پرش به محتوا

دندان لق: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۵ اکتبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۲: خط ۴۲:
بی‌گناهی سیاوش هنگام عبور از آتش
بی‌گناهی سیاوش هنگام عبور از آتش


بیشترین اثر نمایشی در داستان سوگ سیاوش در هنگام عبور او از آتش می‌باشد چرا که اوج یک نمایش آن زمانی است که نفس تماشاگر را در سینه حبس نماید.
بیشترین اثر نمایشی در داستان سوگ سیاوش در هنگام عبور او از آتش می‌باشد چرا که اوج یک نمایش آن زمانی است که نفس تماشاگر را در سینه حبس نماید.  


اوج یکی از عناصر نمایشی به حساب می‌آید و بعد از آن فرود نمایشی صورت می‌گیرد. در داستان سوگ سیاوش این اوج در پی خیانت سودابه به همسرش کی‌کاووس رخ می‌دهد و ما شاهد این قضیه هستیم که اگر شخصیتی به نام سودابه در شاهنامه وجود نداشت این داستان شاید در هیچ زمان به چنین اوجی نمی‌رسید و ما عبور خطرناک سیاوش از آتش را نمی‌دیدیم. به هر حال این عمل صورت می‌پذیرد و بعد از آن هنوز به آرامش نرسیده‌ایم. چرا که با اثبات بی‌گناهی سیاوش، خشم کی‌کاووس نسبت به سودابه را خواهیم داشت و این در حالی است که سیاوش خود شفاعت او را می‌نماید و از کی‌کاووس می‌خواهد که سودابه را بر او ببخشاید. با تمام این تفاسیر سیاوش از آتش می‌گذرد و کمترین اثری از آتش در لباس و اسب و تن او دیده نمی‌شود. همه به یکدیگر مژده می‌دادند که خدا آتش را بر بی‌گناه بخشید و همچون آب سرد نمود، اما سودابه از خشم موی خود را می‌کند و اشک می‌ریخت. همین که سیاوش پیش پدر رفت و کاووس اثری از دود و آتش و گرد و خاک در او ندید از اسب فرود آمد و تنگ به برش گرفت و با او به ایوان شتافت و سه روز به شادی نشستند پس از آن در کار سودابه با ایرانیان شور کرد. همه او را سزاوار مرگ دانستند. شاه با دلی پر درد و رنگ رخساری زرد فرمان به دار آویختن او را داد.
اوج یکی از عناصر نمایشی به حساب می‌آید و بعد از آن فرود نمایشی صورت می‌گیرد. در داستان سوگ سیاوش این اوج در پی خیانت سودابه به همسرش کی‌کاووس رخ می‌دهد و ما شاهد این قضیه هستیم که اگر شخصیتی به نام سودابه در شاهنامه وجود نداشت این داستان شاید در هیچ زمان به چنین اوجی نمی‌رسید و ما عبور خطرناک سیاوش از آتش را نمی‌دیدیم. به هر حال این عمل صورت می‌پذیرد و بعد از آن هنوز به آرامش نرسیده‌ایم. چرا که با اثبات بی‌گناهی سیاوش، خشم کی‌کاووس نسبت به سودابه را خواهیم داشت و این در حالی است که سیاوش خود شفاعت او را می‌نماید و از کی‌کاووس می‌خواهد که سودابه را بر او ببخشاید. با تمام این تفاسیر سیاوش از آتش می‌گذرد و کمترین اثری از آتش در لباس و اسب و تن او دیده نمی‌شود. همه به یکدیگر مژده می‌دادند که خدا آتش را بر بی‌گناه بخشید و همچون آب سرد نمود، اما سودابه از خشم موی خود را می‌کند و اشک می‌ریخت. همین که سیاوش پیش پدر رفت و کاووس اثری از دود و آتش و گرد و خاک در او ندید از اسب فرود آمد و تنگ به برش گرفت و با او به ایوان شتافت و سه روز به شادی نشستند پس از آن در کار سودابه با ایرانیان شور کرد. همه او را سزاوار مرگ دانستند. شاه با دلی پر درد و رنگ رخساری زرد فرمان به دار آویختن او را داد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش