۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نفيسي، سعيد' به 'نفیسی، سعید') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''دیوان انوری'''، اثری در شرح احوال و اشعار اوحدالدین محمد بن محمد انوری ابیوردی مشهور به انوری است. دیوان انوری با مقدمه و تصحیح سعید نفیسی منتشر شده است. | '''دیوان انوری'''، اثری در شرح احوال و اشعار [[انوري، محمد بن محمد|اوحدالدین محمد بن محمد انوری ابیوردی]] مشهور به انوری است. دیوان انوری با مقدمه و تصحیح [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] منتشر شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، مشتمل بر مقدمهای به قلم سعید نفیسی در شرح احوال و آثار انوری است. پس از آن بهترتیب قصاید، مقطعات، غزلیات و رباعیات شاعر ارائه شده است. | کتاب، مشتمل بر مقدمهای به قلم [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] در شرح احوال و آثار [[قزوینی، زکریا بن محمد|انوری]] است. پس از آن بهترتیب قصاید، مقطعات، غزلیات و رباعیات شاعر ارائه شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
سعید نفیسی در مقدمهاش بر کتاب با استفاده از منابع مختلف به بررسی شرح احوال و آثار انوری پرداخته است. او معتقد است نخستین کتابی که ذکری از انوری در آن هست «لباب الألباب» محمد عوفی است که در حدود 618ق، تألیف کرده است <ref>ر.ک: مقدمه، صفحه سه</ref>. همچنین جامی در بهارستان نوشته است: «انوری، رحمه الله، حکیمی کامل و فصیح و فاضل بود. حسن شعر و لطف نظم، شمهای است از علو حال او و خالی است از جمال و کمال او. سخنان او مشهور است و دیوان او مسطور...»<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه پنج</ref>. | [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] در مقدمهاش بر کتاب با استفاده از منابع مختلف به بررسی شرح احوال و آثار انوری پرداخته است. او معتقد است نخستین کتابی که ذکری از انوری در آن هست «لباب الألباب» محمد عوفی است که در حدود 618ق، تألیف کرده است <ref>ر.ک: مقدمه، صفحه سه</ref>. همچنین جامی در بهارستان نوشته است: «انوری، رحمه الله، حکیمی کامل و فصیح و فاضل بود. حسن شعر و لطف نظم، شمهای است از علو حال او و خالی است از جمال و کمال او. سخنان او مشهور است و دیوان او مسطور...»<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه پنج</ref>. | ||
بین سخنسرایان ایرانی کـه از آغـاز نـشأت زبان فارسی دری تا پایان قـرن شـشم بـرخاستهاند، انوری ابیوردی بهخاطر خصائصی چند از دیگران ممتاز است. نخست آنکه وی از دانشهای عصر خود مخصوصاً هیئت و نجوم به مقدار قابل توجهی برخوردار بـوده اسـت و ایـن امتیاز موجب میشود که گذشته از مقام بلندی کـه در شـعر فارسی دارد، او را در زمره دانشمندان بشمار آورد. دوم آنکه انوری تقریباً در پایان عصری میزیسته است که در آن عصر قصیدهسرایی یا بهتر بگوییم مـدیحهسرایی پس از آنـکه به اوج ترقی و غایت کمال رسیده بود، رو به انحطاط مینهد. پایان عـمر انوری در نیمه دوم قرن ششم هجری است و هرچند نمیتوان گفت سالهای بین 485 به بعد را دیده و شاهد قران معروفی کـه گـویند خـود آن را پیشبینی کرده، بوده است، اما به احتمال قوی در اوایل نیمه دوم قـرن شـشم درگذشته است. پس از وی شاعری که در مدیحهسرایی به سبک خراسانی به پایه او یا شاعران پیش از او برسد، برنخاست | بین سخنسرایان ایرانی کـه از آغـاز نـشأت زبان فارسی دری تا پایان قـرن شـشم بـرخاستهاند، [[انوري، محمد بن محمد|انوری ابیوردی]] بهخاطر خصائصی چند از دیگران ممتاز است. نخست آنکه وی از دانشهای عصر خود مخصوصاً هیئت و نجوم به مقدار قابل توجهی برخوردار بـوده اسـت و ایـن امتیاز موجب میشود که گذشته از مقام بلندی کـه در شـعر فارسی دارد، او را در زمره دانشمندان بشمار آورد. دوم آنکه انوری تقریباً در پایان عصری میزیسته است که در آن عصر قصیدهسرایی یا بهتر بگوییم مـدیحهسرایی پس از آنـکه به اوج ترقی و غایت کمال رسیده بود، رو به انحطاط مینهد. پایان عـمر انوری در نیمه دوم قرن ششم هجری است و هرچند نمیتوان گفت سالهای بین 485 به بعد را دیده و شاهد قران معروفی کـه گـویند خـود آن را پیشبینی کرده، بوده است، اما به احتمال قوی در اوایل نیمه دوم قـرن شـشم درگذشته است. پس از وی شاعری که در مدیحهسرایی به سبک خراسانی به پایه او یا شاعران پیش از او برسد، برنخاست. | ||
