۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
شايان توجه اينكه از لحاظ كتابشناسى، اين شرح مشتمل بر صحيحترين ضبط متن منازل است، چرا كه بهتصريح كاشانى در پايان كتاب، نسخهاى از متن «منازل السائرين» كه آن را نزد شيخالاسلام انصارى خوانده بودند و اجازه شيخ به خط خود وى، مورخ 453 در هامش آن بوده است، او شرح خود را بر اساس ضبط آن نسخه مىنگارد.<ref>تبادكانى، 1382، ص 31</ref> | شايان توجه اينكه از لحاظ كتابشناسى، اين شرح مشتمل بر صحيحترين ضبط متن منازل است، چرا كه بهتصريح كاشانى در پايان كتاب، نسخهاى از متن «منازل السائرين» كه آن را نزد شيخالاسلام انصارى خوانده بودند و اجازه شيخ به خط خود وى، مورخ 453 در هامش آن بوده است، او شرح خود را بر اساس ضبط آن نسخه مىنگارد.<ref>تبادكانى، 1382، ص 31</ref> | ||
از آنجا كه كاشانى در فلسفه نظرى هم راسخ بوده و منشأ ترويج تصوف اسلامى شده و مورد احترام اهل نظر و برهان است<ref>آشتيانى، 1380، ص 53</ref> ، اين خصوصيت او بدين شرح امتيازى خاص بخشيده، چرا كه وى در حوزه عرفان عملى، از عرفان نظرى سود برده است و از اين جانب قدمى در ترويج تصوف اسلامیبرداشته است، چرا كه عرفان نظرى، معرفتى براى سالك حاصل مىكند كه با كمك آن مىتواند دقيقا مفهوم شهودهاى خويش را دريابد و بداند كه اين شهود از كدامين مرحله خبر مىدهد و ديگر آنكه سالكان مىتوانند با مراجعه به آنچه عارفان در بحثهاى نظرى و محتواى شهود فنايى آوردهاند، شهود خويش را محك بزنند و موقعيت فعلى خويش را بهطور دقيق از نظر رتبه وجوى تشخيص دهند<ref>يزدانپناه، 1389، ص 71</ref> | از آنجا كه كاشانى در فلسفه نظرى هم راسخ بوده و منشأ ترويج تصوف اسلامى شده و مورد احترام اهل نظر و برهان است<ref>آشتيانى، 1380، ص 53</ref>، اين خصوصيت او بدين شرح امتيازى خاص بخشيده، چرا كه وى در حوزه عرفان عملى، از عرفان نظرى سود برده است و از اين جانب قدمى در ترويج تصوف اسلامیبرداشته است، چرا كه عرفان نظرى، معرفتى براى سالك حاصل مىكند كه با كمك آن مىتواند دقيقا مفهوم شهودهاى خويش را دريابد و بداند كه اين شهود از كدامين مرحله خبر مىدهد و ديگر آنكه سالكان مىتوانند با مراجعه به آنچه عارفان در بحثهاى نظرى و محتواى شهود فنايى آوردهاند، شهود خويش را محك بزنند و موقعيت فعلى خويش را بهطور دقيق از نظر رتبه وجوى تشخيص دهند<ref>يزدانپناه، 1389، ص 71</ref> | ||
قاسانى اين شرح را بر مبناى وحدت وجود مىنگارد و در برابر اين ادعاى سمنانى كه قول به وحدت وجود در ميان طائفه، سابقه نداشته است و بدعتى از سوى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] است، به اين ابيات از خواجه عبدالله كه در «منازل السائرين» در منزل توحيد آمده، استناد مىكند: | قاسانى اين شرح را بر مبناى وحدت وجود مىنگارد و در برابر اين ادعاى سمنانى كه قول به وحدت وجود در ميان طائفه، سابقه نداشته است و بدعتى از سوى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] است، به اين ابيات از خواجه عبدالله كه در «منازل السائرين» در منزل توحيد آمده، استناد مىكند: |
ویرایش