۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم) | بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم) | ||
| مکان نشر =قم - ایران | | مکان نشر =قم - ایران | ||
| سال نشر = 1389 ش | | سال نشر = 1389 ش | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE17631AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE17631AUTOMATIONCODE | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
درست معلوم نيست كه آيا مقصود بندارى اين بوده كه ترجمه اصل پهلوى تا زمان ابوالمعالى باقى مانده بوده است يا اينكه منظور وى ترجمه نثر بلعمى بوده است. شايد مراد وى همان ترجمه بلعمى بوده باشد و در اين صورت كوشش ابوالمعالى را نبايد ترجمه نام نهيم، بلكه بايد تنظيم و آرايش ترجمه بلعمى كه ممزوج به آيات و احاديث و حكم و اشعار و امثال عربى مىباشد، دانست. گرچه مشهور است كه ابوالمعالى كليه و دمنه را به فارسى ترجمه كرده است، اما كار او حقيقت ترجمه را به معناى واقعى نداشته است، زيرا از برخى اشارات ابوالمعالى ظاهر مىشود كه اين عمل را در حدود سال 536 هجرى انجام داده باشد و چون اثر ابوالمعالى مانند آثار ديگران از بين نرفته و تاكنون باقى مانده است، اثر او معروفترين و ارزندهترين كوشش و اهتمامى است كه درباره اين كتاب شده است و شهرت آن با شهرت كتاب كليله و دمنه عربى [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] برابر است و همين است كه هرگاه نامى از كليله و دمنه برده شود، عمل ابن المقفع و ابوالمعالى فورى به ذهن مىآيد<ref>معمارپور، محمدرحيم</ref> | درست معلوم نيست كه آيا مقصود بندارى اين بوده كه ترجمه اصل پهلوى تا زمان ابوالمعالى باقى مانده بوده است يا اينكه منظور وى ترجمه نثر بلعمى بوده است. شايد مراد وى همان ترجمه بلعمى بوده باشد و در اين صورت كوشش ابوالمعالى را نبايد ترجمه نام نهيم، بلكه بايد تنظيم و آرايش ترجمه بلعمى كه ممزوج به آيات و احاديث و حكم و اشعار و امثال عربى مىباشد، دانست. گرچه مشهور است كه ابوالمعالى كليه و دمنه را به فارسى ترجمه كرده است، اما كار او حقيقت ترجمه را به معناى واقعى نداشته است، زيرا از برخى اشارات ابوالمعالى ظاهر مىشود كه اين عمل را در حدود سال 536 هجرى انجام داده باشد و چون اثر ابوالمعالى مانند آثار ديگران از بين نرفته و تاكنون باقى مانده است، اثر او معروفترين و ارزندهترين كوشش و اهتمامى است كه درباره اين كتاب شده است و شهرت آن با شهرت كتاب كليله و دمنه عربى [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] برابر است و همين است كه هرگاه نامى از كليله و دمنه برده شود، عمل ابن المقفع و ابوالمعالى فورى به ذهن مىآيد<ref>معمارپور، محمدرحيم</ref> | ||
ناگفته نماند كه منظور از متون «كليله و دمنه بهرامشاهى» آن قسمت از ترجمه ابوالمعالى است كه به متن عربى كتاب مرتبط مىگردد، نه اضافات و زياداتى كه وى به مقتضاى سبک | ناگفته نماند كه منظور از متون «كليله و دمنه بهرامشاهى» آن قسمت از ترجمه ابوالمعالى است كه به متن عربى كتاب مرتبط مىگردد، نه اضافات و زياداتى كه وى به مقتضاى سبک نگارش عصر خود بر متن عربى افزوده است؛ بنابراین، منشأ اختلاف ميان متن عربى و متن فارسى «كليله و دمنه» را بايد علاوه بر آن اضافات، در تعدد نسخههاى عربى «كليله و دمنه» جستوجو كرد، بلكه مىتوان گفت كه اين اختلاف، از تعدد ترجمههاى عربى بهوسيله ابن المقفع و ديگران سرچشمه گرفته است، نه از روش و كيفيت ترجمه ابوالمعالى، آنگونه كه برخى از محققان پنداشتهاند. | ||
هرچند، تشخيص متن اصلى كتاب از اضافات ابوالمعالى در «كليله و دمنه بهرامشاهى»، امرى دشوار مىنمايد، ولى براى آنان كه با متون متعدد «كليله و دمنه عربى» آشنائى دارند، تا حدى مقدور و ميسور مىباشد؛ بههرحال، مقايسه متون عربى «كليله و دمنه» با متون فارسى «كليله و دمنه بهرامشاهى»، نخست مستلزم آن است كه سبک | هرچند، تشخيص متن اصلى كتاب از اضافات ابوالمعالى در «كليله و دمنه بهرامشاهى»، امرى دشوار مىنمايد، ولى براى آنان كه با متون متعدد «كليله و دمنه عربى» آشنائى دارند، تا حدى مقدور و ميسور مىباشد؛ بههرحال، مقايسه متون عربى «كليله و دمنه» با متون فارسى «كليله و دمنه بهرامشاهى»، نخست مستلزم آن است كه سبک و روش ترجمه هريك از دو منشى عالىقدر ايرانىنژاد، مورد بررسى قرار گيرد. | ||
ابن المقفع در ترجمه كتاب، شيوه مبتكرانهاى داشته است كه مىتوان آن را سرآغاز پيدايش نثر فنى در زبان عربى دانست. اين نويسنده بزرگ، علاوه بر دقت در ترجمه و رعايت تطابق لفظ با معنى، آنگونه كه بلاغت زبان عربى عصر وى اقتضا مىكرده، از ذوقى سرشار و انديشه خلاق و ابتكارى بىنظير نيز برخوردار بوده است؛ بهنحوى كه همانند آن آوردن، براى هر نويسنده تازىزبان ميسر نيست و به همين جهت، سبک | ابن المقفع در ترجمه كتاب، شيوه مبتكرانهاى داشته است كه مىتوان آن را سرآغاز پيدايش نثر فنى در زبان عربى دانست. اين نويسنده بزرگ، علاوه بر دقت در ترجمه و رعايت تطابق لفظ با معنى، آنگونه كه بلاغت زبان عربى عصر وى اقتضا مىكرده، از ذوقى سرشار و انديشه خلاق و ابتكارى بىنظير نيز برخوردار بوده است؛ بهنحوى كه همانند آن آوردن، براى هر نويسنده تازىزبان ميسر نيست و به همين جهت، سبک وى را سهل و ممتنع خواندهاند؛ خلاصه آنكه ابن المقفع در ترجمه، سخن به ايجاز گفته است. | ||
كتاب كليله و دمنه بهرامشاهى، تقريبا يك قرن پس از فوت ابوالمعالى بهوسيله عمر بن داوود بن شيخ سليمان فارسى به زبان عربى ترجمه شده است. | كتاب كليله و دمنه بهرامشاهى، تقريبا يك قرن پس از فوت ابوالمعالى بهوسيله عمر بن داوود بن شيخ سليمان فارسى به زبان عربى ترجمه شده است. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
متأسفانه تصحيح متن عربى «كليله و دمنه» از نسخههاى عادى و غير معتبر صورت گرفته كه از دايره حدس و گمان خارج نخواهد بود و ما را با روش ترجمه ابوالمعالى كه تا چه حد پابند به مطالب اصلى كتاب بوده، آشنا نمىسازد و مؤيد اين نظريه، اختلاف فاحشى است كه ميان خود متون نسخههاى متعدد «كليله و دمنه عربى» و «كليله و دمنه بهرامشاهى» وجود دارد. | متأسفانه تصحيح متن عربى «كليله و دمنه» از نسخههاى عادى و غير معتبر صورت گرفته كه از دايره حدس و گمان خارج نخواهد بود و ما را با روش ترجمه ابوالمعالى كه تا چه حد پابند به مطالب اصلى كتاب بوده، آشنا نمىسازد و مؤيد اين نظريه، اختلاف فاحشى است كه ميان خود متون نسخههاى متعدد «كليله و دمنه عربى» و «كليله و دمنه بهرامشاهى» وجود دارد. | ||
