۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR38849J1.jpg | عنوان =دیوان حکیم فرخی سیستانی | عنوان...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
کتاب با مقدمهای در بیان شرح حال فرخی آغاز شده است. در بخشی از این معرفی تحت عنوان اخلاق و زندگی او چنین میخوانیم: «وی زندگانی دراز یافت. در تمام عمر به لذات جسمانی و مشتهیات نفسانی علاقهمند و راغب بود. همیشه در طلب عیش و طرب و لهو و لعب به سر میبرد. به مادیات مایل و از تزهد و تزویر معرض بود و از آنگاه که به دربار محمود راه یافت تا آخر ایام زندگانی در دولت غزنویان و سایه رحمت و عنایت ایشان به کامرانی و نیل به آمال و امانی گذرانید. در بعضی اسفار هندوستان ملازمت رکاب محمود یافت؛ چنانکه گوید: | کتاب با مقدمهای در بیان شرح حال فرخی آغاز شده است. در بخشی از این معرفی تحت عنوان اخلاق و زندگی او چنین میخوانیم: «وی زندگانی دراز یافت. در تمام عمر به لذات جسمانی و مشتهیات نفسانی علاقهمند و راغب بود. همیشه در طلب عیش و طرب و لهو و لعب به سر میبرد. به مادیات مایل و از تزهد و تزویر معرض بود و از آنگاه که به دربار محمود راه یافت تا آخر ایام زندگانی در دولت غزنویان و سایه رحمت و عنایت ایشان به کامرانی و نیل به آمال و امانی گذرانید. در بعضی اسفار هندوستان ملازمت رکاب محمود یافت؛ چنانکه گوید: {{شعر}} | ||
{{ب|''سه بار با تو به دریای بیکرانه شدم''|2=''نه موج دیدم و نه هیبت و نه شور و نه شر''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ز</ref>. | |||
همچنین در ذکر شاعران معاصر او مینویسد: «فردوسی طوسی، عسجدی مروزی، عنصری بلخی، زینتی علوی، منوچهری دامغانی، غضایری رازی و دیگران از شعرای دربار محمود که گویند تعداد آنها به چهارصد نفر بالغ و مقتدای ایشان عنصری بود»<ref>ر.ک: همان، صفحه ط</ref>. | همچنین در ذکر شاعران معاصر او مینویسد: «فردوسی طوسی، عسجدی مروزی، عنصری بلخی، زینتی علوی، منوچهری دامغانی، غضایری رازی و دیگران از شعرای دربار محمود که گویند تعداد آنها به چهارصد نفر بالغ و مقتدای ایشان عنصری بود»<ref>ر.ک: همان، صفحه ط</ref>. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
بسیاری از قصاید فرخی در مدح سلطان محمود غزنوی است. در یکی از قصاید معروف فرخی، فتوحات سلطان محمود غزنوی به تصویر کشیده شده است. آنچه معروف و مشهور است آن است کـه شاعران مدیحهپرداز در مدح ممدوح خود از هیچگونه اغراق و غلو کوتاهی نمیکنند. آنان سعی میکنند ممدوح خود را شخصی ماورایی با قدرتی غیر قابل باور توصیف کنند؛ اما به گفته صاحبنظران مدیحههای فـرخی سـیستانی تا حدودی در این زمینه مستثناست. وی سعی کرده آنچه به ممدوح خود نسبت میدهد - البته تا حدودی - با واقعیات منطبق باشد<ref>ر.ک: میرجعفری، سید اکبر، ص34</ref>؛ اگرچه گاه شرابخواری سلطان محمود را نیز وصف کرده و میخوارگی او را سبب شادی مردم دانسته است: | بسیاری از قصاید فرخی در مدح سلطان محمود غزنوی است. در یکی از قصاید معروف فرخی، فتوحات سلطان محمود غزنوی به تصویر کشیده شده است. آنچه معروف و مشهور است آن است کـه شاعران مدیحهپرداز در مدح ممدوح خود از هیچگونه اغراق و غلو کوتاهی نمیکنند. آنان سعی میکنند ممدوح خود را شخصی ماورایی با قدرتی غیر قابل باور توصیف کنند؛ اما به گفته صاحبنظران مدیحههای فـرخی سـیستانی تا حدودی در این زمینه مستثناست. وی سعی کرده آنچه به ممدوح خود نسبت میدهد - البته تا حدودی - با واقعیات منطبق باشد<ref>ر.ک: میرجعفری، سید اکبر، ص34</ref>؛ اگرچه گاه شرابخواری سلطان محمود را نیز وصف کرده و میخوارگی او را سبب شادی مردم دانسته است: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''خسرو می خواست هم از بامداد''|2='' خلق به می خوردن او گشت شاد''}} | |||
{{ب|''خرمی و شادی در می بود''|2=''خرمی و شادی را داد داد''}}{{پایان شعر}} | |||
فرخی سیستانی طـبیعتگراست و وصـف طبیعت معمولا زینتبخش قصاید اوست. بسیاری از ابیات و مصرعهای فرخی بهعنوان ضربالمثل در کلام فارسیزبانها رواج یافته است<ref>ر.ک: همان</ref>. | فرخی سیستانی طـبیعتگراست و وصـف طبیعت معمولا زینتبخش قصاید اوست. بسیاری از ابیات و مصرعهای فرخی بهعنوان ضربالمثل در کلام فارسیزبانها رواج یافته است<ref>ر.ک: همان</ref>. |
ویرایش