۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
دكتر لطفى خود مىگويد: «در آن زمان كه ما درس حقوق مىخوانديم، اروپا در محيط ما، قبله آمال همه كسانى بود كه لفظ اروپا به گوششان خورده بود و انسان اروپايى، برى از همه معايب پنداشته مىشد. من هم مثل ديگران اصلاً نمىدانستم اروپا چيست، با اين همه به علت اوصافى كه همه به اروپا نسبت مىدادند، وقتى كه درس حقوق مىخواندم، تصميم گرفته بودم كه هرطور شده بايد به اروپا بروم تا اولاً دكتر حقوق شوم و در ثانى ببينم اين اروپا چيست كه همه دنيا را مفتون خود ساخته است». اما دو مانع بزرگ بر سر راه وى وجود داشت: يكى اينكه خانواده وى امكان مالى نداشت تا او به اروپا بفرستد و دوم اينكه همينكه وى دانشكده را تمام كرد، جنگ جهانى كه چندى پيش شروع شده بود، به ايران سرايت كرد و امكان سفر به اروپا به كلى از ميان رفت. اما اين امر تغييرى در تصميم وى نداد. | دكتر لطفى خود مىگويد: «در آن زمان كه ما درس حقوق مىخوانديم، اروپا در محيط ما، قبله آمال همه كسانى بود كه لفظ اروپا به گوششان خورده بود و انسان اروپايى، برى از همه معايب پنداشته مىشد. من هم مثل ديگران اصلاً نمىدانستم اروپا چيست، با اين همه به علت اوصافى كه همه به اروپا نسبت مىدادند، وقتى كه درس حقوق مىخواندم، تصميم گرفته بودم كه هرطور شده بايد به اروپا بروم تا اولاً دكتر حقوق شوم و در ثانى ببينم اين اروپا چيست كه همه دنيا را مفتون خود ساخته است». اما دو مانع بزرگ بر سر راه وى وجود داشت: يكى اينكه خانواده وى امكان مالى نداشت تا او به اروپا بفرستد و دوم اينكه همينكه وى دانشكده را تمام كرد، جنگ جهانى كه چندى پيش شروع شده بود، به ايران سرايت كرد و امكان سفر به اروپا به كلى از ميان رفت. اما اين امر تغييرى در تصميم وى نداد. | ||
وى كه در آن دوران جوانى بيستويك يا بيستودو ساله بود، فكر مىكرد چون پول ندارد، پس بايد چشم به راه باشد تا تاجرى بخواهد به اروپا برود و مترجم فرانسه لازم داشته باشد و او را با خود ببرد. البته اين فكر كودكانه بود، چون در زمان جنگ، كسى براى تجارت به اروپا نمىرفت، ولى او دستبردار نبود. تصادف نيز چنين بود كه شنيد شخص دوم سفارت تركيه، به دنبال معلم فارسى مىگردد و او نيز فوراً خود را به وى معرفى كرد. اين شخص وقتى متوجه علاقه وافر آقاى لطفى براى رفتن به اروپا شد، وى را به استانبول دعوت كرده و براى او در دانشگاه تركيه، بورس گرفت و سرانجام وى به استانبول رفت. ولى مقصد وى استانبول نبود و فكر مىكرد اگر به استانبول برود، فعلاً يك قدم به اروپا نزدیک | وى كه در آن دوران جوانى بيستويك يا بيستودو ساله بود، فكر مىكرد چون پول ندارد، پس بايد چشم به راه باشد تا تاجرى بخواهد به اروپا برود و مترجم فرانسه لازم داشته باشد و او را با خود ببرد. البته اين فكر كودكانه بود، چون در زمان جنگ، كسى براى تجارت به اروپا نمىرفت، ولى او دستبردار نبود. تصادف نيز چنين بود كه شنيد شخص دوم سفارت تركيه، به دنبال معلم فارسى مىگردد و او نيز فوراً خود را به وى معرفى كرد. اين شخص وقتى متوجه علاقه وافر آقاى لطفى براى رفتن به اروپا شد، وى را به استانبول دعوت كرده و براى او در دانشگاه تركيه، بورس گرفت و سرانجام وى به استانبول رفت. ولى مقصد وى استانبول نبود و فكر مىكرد اگر به استانبول برود، فعلاً يك قدم به اروپا نزدیک شده است. | ||