خلاصه آنكه ترجمه ابوالمعالى را نمىتوان نه ترجمه به معنى نام نهاد و نه ترجمه مستقل و شايد نتوان در كتب ادبى، عنوان خاصى براى آن يافت؛ هرچند سبک | خلاصه آنكه ترجمه ابوالمعالى را نمىتوان نه ترجمه به معنى نام نهاد و نه ترجمه مستقل و شايد نتوان در كتب ادبى، عنوان خاصى براى آن يافت؛ هرچند سبک نگارش وى را صرف نظر از جنبه ترجمه آن، نثر ترسل كه مرحله تكامليافته نثر فنى است، نام نهادهاند. | ||
در پايان، بار ديگر تذكر اين نكته ضرورى است كه هرگونه داورى از راه مقايسه سطحى ميان مضامين «كليله و دمنه بهرامشاهى» و «كليله و دمنه عربى»، فاقد ارزش علمى و دور از روش تحقيق است، چه همان گونه كه اشاره شد، اختلاف فاحش ميان نسخههاى متعدد «كليله و دمنه عربى» به حدى است كه نمىتوان به هنگام مقايسه آن با «كليله و دمنه بهرامشاهى» به يك نسخه اعتماد و اكتفا نمود؛ بنابراین، چنانچه پژوهندهاى بخواهد از راه مقابله دو متن عربى و فارسى «كليله و دمنه»، به نتيجه مطلوب برسد، لزوما بايد متون نسخههاى معتبر و قديمى «كليله و دمنه» و نيز فقراتى را كه از اين كتاب در خلال آثار مورخان قديم اسلامىآمده است، مورد بررسى قرار دهد<ref>غفرانى، محمد</ref> | در پايان، بار ديگر تذكر اين نكته ضرورى است كه هرگونه داورى از راه مقايسه سطحى ميان مضامين «كليله و دمنه بهرامشاهى» و «كليله و دمنه عربى»، فاقد ارزش علمى و دور از روش تحقيق است، چه همان گونه كه اشاره شد، اختلاف فاحش ميان نسخههاى متعدد «كليله و دمنه عربى» به حدى است كه نمىتوان به هنگام مقايسه آن با «كليله و دمنه بهرامشاهى» به يك نسخه اعتماد و اكتفا نمود؛ بنابراین، چنانچه پژوهندهاى بخواهد از راه مقابله دو متن عربى و فارسى «كليله و دمنه»، به نتيجه مطلوب برسد، لزوما بايد متون نسخههاى معتبر و قديمى «كليله و دمنه» و نيز فقراتى را كه از اين كتاب در خلال آثار مورخان قديم اسلامىآمده است، مورد بررسى قرار دهد<ref>غفرانى، محمد</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
#«كليه و دمنه»، ترجمه ابوالمعالى نصرالله بن منشى، تصحيح و تحقيق حسن [[حسنزاده آملی، حسن|حسنزاده آملى]]، قم: مؤسسه بوستان كتاب (مركز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم)، 1389. | #«كليه و دمنه»، ترجمه ابوالمعالى نصرالله بن منشى، تصحيح و تحقيق حسن [[حسنزاده آملی، حسن|حسنزاده آملى]]، قم: مؤسسه بوستان كتاب (مركز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم)، 1389. | ||
#معمارپور، محمدرحيم، «كليله و دمنه فارسى و عربى»، مجله معارف اسلامى (سازمان اوقاف)، فروردين 1355، شماره 24 و 25 (از صفحه 103 تا 110). | #معمارپور، محمدرحيم، «كليله و دمنه فارسى و عربى»، مجله معارف اسلامى (سازمان اوقاف)، فروردين 1355، شماره 24 و 25 (از صفحه 103 تا 110). | ||
#غفرانى، محمد، «پژوهشى درباره سبک | #غفرانى، محمد، «پژوهشى درباره سبک ابن القفع و ابوالمعالى در كليله و دمنه»، مجله مقالات و بررسىها، بهار 1358، شماره 32 و 33 (از صفحه 41 تا 56). | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
ویرایش