انوری از اینکه بـهصراحت بـگوید که مداحی او بهخاطر صلتستانی است باکی ندارد؛ چنانکه در ضمن قطعهای به ممدوح خـود مـیگوید: | سوم یـعنی امـتیازی کـه او را کاملاً از همگنان مشخص میدارد این است که [[انوري، محمد بن محمد|انوری]] شاعری مدیحهسرا به مفهوم واقـعی کـلمه اسـت. شاعری است که هدف او ستودن ممدوح و راضی نگاهداشتن اوست. نان خود را در ستایش کسان مـیجسته اسـت و چـون در مدیحهسرایی مشارکانی از شاعران متقدم و همکاران یا همچشمانی از معاصران خود داشته، کوشیده است تا در سـتایش مـمدوح مضمونهایی بیافریند که گذشتگان و یا همدورههایش آن را نگفته باشند<ref>ر.ک: شهیدی، سید جعفر، ص42</ref>. | ||
[[قزوینی، زکریا بن محمد|انوری]] از اینکه بـهصراحت بـگوید که مداحی او بهخاطر صلتستانی است باکی ندارد؛ چنانکه در ضمن قطعهای به ممدوح خـود مـیگوید: | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۶۳: | خط ۶۴: | ||
{{ب|''بدین دقیقه که گفتم گمان کدیه مبر ''|2='' به بنده گرچه گدایی شـریعت شـعراست''<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>}}{{پایان شعر}} | {{ب|''بدین دقیقه که گفتم گمان کدیه مبر ''|2='' به بنده گرچه گدایی شـریعت شـعراست''<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
همین طمع صلت است کـه انـوری را به آفـریدن مـضمونهایی نـو و یا بهتر بگویم مـبالغتهای آمیخته به اغراق وامیدارد و ممدوح خود را به صفاتی میستاید که مدیحهسرایان پیشین نگفتهاند: | همین طمع صلت است کـه [[قزوینی، زکریا بن محمد|انـوری]] را به آفـریدن مـضمونهایی نـو و یا بهتر بگویم مـبالغتهای آمیخته به اغراق وامیدارد و ممدوح خود را به صفاتی میستاید که مدیحهسرایان پیشین نگفتهاند: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۸۴: | خط ۸۵: | ||
{{ب|''خاطری چون آتشـم هسـت و زبـانی همچو آب ''|2=''فکرت تیز و ذکــاء نیک و شعر بیخلل''}} | {{ب|''خاطری چون آتشـم هسـت و زبـانی همچو آب ''|2=''فکرت تیز و ذکــاء نیک و شعر بیخلل''}} | ||
{{ب|''ای دریغا نیست ممدوحی سزاوار مدیح''|2=''وی دریغا نیست معشوقی سزاوار غزل''}}{{پایان شعر}} | {{ب|''ای دریغا نیست ممدوحی سزاوار مدیح''|2=''وی دریغا نیست معشوقی سزاوار غزل''}}{{پایان شعر}} | ||
و شاید به استناد به همین شعر خود اوسـت کـه | و شاید به استناد به همین شعر خود اوسـت کـه [[قزوینی، زکریا بن محمد|قـزوینی]] در «[[آثار البلاد و أخبار العباد|آثار البلاد]]» شعر [[انوري، محمد بن محمد|انوری]] را «روانتر از آب» توصیف کرد و آن را همپایه شعر ابوالعتاهیه در ادب عربی دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص46</ref>. | ||
مهمترین شیوه سخنسرایی انوری در شعر همان ابداع سبک نزدیک کردن زبان و بیان شـعری بـه زبـان محاوره عمومی و زبان تخاطب بوده است؛ سبکی که پس از یک قرن سیر تکاملی بـهصـورتی عـالی و خوشتراش بر زبان سعدی شیرازی جلوه کرد. استفاده از زبان محاوره در شعر انـوری جـایگاه خـاصی دارد؛ او رسوم گذشتگان را در شعر خود وارد کرد. فزون بر آن خود طریقهای تازه در شعر ابداع کـرده اسـت؛ به شیوهای که بر زبان تخاطب اتکا دارد و ساده و بیپیرایه است و گاه سخن وی هـمراه بـا اصـطلاحات فلسفی، علمی، مضامین دقیق و تشبیهات و استعارات فراوان میشود و گاه به حد و درجهای از سادگی مـیرسد کـه با محاورات معمول و عادی همراه میگردد. انوری سادگی و روانی کلام خود را با خـیالات دقـیق غـنایی به هم آمیخته و غزلهای بسیار زیبا و مطبوع و دلانگیز پدید آورده است و مانند ظهیر فاریابی عمل کـرده و آن را پیش از ظـهور سعدی به اوج رسانیده است و راه را برای خیالات دقیق و مضامین عالی سعدی هموار سـاخته اسـت<ref>ر.ک: همان، ص47-46؛ مقدمه، صفحه هشت</ref>. | مهمترین شیوه سخنسرایی انوری در شعر همان ابداع سبک نزدیک کردن زبان و بیان شـعری بـه زبـان محاوره عمومی و زبان تخاطب بوده است؛ سبکی که پس از یک قرن سیر تکاملی بـهصـورتی عـالی و خوشتراش بر زبان [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی شیرازی]] جلوه کرد. استفاده از زبان محاوره در شعر انـوری جـایگاه خـاصی دارد؛ او رسوم گذشتگان را در شعر خود وارد کرد. فزون بر آن خود طریقهای تازه در شعر ابداع کـرده اسـت؛ به شیوهای که بر زبان تخاطب اتکا دارد و ساده و بیپیرایه است و گاه سخن وی هـمراه بـا اصـطلاحات فلسفی، علمی، مضامین دقیق و تشبیهات و استعارات فراوان میشود و گاه به حد و درجهای از سادگی مـیرسد کـه با محاورات معمول و عادی همراه میگردد. انوری سادگی و روانی کلام خود را با خـیالات دقـیق غـنایی به هم آمیخته و غزلهای بسیار زیبا و مطبوع و دلانگیز پدید آورده است و مانند ظهیر فاریابی عمل کـرده و آن را پیش از ظـهور سعدی به اوج رسانیده است و راه را برای خیالات دقیق و مضامین عالی سعدی هموار سـاخته اسـت<ref>ر.ک: همان، ص47-46؛ مقدمه، صفحه هشت</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش