۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
این دیوان که آن را گنجالله نام نهادهاند، چنین آغاز میشود: | این دیوان که آن را گنجالله نام نهادهاند، چنین آغاز میشود: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' ای ذات تو ز ادراک خیالات مبرا''|2='' وز وهم و خرد فهم کمالات تو اعلا''}} | |||
{{ب|'' مرآت عدم گشت به رویت چو مقابل''|2='' یک جلوه نمودی و جهان گشت هویدا''}}{{پایان شعر}} | |||
طبع آرایشگر و باریکاندیش میرزا حسن در آرایش کلمات و احساس بخشیدن به واژهها و مهارت وی در بههمپیوستن آنها، کاخ سخنی به وجود آورده که در اوج جلال و حد کمال در باغ بدیع سخن از تابش آفتاب و گزند باد و باران در امان خواهد ماند<ref>ر.ک: همان</ref>. | طبع آرایشگر و باریکاندیش میرزا حسن در آرایش کلمات و احساس بخشیدن به واژهها و مهارت وی در بههمپیوستن آنها، کاخ سخنی به وجود آورده که در اوج جلال و حد کمال در باغ بدیع سخن از تابش آفتاب و گزند باد و باران در امان خواهد ماند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
شعر شگفتیساز این شاعر، نهاد آرمانگرایی در نقشبند وجودی است که خود هم فقیه و هم شاعر است و چون قاضی ارجانی و ابوحنیفه اسکافی اجتماع دو جنبه روحانی و شاعری در وجود وی میباشد و نتیجهاش آزادگی و وارستگی است. باید گفت صفا و پاکی و همچنین شیرینترین موضوعات شعری در جنبههای ظاهری و معنوی بر تار و پود این دیوان سایه انداخته است که نشانههای آن را در سخن عشق و وجود عاشقانه [[فانی زنوزی، محمدحسن|میرزا حسن زنوزی خویی]] میتوان یافت و لمس کرد: | شعر شگفتیساز این شاعر، نهاد آرمانگرایی در نقشبند وجودی است که خود هم فقیه و هم شاعر است و چون قاضی ارجانی و ابوحنیفه اسکافی اجتماع دو جنبه روحانی و شاعری در وجود وی میباشد و نتیجهاش آزادگی و وارستگی است. باید گفت صفا و پاکی و همچنین شیرینترین موضوعات شعری در جنبههای ظاهری و معنوی بر تار و پود این دیوان سایه انداخته است که نشانههای آن را در سخن عشق و وجود عاشقانه [[فانی زنوزی، محمدحسن|میرزا حسن زنوزی خویی]] میتوان یافت و لمس کرد: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' دلنشان شد سخنم تا تو قبولش کردی''|2='' آری آری سخن عشق نشانی دارد''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه سیوهفت – سیونه</ref>. | |||
هنر والای شعر [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] که احساسات و عواطف درونی را به گفتار درمیآورد، مبیّن غمها و شادیها و سایر بازتابهای روانی در قالب و اشعار است که با دمیدن شور عرفانی، دنیای دیگری را در زاویه نگاه خود خلق میکند و با برداشتی از «خلافآمد عادت» و بهرهگیری از مظاهر ناهمگون، دنیای درونی خود را در ایمان و اعتقاد و درک از واقعیتها و رسالت خلقت درمیآمیزد و از دهلیز ظاهر به شبستان انس خیمه میزند. اشعار و رسایل ارغنون در دیوان فانی نمود و عرصه چنین اندیشه باریک و مایه شاعری اوست: | هنر والای شعر [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] که احساسات و عواطف درونی را به گفتار درمیآورد، مبیّن غمها و شادیها و سایر بازتابهای روانی در قالب و اشعار است که با دمیدن شور عرفانی، دنیای دیگری را در زاویه نگاه خود خلق میکند و با برداشتی از «خلافآمد عادت» و بهرهگیری از مظاهر ناهمگون، دنیای درونی خود را در ایمان و اعتقاد و درک از واقعیتها و رسالت خلقت درمیآمیزد و از دهلیز ظاهر به شبستان انس خیمه میزند. اشعار و رسایل ارغنون در دیوان فانی نمود و عرصه چنین اندیشه باریک و مایه شاعری اوست: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' چیست درویشی ز خود وارستگی''|2='' از خودی رستن به حق پیوستگی''}} | |||
'' | {{ب|'' وارهیدن از وجود خویشتن''|2='' وز غم بود و نبود خویشتن''}}{{پایان شعر}} | ||
' | |||
در دیوان [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]] یازده حکایت با بنمایه کهن، بهمانند بوستان سعدی و کلیله و دمنه و مثنوی مولانا دیده میشود. حکایات فیل و نهانخانه تاریک، لیلی و مجنون، شکایت پشه از باد در درگاه سلیمان(ع)، علل تفاوت خلقت انسان، طواف کعبه دل و ماهی و دریا از حکایتهای عرفانی دیوان این شاعر فقیه است که با پرورش متن بهصورت عرفان شهودی، به تقویت اندیشه و افکار خداجویانه پرداخته و ناپایداری دنیا و ضعف انسان و عظمت پرودگار را با روح معنوی متذکر گردیده است؛ چنانکه در حکایت فیل میگوید: | در دیوان [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]] یازده حکایت با بنمایه کهن، بهمانند بوستان سعدی و کلیله و دمنه و مثنوی مولانا دیده میشود. حکایات فیل و نهانخانه تاریک، لیلی و مجنون، شکایت پشه از باد در درگاه سلیمان(ع)، علل تفاوت خلقت انسان، طواف کعبه دل و ماهی و دریا از حکایتهای عرفانی دیوان این شاعر فقیه است که با پرورش متن بهصورت عرفان شهودی، به تقویت اندیشه و افکار خداجویانه پرداخته و ناپایداری دنیا و ضعف انسان و عظمت پرودگار را با روح معنوی متذکر گردیده است؛ چنانکه در حکایت فیل میگوید: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' ز هندستان یکی آورد فیلی''|2='' ز مردم خاست هر سو قال و قیلی''}} | |||
{{ب|'' به جستجوی رو هر سو نهادند''|2='' نشان در خانه تاریک دادند''}} | |||
{{ب|'' به عضوی هر یکی دستی نهادند''|2='' نشان هریک بهقدر دیده دادند''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه سیونه – چهلودو</ref>. | |||
''' | |||
حکایت مجنون و لیلی و دلدادگی آنان در دیوان میرزا حسن، مبیّن دیدگاه عرفانی شاعر در چشمدوزی از دنیا و عقبی میباشد که در ورای آن دو شور عشق معشوق را به سر دارد: | حکایت مجنون و لیلی و دلدادگی آنان در دیوان میرزا حسن، مبیّن دیدگاه عرفانی شاعر در چشمدوزی از دنیا و عقبی میباشد که در ورای آن دو شور عشق معشوق را به سر دارد: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' شنیدستم که مجنون دلافکار''|2='' چو شد در عشق لیلی کارش از کار''}} | |||
{{ب|''غم عشقش چنان در دل وطن کرد''|2='' که بیزارش ز جان خویشتن کرد''}} | |||
{{ب|'' به هامون روز و شب حیران همی گشت''|2='' به پای شوق سرگردان همی گشت''}}{{پایان شعر}} | |||
در حکایات [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]]، بهمناسبت هر موضوعی که زمینه اصلی آن را عرفان تشکیل میدهد، حاصل عمر و تجارب پنجاهوسه سال زندگی و سیر و سفر و نشست و برخاست با مردم گوناگون، بهخصوص عالمان علم و دین و استماع سخن جانسوختگان و قدرت قوی تحلیل داستانهای متون ادب فارسی و برداشت تازه از آنها بهوضوح مشهود است تا چون پیری آگاه، راهی روشن در سر راه سالکان و مریدان و انسانهای صادق قرار دهد و به رسالت خود عمل نماید. | در حکایات [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]]، بهمناسبت هر موضوعی که زمینه اصلی آن را عرفان تشکیل میدهد، حاصل عمر و تجارب پنجاهوسه سال زندگی و سیر و سفر و نشست و برخاست با مردم گوناگون، بهخصوص عالمان علم و دین و استماع سخن جانسوختگان و قدرت قوی تحلیل داستانهای متون ادب فارسی و برداشت تازه از آنها بهوضوح مشهود است تا چون پیری آگاه، راهی روشن در سر راه سالکان و مریدان و انسانهای صادق قرار دهد و به رسالت خود عمل نماید. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۲: | ||
پایبندی [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] به شریعت با مناعت و آزادگی و بلندی روح و زیبایی و وارستگی همراه است و این همراهی و همگامی در اعتقاد محض به ذات حضرت باری تعالی، تفسیر تجلی صفات آن خورشید عالمتاب در مظاهر طبیعی، عشق و دلباختگی به خداوند، رجا به هدایت و جذبه، بدرقه و مشایعت علم الیقین تا عین و حق الیقین و همینطور نگرش بلند عارفانه به جایگاه آسمانی، بهشتی و عاشق بودن انسان به عشق لایزال، منصفانه راه خلود را در گذر از هفت شهر عشق مینمایاند. | پایبندی [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] به شریعت با مناعت و آزادگی و بلندی روح و زیبایی و وارستگی همراه است و این همراهی و همگامی در اعتقاد محض به ذات حضرت باری تعالی، تفسیر تجلی صفات آن خورشید عالمتاب در مظاهر طبیعی، عشق و دلباختگی به خداوند، رجا به هدایت و جذبه، بدرقه و مشایعت علم الیقین تا عین و حق الیقین و همینطور نگرش بلند عارفانه به جایگاه آسمانی، بهشتی و عاشق بودن انسان به عشق لایزال، منصفانه راه خلود را در گذر از هفت شهر عشق مینمایاند. | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' ای یار شکردهان عطا کن''|2='' از شکر خود نبات ما را''}} | |||
''' | {{ب|'' سرچشمه زندگی لب توست''|2='' زان چشمه بده حیات ما را''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه چهلودو – چهلوچهار</ref>. | ||
''' | |||
آشنایی کامل و عمیق [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] با رموز و اصطلاحات عرفانی و طرز استدراک و کیفیت انتزاع و دخل و تصرف ذهنی، که باید آن را مکتب [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] نامید، نگاه ژرف او را در ورای ظاهر مسائل و معانی لغات آشکار میسازد: | آشنایی کامل و عمیق [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] با رموز و اصطلاحات عرفانی و طرز استدراک و کیفیت انتزاع و دخل و تصرف ذهنی، که باید آن را مکتب [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] نامید، نگاه ژرف او را در ورای ظاهر مسائل و معانی لغات آشکار میسازد: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' برو زاهد تو دانی زهد و طامات''|2='' من و رسوایی کوی خرابات''}} | |||
{{ب|'' برو ای شیخ بر من جلوه مفروش ''|2='' که من بیزارم از کشف و کرامات''}} | |||
'' | {{ب|'' نگشت از خانقاهم هیچ حاصل''|2='' عبث شد روزگارم صرف طاعات''}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
''' | |||
اعتقادات و باورداشتهای دینی [[فانی زنوزی، محمدحسن|میرزا حسن زنوزی خویی]] با جلوه زرین عرفان آن در دوستداری [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] ریشه دوانیده است و چون مریدی حیران در تماشای نورانیت آن قاف عشق به انتظار فیض نشسته و معتکف گشته است. [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]] با ایمان راسخ، [[امام على(ع)|علی(ع)]] را دستپرورده دامان حضرت محمد(ص) دانسته و او را علم و معرفتآموز مکتب آسمانی پیامبر خدا معرفی میکند؛ پیامبری که چون کوهساری چشمههای علم ازلی خویش را به سرزمین وجودی [[امام على(ع)|علی(ع)]] جاری و ساری ساخته و جانشین خود کرده است: | اعتقادات و باورداشتهای دینی [[فانی زنوزی، محمدحسن|میرزا حسن زنوزی خویی]] با جلوه زرین عرفان آن در دوستداری [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] ریشه دوانیده است و چون مریدی حیران در تماشای نورانیت آن قاف عشق به انتظار فیض نشسته و معتکف گشته است. [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]] با ایمان راسخ، [[امام على(ع)|علی(ع)]] را دستپرورده دامان حضرت محمد(ص) دانسته و او را علم و معرفتآموز مکتب آسمانی پیامبر خدا معرفی میکند؛ پیامبری که چون کوهساری چشمههای علم ازلی خویش را به سرزمین وجودی [[امام على(ع)|علی(ع)]] جاری و ساری ساخته و جانشین خود کرده است: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' مرتضی آن جانشین مصطفی''|2='' آن ولی خاص درگاه خدا''}} | |||
{{ب|'' بود یک پای شریفش در رکاب ''|2='' پای دیگر در مقام کبریا''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
شخصیت حقیقی [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] در زبان شعر فانی شکوه زیباییها و فخامت ایستادگیها در سختیهاست. [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]]، [[امام على(ع)|علی(ع)]] را سر معراج میداند و میگوید: او در مقام جمع الجمع است که کرانهها را درمینوردد و از قید زمان و زمین آزاد میشود. | شخصیت حقیقی [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] در زبان شعر فانی شکوه زیباییها و فخامت ایستادگیها در سختیهاست. [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]]، [[امام على(ع)|علی(ع)]] را سر معراج میداند و میگوید: او در مقام جمع الجمع است که کرانهها را درمینوردد و از قید زمان و زمین آزاد میشود. | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' ختم میفرمود قرآن مجید''|2='' در زمان از ابتدا تا انتها''}} | |||
{{ب|'' سر معراج نبی گردد عیان''|2='' اولیا را در فنا و در بقا''}} | |||
{{ب|'' در مقام جمع چون فرقی نماند''|2='' تیغ إلا زد علی بر فرق لا''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
[[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]]، [[امام على(ع)|علی(ع)]] را محرم اسرار الهی و قافلهسالار سیر الی الله مینامد و او را پاسخی برای هر سؤال میبیند. دنیای اندیشه فانی چلچراغی زیبا از صفات جمالی و باطنی [[امام على(ع)|علی(ع)]] در شجاعت، ولایت، عزت، علم، شرف، عظمت، کرامت و عدالت به تصویر میکشد و او را گوهر دردانه فلک در بحر نجف مییابد. عشق و علاقه قلبی میرزا حسن به [[امام على(ع)|علی(ع)]] پایانپذیر نیست و در یک ترجیعبند زیباترین و دلنوازترین نجوای شاعرانه از عشق ولایی را به تصویر کشیده است: | [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]]، [[امام على(ع)|علی(ع)]] را محرم اسرار الهی و قافلهسالار سیر الی الله مینامد و او را پاسخی برای هر سؤال میبیند. دنیای اندیشه فانی چلچراغی زیبا از صفات جمالی و باطنی [[امام على(ع)|علی(ع)]] در شجاعت، ولایت، عزت، علم، شرف، عظمت، کرامت و عدالت به تصویر میکشد و او را گوهر دردانه فلک در بحر نجف مییابد. عشق و علاقه قلبی میرزا حسن به [[امام على(ع)|علی(ع)]] پایانپذیر نیست و در یک ترجیعبند زیباترین و دلنوازترین نجوای شاعرانه از عشق ولایی را به تصویر کشیده است: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' یا علی سر کاینات تویی''|2='' ذات را مظهر صفات تویی''}} | |||
{{ب|'' دو جهان روشن از جمال تو شد''|2='' نور حقی صفات و ذات تویی''}}<ref>ر.ک: همان، صفحه چهلوپنج – چهلونه</ref>. | |||
{{پایان شعر}} | |||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهارس فنی در انتهای آن ذکر گردیده است. | فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهارس فنی در انتهای آن ذکر گردیده است. | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۶: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | ||
[[رده: | [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | ||
[[رده: | [[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | ||
[[رده: | [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | ||
[[رده: | |||
[[رده: 25 شهریور الی 24 مهر]] | |||
[[رده:سال97-25شهریور الی24 مهر]] | [[رده:سال97-25شهریور الی24 مهر]] |
ویرایش