۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'محمود ميرزا قاجار' به 'محمودمیرزا قاجار') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =حوادث تاریخی سلسله قاجار (1190 - 1248ق) | | عنوانهای دیگر =حوادث تاریخی سلسله قاجار (1190 - 1248ق) | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ | [[محمودمیرزا قاجار]] (نويسنده) | ||
| زبان =فارسي | | زبان =فارسي | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
}} | }} | ||
'''تاریخ صاحبقرانی: حوادث تاریخی سلسله قاجار (1190-1248ق)'''، تألیف [[ | '''تاریخ صاحبقرانی: حوادث تاریخی سلسله قاجار (1190-1248ق)'''، تألیف [[محمودمیرزا قاجار|محمودمیرزا قاجار]]، کتابی است به زبان فارسی که به تصحیح نادره جلالی رسیده است. این اثر «که تاریخ شکلگیری دوره قاجار را تا سال 1248ق، دنبال میکند، اثری است نفیس در تاریخنویسی ما، بر اساس اصول سنتی»<ref>مقدمه رسول جعفریان، صفحه شش</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
مصحح، درباره کتاب و وجوه اهمیت آن چنین توضیح میدهد: «تاریخ صاحبقرانی از جمله منابعی است که در عصر پادشاهی فتحعلی شاه در باب تاریخ خاندان قاجاریه نگاشته شده است. محمودمیرزا نگارش آن را به دستور پدرش، فتحعلی شاه، در ربیعالآخر 1248ق، آغاز کرده و در سال 1249ق، به پایان برده است. سبک نگارش او ساده و روان و در شرح رویدادهای تاریخی مانند دیگر وقایعنگاران عصر قاجار بهصورت سالشمار است»<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحات چهلونه و پنجاه</ref>. | مصحح، درباره کتاب و وجوه اهمیت آن چنین توضیح میدهد: «تاریخ صاحبقرانی از جمله منابعی است که در عصر پادشاهی فتحعلی شاه در باب تاریخ خاندان قاجاریه نگاشته شده است. محمودمیرزا نگارش آن را به دستور پدرش، فتحعلی شاه، در ربیعالآخر 1248ق، آغاز کرده و در سال 1249ق، به پایان برده است. سبک نگارش او ساده و روان و در شرح رویدادهای تاریخی مانند دیگر وقایعنگاران عصر قاجار بهصورت سالشمار است»<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحات چهلونه و پنجاه</ref>. | ||
«[[ | «[[محمودمیرزا قاجار|محمودمیرزا]] کتاب خود را در دو جلد نگاشته است. جلد اول: مشتمل بر حوادث تاریخی از سال 1190ق تا 1212ق. او مطالب این جلد از کتاب خود را با شرح دودمان قاجار از دوران فتحعلی خان قاجار آغاز کرده و تلاشهای او را برای دستیابی به قدرت به تصویر کشیده است. آنگاه چگونگی به قدرت رسیدن سلسله قاجاریه را بهاختصار شرح داده است. او در این راستا چنانکه اظهار میکند قصد شرح مسائل تاریخی را بهطور تفصیل نداشته؛ ازاینرو به اجمال و اختصار حوادث تاریخی اوایل سلسله قاجاریه، جریان رفتن فتعحلی خان قاجار به اصفهان به جهت کمک به شاه سلطان حسین صفوی، پیوستن وی به شاه طهماسب سوم، ماجرای کشته شدن محمدحسن خان قاجار را بیان کرده و سرگذشت آقا محمدخان و دوران حکومت وی را شرح داده است. | ||
جلد دوم: مشتمل بر وقایع سالهای 1212ق تا 1248ق»<ref>ر.ک: همان، صفحه پنجاه</ref>. | جلد دوم: مشتمل بر وقایع سالهای 1212ق تا 1248ق»<ref>ر.ک: همان، صفحه پنجاه</ref>. | ||
«[[ | «[[محمودمیرزا قاجار|محمودمیرزا]] درباره علت نگارش این اثر مینویسد: مفصلا چون تفصیلات احوالات و غزوات این برگزیدگان یزدانی را مجملی که حاکی از مفصل باشد، کسی ننوشته است و اگر چیزی نوشته باشند، چندان میل خاطرها به آن ترسیلات نیست، در حقیقت نشانی از آن نامها در میان نمانده، ذکری به زبان میشود، آنهم به حکایت، کلیات امورات را حسبالامر پادشاهی مقرر شد که به نگارش این بنده درآمده، ضمیمه وقایع دولت و عنوان آن کتاب مستطاب گردد... محمودمیرزا در روز جمعه چهاردهم رجب المرجب تحریر وقایع و سوانح و حواث صدوپانزده سال دولت سلاطین قاجار را به پایان برده است»<ref>همان، صفحههای پنجاه و پنجاهویک</ref>. | ||
«ازآنجاکه تاریخ صاحبقرانی به دست یکی از فرزندان شاه تألیف شده و تاریخی درباری و فرمایشی بشمار میرود، از هرگونه تحلیلهای تاریخی و دیدی انتقادی خالی است و مؤلف از ثبت تاریخ اجتماعی آن عصر دوری جسته و تنها به شرح احوال بزرگان و خوانین و درگیری شاهزادگان با یکدیگر بسنده کرده و راه تعریف و تمجید و ثنا از شاه و شاهزادگان قاجاری را پیموده است. اما صرف نظر از موضوعات ذکرشده، به شکلی شاید ناخواسته مسائل مهمی را مطرح کرده است. یکی از آن مباحث، ویژگی ساختار قدرت سیاسی دولت قاجاریه، یعنی مطلقگرایی سیاسی است که محمودمیرزا برای خواننده به تصویر کشیده است... [[ | «ازآنجاکه تاریخ صاحبقرانی به دست یکی از فرزندان شاه تألیف شده و تاریخی درباری و فرمایشی بشمار میرود، از هرگونه تحلیلهای تاریخی و دیدی انتقادی خالی است و مؤلف از ثبت تاریخ اجتماعی آن عصر دوری جسته و تنها به شرح احوال بزرگان و خوانین و درگیری شاهزادگان با یکدیگر بسنده کرده و راه تعریف و تمجید و ثنا از شاه و شاهزادگان قاجاری را پیموده است. اما صرف نظر از موضوعات ذکرشده، به شکلی شاید ناخواسته مسائل مهمی را مطرح کرده است. یکی از آن مباحث، ویژگی ساختار قدرت سیاسی دولت قاجاریه، یعنی مطلقگرایی سیاسی است که محمودمیرزا برای خواننده به تصویر کشیده است... [[محمودمیرزا قاجار|محمودمیرزا]] نوع حکومت خودکامه را که در آن کلیه اختیارات و تصمیمگیریها با شخص شاه است و انبوه مردم، بندگان او و او ولی نعمت همه آنها و حکم پادشاه همیشه قانون ملک و عقل او مدرک حسن و قبح همه چیز، بهخوبی ترسیم مینماید. | ||
محمودمیرزا، همچنین اعمال پلید و غیر انسانی آقا محمدخان قاجار، فتحعلی شاه و دیگر شاهزادگان قاجاری را که در قتلهای بیشمار، مجازات، غارت و اسیر گرفتن مخالفین خلاصه میشد، با عناوینی چون شجاعت، دلاوری و دادگری یاد کرده؛ اگرچه در برخی موارد نیز عنان قلم را از دست داده و به فضاحت قوم و خویشان خود اعتراف کرده است»<ref>همان، صفحههای پنجاهویک و پنجاهودو</ref>. | محمودمیرزا، همچنین اعمال پلید و غیر انسانی آقا محمدخان قاجار، فتحعلی شاه و دیگر شاهزادگان قاجاری را که در قتلهای بیشمار، مجازات، غارت و اسیر گرفتن مخالفین خلاصه میشد، با عناوینی چون شجاعت، دلاوری و دادگری یاد کرده؛ اگرچه در برخی موارد نیز عنان قلم را از دست داده و به فضاحت قوم و خویشان خود اعتراف کرده است»<ref>همان، صفحههای پنجاهویک و پنجاهودو</ref>. | ||
ویرایش