وى ابتدا به آلمان رفت و نزد شخصى هلندى كه هم آلمانى مىدانست و هم فرانسه، آلمانى آموخت. او چهار ماه در هانور، آلمانى ياد گرفت و سپس زبان آلمانى را تا اندازهاى آموخت كه توانست در سمينارها در دانشكده حقوق گوتينگن آلمان شركت كند. وى اولين درجه دكترايش را از دانشگاه گوتينگن گرفت. موضوع رساله دكتراى وى «نمونه انسان بزهكار از نظر مقررات جزايى مربوط به نوجوانان» بود.وى بعد از موفقيت در تحصيلات دانشگاهى به مدت چندين سال در آلمان به عنوان دستيار استاد زبان فارسى مشغول بوده و به سال 1947م به ايران بازگشت و بعد از توقف سه ساله در سال 1950م دوباره به آلمان مراجعت كرد. در اين دوران، با خانم زيگريد، دانشجوى ادبيات روسى ازدواج كرد. | وى ابتدا به آلمان رفت و نزد شخصى هلندى كه هم آلمانى مىدانست و هم فرانسه، آلمانى آموخت. او چهار ماه در هانور، آلمانى ياد گرفت و سپس زبان آلمانى را تا اندازهاى آموخت كه توانست در سمينارها در دانشكده حقوق گوتينگن آلمان شركت كند. وى اولين درجه دكترايش را از دانشگاه گوتينگن گرفت. موضوع رساله دكتراى وى «نمونه انسان بزهكار از نظر مقررات جزايى مربوط به نوجوانان» بود.وى بعد از موفقيت در تحصيلات دانشگاهى به مدت چندين سال در آلمان به عنوان دستيار استاد زبان فارسى مشغول بوده و به سال 1947م به ايران بازگشت و بعد از توقف سه ساله در سال 1950م دوباره به آلمان مراجعت كرد. در اين دوران، با خانم زيگريد، دانشجوى ادبيات روسى ازدواج كرد. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
اين ترجمه، سرآغاز ترجمهى آثار فلسفى به قلم وى است. دكتر لطفى در آغاز كار ترجمهى آثار افلاطون، يازده رساله را با همكارى رضا كاويانى ترجمه كرده و بعد از فوت وى، با همت و پشتكار، تمامى رسالات فلسفى افلاطون را به اتمام مىرسانند. دكتر لطفى با مطالعه و ترجمهى آثار افلاطون، مجذوب افكار اين فيلسوف شده و براى سهل كردن فلسفهى وى و آگاهى بيشتر خوانندگان، آثار ديگرى دربارهى افلاطون را ترجمه مىكنند؛ «زندگى افلاطون و آثار او» از جملهى اين متون به شمار مىرود كه بعد از كارهاى محمد على فروغى، گشايشى در راه آشنايى خوانندگان ايرانى با فلسفهى يونان است. | اين ترجمه، سرآغاز ترجمهى آثار فلسفى به قلم وى است. دكتر لطفى در آغاز كار ترجمهى آثار افلاطون، يازده رساله را با همكارى رضا كاويانى ترجمه كرده و بعد از فوت وى، با همت و پشتكار، تمامى رسالات فلسفى افلاطون را به اتمام مىرسانند. دكتر لطفى با مطالعه و ترجمهى آثار افلاطون، مجذوب افكار اين فيلسوف شده و براى سهل كردن فلسفهى وى و آگاهى بيشتر خوانندگان، آثار ديگرى دربارهى افلاطون را ترجمه مىكنند؛ «زندگى افلاطون و آثار او» از جملهى اين متون به شمار مىرود كه بعد از كارهاى محمد على فروغى، گشايشى در راه آشنايى خوانندگان ايرانى با فلسفهى يونان است. | ||
دكتر لطفى در طى مدت نزدیک | دكتر لطفى در طى مدت نزدیک به چهل سال، عمدهترين مشغلهى خود را در ترجمهى آثار كلاسيك و متون اصلى فلسفه قرار داده و با ترجمهى بيش از ده هزار صفحه، خدمت ارزشمندى به جامعهى علمى ايران در دهههاى گذشته انجام داده است. همان طور كه از فهرست آثار ترجمه شدهى دكتر لطفى روشن است، بيشترين حيطهى كارى ايشان، فلسفهى افلاطون بوده و آن چنان كه خود اشاره داشتهاند، متون تاريخى ديگر را عمدتاًً براى روشنگرى انديشههاى افلاطون ترجمه كردهاند. بخش ديگرى از ترجمههاى ايشان انديشههاى سياسى ماكياولى و آثار ارسطو است. | ||
ویرایش