۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
سرانجام در 892ق براى سومين بار راهى حجاز شد و گويا ديگر به شيراز بازنگشت و چون به نزدیکى آذربايجان رسيد، در ييلاق سهند، به خدمت سلطان يعقوب بايندرى (883-896ق) رفت و كتاب بديعالزمان را به وى پيشكش كرد. سلطان يعقوب نيز به او فرمود تا كتابى در پادشاهى او بنويسد و از آنجا كه وى پيوسته در ركاب سلطان بود، مشاهدات خود را با دانستههايش همراه كرد و تاريخ «عالم آراى امينى» را نوشت. | سرانجام در 892ق براى سومين بار راهى حجاز شد و گويا ديگر به شيراز بازنگشت و چون به نزدیکى آذربايجان رسيد، در ييلاق سهند، به خدمت سلطان يعقوب بايندرى (883-896ق) رفت و كتاب بديعالزمان را به وى پيشكش كرد. سلطان يعقوب نيز به او فرمود تا كتابى در پادشاهى او بنويسد و از آنجا كه وى پيوسته در ركاب سلطان بود، مشاهدات خود را با دانستههايش همراه كرد و تاريخ «عالم آراى امينى» را نوشت. | ||
او كه سنى شافعى مذهب و بسيار متعصب بود و به نوشته برخى منابع، شیعیان را محكوم به نابودى و خونشان را حلال مىدانست، در اين كتاب، بدترين نسبتها را به | او كه سنى شافعى مذهب و بسيار متعصب بود و به نوشته برخى منابع، شیعیان را محكوم به نابودى و خونشان را حلال مىدانست، در اين كتاب، بدترين نسبتها را به شیعیان، از آن شمار شيخ جنيد و شيخ حيدر صفوى، داده است. | ||
ناگفته نماند كه درباره مذهبش، مؤلفان اختلاف كردهاند. برخى وى را حنفى دانستهاند، اما اين گفته چندان درست نيست. اين ترديد از آنجا پديد آمده كه وى در اصول و فروع ديگر مذاهب اسلامى، بهويژه حنفيان، جستوجوى بسيار كرده و احكامى براى پيروان اين مذهب نوشته است. گويا همزمان با نوشتن تاريخ عالمآراى امينى، در دربار، مقام دبيرى داشت، چرا كه نامههايى به انشاى وى، براى پادشاهان مصر و عثمانى در دست است. | ناگفته نماند كه درباره مذهبش، مؤلفان اختلاف كردهاند. برخى وى را حنفى دانستهاند، اما اين گفته چندان درست نيست. اين ترديد از آنجا پديد آمده كه وى در اصول و فروع ديگر مذاهب اسلامى، بهويژه حنفيان، جستوجوى بسيار كرده و احكامى براى پيروان اين مذهب نوشته است. گويا همزمان با نوشتن تاريخ عالمآراى امينى، در دربار، مقام دبيرى داشت، چرا كه نامههايى به انشاى وى، براى پادشاهان مصر و عثمانى در دست است. |
ویرایش