۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
مقصد چهارم- در مباحث اصول عمليه است: وظيفه مكلّف در هنگام شك و حيرت «اصل عملى» يا قاعده اصولى و يا دليل فقاهتى ناميده مىشود و بر چهار نوع است: اصل برائت، اصل احتياط، اصل تخيير، و اصل استصحاب. مولّف نخست به بحث استصحاب مىپردازد. در اين بخش تعريف استصحاب، مقدّمات آن، اقوال درباره استصحاب، و ادّله استصحاب مورد مداقه قرار گرفته آنگاه تنبيهات استصحاب شروع مىشود. مولّف تعريف [[شيخ انصارى]] را بر استصحاب نيكو دانسته و اشكالات وارد را جواب مىدهد. يكى از مباحث استصحاب اين است كه آيا استصحاب اماره است يا اصل عملى؟ به نظر [[مظفر، محمدرضا|مرحوم مظفر]] آنچه به نظر مىرسد، اين است كه استصحاب ولو اينكه مستندش حكم عقل باشد از تحت عنوان قاعده عملى خارج نمىشود. بنابراین استصحاب اصل عملى است و لاغير. در بين اقوال استصحاب قویترين قول همان مختار محقق اوّل صاحب معارج است به نظر محقق قول به تفصيل بين اينكه مستصحب از چيزهايى باشد كه از راه دليلش و يا از خارج، استمرارش ثابت باشد و بين غير اين مورد، بدين صورت كه استصحاب در اوّلى حجّت است و در غير آن حجت نيست. مثل يقين به وضو و شك در حَدث، اعّم از اين كه شك در وجود رافع باشد و يا در رافعيّت موجود. مؤلف در تنبيهات استصحاب فقط به دو مورد اشاره كرده و متأسفانه کتاب به طور ناقص پایان مىپذيرد. | مقصد چهارم- در مباحث اصول عمليه است: وظيفه مكلّف در هنگام شك و حيرت «اصل عملى» يا قاعده اصولى و يا دليل فقاهتى ناميده مىشود و بر چهار نوع است: اصل برائت، اصل احتياط، اصل تخيير، و اصل استصحاب. مولّف نخست به بحث استصحاب مىپردازد. در اين بخش تعريف استصحاب، مقدّمات آن، اقوال درباره استصحاب، و ادّله استصحاب مورد مداقه قرار گرفته آنگاه تنبيهات استصحاب شروع مىشود. مولّف تعريف [[شيخ انصارى]] را بر استصحاب نيكو دانسته و اشكالات وارد را جواب مىدهد. يكى از مباحث استصحاب اين است كه آيا استصحاب اماره است يا اصل عملى؟ به نظر [[مظفر، محمدرضا|مرحوم مظفر]] آنچه به نظر مىرسد، اين است كه استصحاب ولو اينكه مستندش حكم عقل باشد از تحت عنوان قاعده عملى خارج نمىشود. بنابراین استصحاب اصل عملى است و لاغير. در بين اقوال استصحاب قویترين قول همان مختار محقق اوّل صاحب معارج است به نظر محقق قول به تفصيل بين اينكه مستصحب از چيزهايى باشد كه از راه دليلش و يا از خارج، استمرارش ثابت باشد و بين غير اين مورد، بدين صورت كه استصحاب در اوّلى حجّت است و در غير آن حجت نيست. مثل يقين به وضو و شك در حَدث، اعّم از اين كه شك در وجود رافع باشد و يا در رافعيّت موجود. مؤلف در تنبيهات استصحاب فقط به دو مورد اشاره كرده و متأسفانه کتاب به طور ناقص پایان مىپذيرد. | ||
==ويژگىهاى كتاب== | |||
# از مهمترين ويژگىهاى كتاب، اين است كه حلقه واسطه بين كتاب «معالمالدين» و «[[كفاية الأصول]]» مىباشد و براى طلاب مبتدى و جوان نوشته شده است. | |||
# مؤلف، با توجه به تسلطى كه بر علم منطق داشتهاند، بعضى از مباحث منطقى را در متن كتاب مورد استفاده قرار داده و تفصيل بعضى از مباحث منطقى را در مباحثى نظير مجمل و مبين و مقدمه واجب و غير آن، به كتاب «المنطق» ارجاع مىدهند. | |||
# بيان تاريخچه بعضى از مباحث اصولى كه در تبيين مباحث اصولى مفيد واقع مىشود؛ مثلاًدر بحث وجوب مقدمه واجب، تاريخچه اين نظريه، در حاشيه كتاب بيان شده است.<ref>غرویان، محسن؛ شیروانی، علی، ج 1، صفحه 292</ref> | |||
#:يا بحث ترتب كه در ابتدا به وسيله [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق ثانى]] مطرح شد و توسط [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]] مستدل و مستحكم گرديد و به وسيله [[نایینی، محمدحسین|محقق نايينى]] يا ديگر شاگردان [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]] تنقيح و تبيين شد، در جلد اول صفحه 309 كتاب آمده است. | |||
#:همچنين در بحث اينكه آيا اطلاق، به دليل وضع است يا به سبب مقدمات حكمت، تاريخچه بحث و نظر سلطان العلما، صاحب حاشيه بر معالم را به خوبى مطرح مىنمايند.<ref>همان، صفحه 174</ref> | |||
#:نمونه ديگرى از بيان تاريخچه مباحث اصولى، بحث دليل عقلى است كه مؤلف، از [[شيخ مفيد]]، شروع و سپس از [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و بعد از آن، از[[ابنادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]]، [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]]، [[شهيد اول]] و... ياد كرده و بهصورت مبسوطى اين مسئله را مطرح نموده است.<ref>همان، جلد 2، صفحه 122 - 124</ref> | |||
#بناى مؤلف، بر طرح مختصر مباحث مىباشد و مكررا در كتاب، اين چنين ديده مىشود كه در اين مجال، امكان طرح وسيع اين مبحث وجود ندارد؛ حتى گاهى مؤلف، مناقشاتى در نظريات بزرگانى همچون [[نائینی، محمدحسین|مرحوم نايينى]] دارد، اما به دليل مبناى فوق، متعرض آن نمىشود. | |||
#آدرس دقيق مطالب ذكر شده در همين كتاب و يا كتابهاى ديگر، در متن كتاب و يا حاشيه نوشته شده است و حتى گاهى نام مقرر را نيز نقل مىكند.<ref>همان، ص92</ref> | |||
#احاطه مؤلف به آراى اصولىهاى شيعه و اهل تسنن. | |||
#قلم روان و ساده براى طرح مباحث پيچيده علم اصول. | |||
== نوآورىها و ابتكارات == | |||
از مباحثى كه مؤلف، بهطور مستقل و مفيد مطرح نموده و از ابتكارات ايشان است، بحث مستقلات عقليّه و غير مستقلات عقليّه مىباشد.<ref>همان، ج 1، ص205 - 210</ref> | |||
از ديگر ابتكارات مؤلف، طرح وسيع و مبسوط حسن و قبح عقلى مىباشد. وى، در اين قسمت، براى حسن و قبح، سه معناى كمال و نقص، ملايمت و منافرت و مدح و ذم را ذكر كرده و از ميان اين معانى سهگانه محل نزاع را مشخص مىكند. | |||
يكى ديگر از نوآورىهاى مفيد كتاب بحث دلالت اقتضاء و دلالت تنبيه و دلالت اشاره است كه بهصورت بحث مستقلى مطرح شده است و همانطور كه مؤلف متذكر شده، در كتابهاى اصولى متعارف، اين بحث مطرح نشده است.<ref>همان، ص131 تا 135</ref> | |||
و... | |||
=پانویس = | |||
<references /> | |||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدّمه و متن | مقدّمه و متن کتاب؛ | ||
غرویان، محسن؛ شیروانی، علی، ترجمه اصول فقه تألیف محمدرضا مظفر، دارالفکر، چاپ هشتم، قم، 1388ش | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش