاب مشهور «[[المغازي]]»، به روایت [[ابن اعثم کوفی، محمد بن علی|احمد بن محمد بن اعثم کوفی]] است. | ||
کتاب با مقدمه و تحقیق یحیی جبوری منتشر شده است. | کتاب با مقدمه و تحقیق یحیی جبوری منتشر شده است. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
یکی از پرسابقهترین سبکهای تاریخنگاری اسلامی، تکنگاریهای تاریخی است که تألیف آنها در | یکی از پرسابقهترین سبکهای تاریخنگاری اسلامی، تکنگاریهای تاریخی است که تألیف آنها در سدههای نخستین هجری در میان مورخان و اخباریان رواج تام داشته است. کتاب حاضر یکی از موارد شناخته از تکنگاریهای مربوط به رده در سدههای 2 و 3ق، است<ref>ر.ک: پاکتچی، احمد، ص266-269</ref>. | ||
برخی از فهرستنویسان چون ابن خیر اشبیلی و حاجی | برخی از فهرستنویسان چون ابن خیر اشبیلی و حاجی خلیفه از این اثر یاد کردهاند. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن ندیم]] در «[[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست]]» عنوان آن را بهگونهای آورده است که گویی [[واقدی، محمد بن عمر|واقدی]] کتابی با عنوان «الردة و الدار» تألیف کرده بوده است، ولی از برخی منابع بهصراحت برمیآید که کتاب الدار مربوط به کشته شدن عثمان در خانه خود و نوشتهای مستقل از کتاب الرّدة بوده است. ابن رستم طبری از عالمان امامی در سده 4ق، ابن حبیش مورخ اندلسی (متوفی584ق) و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]] از جمله کسانیاند که از این اثر نقل قولهایی آوردهاند. مارسدن جونز در سخن از آثار برجایمانده [[واقدی، محمد بن عمر|واقدی]] یادآور شده است که از مجموع تصانیف [[واقدی، محمد بن عمر|واقدی]]، تنها دو کتاب مغازی و رده است که وی در انتساب آنها به مؤلف تردیدی روا نمیدارد<ref>ر.ک: همان، ص269-270؛ مقدمه محقق، ص16</ref>. | ||
محقق در مقدمه پس از ذکر شرح حال مؤلف و آثار او، به این نکته اشاره میکند که مجموعهای از کتب با نام کتاب رده میشناسیم، اما تنها کتاب رده [[واقدی، محمد بن عمر|واقدی]] به دست ما رسیده است. وی به نام هشت اثر اشاره میکند که از آن جمله است: رده محمد بن اسحاق (150ق)، سیف بن عمر تمیمی (193ق)، ابوالحسن علی بن محمد مدائنی<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص19-18</ref>. | محقق در مقدمه پس از ذکر شرح حال مؤلف و آثار او، به این نکته اشاره میکند که مجموعهای از کتب با نام کتاب رده میشناسیم، اما تنها کتاب رده [[واقدی، محمد بن عمر|واقدی]] به دست ما رسیده است. وی به نام هشت اثر اشاره میکند که از آن جمله است: رده محمد بن اسحاق (150ق)، سیف بن عمر تمیمی (193ق)، ابوالحسن علی بن محمد مدائنی<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص19-18</ref>. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
متن کتاب با ذکر اخبار وفات پیامبر(ص) و سقیفه بنیساعده آغاز شده است. نویسنده کلمات مورخین اهل سنت را بهتفصیل ذکر کرده است. از جمله به کلام زید بن ارقم انصاری در پاسخ به عبدالرحمن بن عوف زهری اشاره کرده که میگوید: یا ابن عوف اگر [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] و دیگر افراد از بنیهاشم به دفن پیامبر(ص) و حزن و اندوه بر ایشان اشتغال نمیداشتند، طمعکنندگان، در امر خلافت طمع نمیکردند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص46-45</ref>. | متن کتاب با ذکر اخبار وفات پیامبر(ص) و سقیفه بنیساعده آغاز شده است. نویسنده کلمات مورخین اهل سنت را بهتفصیل ذکر کرده است. از جمله به کلام زید بن ارقم انصاری در پاسخ به عبدالرحمن بن عوف زهری اشاره کرده که میگوید: یا ابن عوف اگر [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] و دیگر افراد از بنیهاشم به دفن پیامبر(ص) و حزن و اندوه بر ایشان اشتغال نمیداشتند، طمعکنندگان، در امر خلافت طمع نمیکردند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص46-45</ref>. | ||
جنگهای رده از دیدگاه تاریخی حائز اهمیت فراوان است و در دست داشتن | جنگهای رده از دیدگاه تاریخی حائز اهمیت فراوان است و در دست داشتن تحلیل صحیحی از این جنگها میتواند در تحلیل فرایند گسترش اسلام در سده نخست هجری و نیز جایگاه خلافت در برهه آغازین آن کارساز باشد. با این وصف باید عنایت داشت که اهمیت موضوع از نظر مواضع اعتقادی، خود موجب بوده است تا مبحث رده به یکی از پیچیدهترین مباحث در تاریخنگاری صدر اسلام مبدل گردد. ابهام موجود در جریانهای فکری حاکم بر این جنگها و هم تأثیر موضعگیریها در ضبط و تفسیر وقایع، در عمل موجب شده است تا در میان منابع تاریخی، حتی درباره فضای اصلی این جنگها اتفاق نظری وجود نداشته باشد. در پارهای از روایات، مسئله رده بهگونهای مطرح شده که گویی بهجز مکه و مدینه و پیرامون آنها، کمتر عربی در شبه جزیره بر دیانت اسلام پابرجا بوده است؛ درحالیکه بر پایه دستهای دیگر از روایات، اساساً ارتداد را در ماجرای رده نباید به معنای خروج از دین تلقی کرد. دسته سومی از روایات نیز وجود دارند که اهل رده را به دو گروه مرتدان از دین و مسلمانان مانع زکات تقسیم کردهاند. بدیهی است ثابت شدن هریک از این شقوق میتواند اثری تعیینکننده در پاسخ این سؤال باشد که خلافت نخستین برای استحکام پایههای خود با چه جریانهای سیاسی و اجتماعی مواجه بوده است<ref>ر.ک: پاکتچی، احمد، ص262</ref>. | ||
روایات دسته دوم از نظر نقد سنتی روایات، قویترین روایات مربوط به رده نزد اهل سنت هستند؛ این روایات نهتنها در پنج «صحیح» از | روایات دسته دوم از نظر نقد سنتی روایات، قویترین روایات مربوط به رده نزد اهل سنت هستند؛ این روایات نهتنها در پنج «صحیح» از «صحاح سته» جای گرفتهاند، بلکه در آثار مورخان معتبری چون عمر بن شبه و [[واقدی، محمد بن عمر|واقدی]] نیز نقل شدهاند. با وجود این، روایات دسته دوم میتوانند از نظر دلالت مورد گفتگو قرار گیرند؛ چه، روایت زهری، ابن شبه و دیگران نشان میدهد که ارتداد در گزارش جنگهای رده در بسیاری از موارد به معنای اصطلاحی خود به کار نرفته است؛ ولی این احتمال وجود دارد که اقلیتی از قبایل عرب واقعاً مرتد شده و مثلاً گرد پیامبری دروغین اجتماع کرده باشند<ref>ر.ک: همان، ص264</ref>. | ||
ذکر خروج اسامة بن زید، تشویق کردن عدی بن حاتم طائی و زبرقان بن بدر، قومشان را بر اسلام و ادای زکات، خبر مالک بن نویره و مسیلمه کذاب، آماده کردن سپاهی به فرماندهی زیاد بن زید برای مبارزه با مرتدین کنده، مصالحه اهل حیره بر پرداخت جزیه از جمله عناوین مطالب کتاب است. | ذکر خروج اسامة بن زید، تشویق کردن عدی بن حاتم طائی و زبرقان بن بدر، قومشان را بر اسلام و ادای زکات، خبر مالک بن نویره و مسیلمه کذاب، آماده کردن سپاهی به فرماندهی زیاد بن زید برای مبارزه با مرتدین کنده، مصالحه اهل حیره بر پرداخت جزیه از جمله عناوین مطالب کتاب است. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
کتابی با عنوان «كتاب الردة» [[واقدی، محمد بن عمر|واقدی]] در 1409ق/1989م، به | کتابی با عنوان «كتاب الردة» [[واقدی، محمد بن عمر|واقدی]] در 1409ق/1989م، به کوشش محمد حمیدالله در پاریس به چاپ رسیده است؛ اما این دیدگاه نیز وجود دارد که این اثر بخشی از کتاب الفتوح [[ابن اعثم کوفی، محمد بن علی|ابن اعثم کوفی]] است<ref>ر.ک: همان، ص261</ref>. | ||
فهارس آیات قرآنی، احادیث نبوی و آثار، اشعار، امثال، اعلام، قبائل و امم و جماعات، مواضع و بلدان و فهرست موضوعات در انتهای کتاب آمده است. | فهارس آیات قرآنی، احادیث نبوی و آثار، اشعار، امثال، اعلام، قبائل و امم و جماعات، مواضع و بلدان و فهرست موضوعات در انتهای کتاب آمده است. |
ویرایش