پرش به محتوا

ریاض همدانی، محمدجعفر: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
بدون خلاصۀ ویرایش
(لینک درون متنی)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR15197.jpg|بندانگشتی|رياض همدانی، محمد جعفر]]
[[پرونده:NUR15197.jpg|بندانگشتی|رياض همدانی، محمد جعفر]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type='authorName'|رياض همدانی، محمد جعفر
! نام!! data-type="authorName" |رياض همدانی، محمد جعفر
|-
|-
|نام های دیگر  
|نام های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'|ب‍روج‍ردي‌ ه‍م‍دان‍ي‌، م‍ح‍م‍د ج‍ع‍ف‍ر
| data-type="authorOtherNames" |ب‍روج‍ردي‌ ه‍م‍دان‍ي‌، م‍ح‍م‍د ج‍ع‍ف‍ر


ري‍اض‌، م‍ح‍م‍د ج‍ع‍ف‍ر
ري‍اض‌، م‍ح‍م‍د ج‍ع‍ف‍ر
خط ۱۸: خط ۱۸:
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|
| data-type="authorfatherName" |
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|1268ق
| data-type="authorbirthDate" |1232ق
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'|
| data-type="authorBirthPlace" |همدان
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|  
| data-type="authorDeathDate" | 1268ق
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|
| data-type="authorTeachers" |
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|
| data-type="authorWritings" |[[ديوان ميرزا جعفر رياض همدانی]]


 
|- class="articleCode"
|-class='articleCode'
|کد مولف
|کد مولف
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE15197AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE15197AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>


'''محمدجعفر ریاض همدانی''' یا میرزا جعفر همدانی، مشهور به ریاض، استاد اعظم ادبیات بوده و در انشاء رسائل و انواع فضائل مقامات پیموده و بر منوال بدیع‎الزمان و حمیدالدین مقالات پرداخته<ref>ر.ک: مشکان طبسی، سید حسن، صفحه ب</ref>.
'''محمدجعفر ریاض همدانی''' (1232-1268ق) یا میرزا جعفر همدانی، مشهور به ریاض و بدیع‎الزمان ثانی، استاد اعظم ادبیات بوده و در انشاء رسائل و انواع فضائل مقامات پیموده و بر منوال بدیع‎الزمان و حمیدالدین مقالات پرداخته<ref>ر.ک: مشکان طبسی، سید حسن، صفحه ب</ref>.


==تحصیل در تهران==
==تحصیل در تهران==
خط ۴۸: خط ۴۷:


==زادگاه، فقر، دانش‎ها==
==زادگاه، فقر، دانش‎ها==
بهاء‎الدین خان پیران (مساعدالملک) که ریاض با خانواده‎اش ارتباط کامل داشته، به بروجردی دانستن او پاسخ داده و نوشته میرزا جعفر ریاض، اهل همدان و از جوانی در مصاحبت میرزا ابوالقاسم ذوالریاستین همدانی بوده و پس از مرحوم شدن او به تهران مسافرت کرده که شغلی مناسب برای خود تهیه کند، اما شغل مناسبی نیافت؛ باآنکه (به گواهی مقاماتش که به اسلوب بدیع‎الزمان نوشته و همچنین کتاب گنج شایستگانش که به شیوه گلستان سعدی نگاشته شده است)، در عربی و فارسی خبره بود و مهارت کامل داشت. او علاوه بر طبع قدرتمند و تسلطش بر ادبیات فارسی و عربی، در نجوم و هیئت و هندسه هم استاد بوده و بااین‎همه در تهران سرگردان بوده و به‎سختی روزگار می‎گذرانیده است<ref>ر.ک: همان، صفحه‎های ب و ج</ref>.
بهاء‎الدین خان پیران (مساعدالملک) که ریاض با خانواده‎اش ارتباط کامل داشته، به بروجردی دانستن او پاسخ داده و نوشته میرزا جعفر ریاض، اهل همدان و از جوانی در مصاحبت میرزا ابوالقاسم ذوالریاستین همدانی بوده و پس از مرحوم شدن او به تهران مسافرت کرده که شغلی مناسب برای خود تهیه کند، اما شغل مناسبی نیافت؛ باآنکه (به گواهی مقاماتش که به اسلوب بدیع‎الزمان نوشته و همچنین کتاب گنج شایگانش که به شیوه [[گلستان سعدی: پس از مقابله هفت نسخه خطی و ده نسخه چاپی|گلستان سعدی]] نگاشته شده است)، در عربی و فارسی خبره بود و مهارت کامل داشت. او علاوه بر طبع قدرتمند و تسلطش بر ادبیات فارسی و عربی، در نجوم و هیئت و هندسه هم استاد بوده و بااین‎همه در تهران سرگردان بوده و به‎سختی روزگار می‎گذرانیده است<ref>ر.ک: همان، صفحه‎های ب و ج</ref>.


مقدمه‎نویس دیوان اشعار ریاض می‎نویسد: «در زمان صدارت امیرکبیر خواستند نامه‎ای به عربی به خدیو مصر یا شریف مکه بنویسند. چندین نسخه به قلم دانشمندان تهیه شد. هیچ‎یک پسند امیر نیفتاد. در این هنگام کسی ریاض را معرفی کرد. به او مراجعه شد و او به‎خوبی از عهده برآمد. امیر از حال نویسنده پرسید و او را احضار نمود و در خدمت خود نگاه داشت، ولیکن از سوء اتفاق در همان نزدیکی بساط زندگی امیرکبیر را درنوردیدند و ریاض از الطاف او هم بی‎بهره ماند و به زندگانی نخستین برگشت. دیری نگذشت که خود او هم به مرضی صعب مبتلا شد و در جوانی دار فانی را وداع گفت»<ref>همان، صفحه ج</ref>.
مقدمه‎نویس دیوان اشعار ریاض می‎نویسد: «در زمان صدارت امیرکبیر خواستند نامه‎ای به عربی به خدیو مصر یا شریف مکه بنویسند. چندین نسخه به قلم دانشمندان تهیه شد. هیچ‎یک پسند امیر نیفتاد. در این هنگام کسی ریاض را معرفی کرد. به او مراجعه شد و او به‎خوبی از عهده برآمد. امیر از حال نویسنده پرسید و او را احضار نمود و در خدمت خود نگاه داشت، ولیکن از سوء اتفاق در همان نزدیکی بساط زندگی امیرکبیر را درنوردیدند و ریاض از الطاف او هم بی‎بهره ماند و به زندگانی نخستین برگشت. دیری نگذشت که خود او هم به مرضی صعب مبتلا شد و در جوانی دار فانی را وداع گفت»<ref>همان، صفحه ج</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش