۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
مطالب كتاب در يازده بخش پس از مقدمه مؤلف تدوين شده است. | مطالب كتاب در يازده بخش پس از مقدمه مؤلف تدوين شده است. | ||
هدف اصلى اين كتاب پرداختن به ميزان صحت و سقم نسبت تحريف قرآن به شیعیان | هدف اصلى اين كتاب پرداختن به ميزان صحت و سقم نسبت تحريف قرآن به شیعیان است؛ بدين جهت پس از بررسى اصل اتّهام به پاسخ نقضى و حلى آن مىپردازد. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
#بعضى اساسا اين مطلب را كه آنچه نزد ما موجود است همان قرآن نازلشده از طرف خداوند است را انكار نمودهاند.<ref>متن، ص27 و 28</ref> | #بعضى اساسا اين مطلب را كه آنچه نزد ما موجود است همان قرآن نازلشده از طرف خداوند است را انكار نمودهاند.<ref>متن، ص27 و 28</ref> | ||
وى به نوعى ديگر از تحريف، به نام «تحريف معنوى يا تأويلى» اشاره مىكند. پس از آن به طرح مسائل اصل كتاب مىپردازند و ريشه اين نسبت ناروا به شیعیان | وى به نوعى ديگر از تحريف، به نام «تحريف معنوى يا تأويلى» اشاره مىكند. پس از آن به طرح مسائل اصل كتاب مىپردازند و ريشه اين نسبت ناروا به شیعیان را كه از سوى عدهاى از وهابىمسلكان وارد شده، حضور تفكر والاى امامت در جامعه اسلامى كه تهديدى براى منافع دشمنان است دانسته و بعد از ارائه عقايد يكى از نويسندگان وهابى به نام «احسان ظهير» مىنويسد: «... از طرفى علماى شيعه در مورد اصالت قرآن ادله زيادى دارند. [[شيخ صدوق]]، مفيد، [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] و صدها تن از بزرگان شيعه، همگى قائل به اعجاز و عدم تحريف قرآن هستند». مؤلف در جواب مستشكل كه مىگويد: «شيعه بهدروغ مدعى عدم تحريف شده و در حقيقت تقيه مىكند»، مىفرمايد: «تقيه روش عقلى، شرعى و مستند به قرآن بوده كه شيعه هرگاه در اقليت قرار مىگرفتند با آن روش خود را از خطرات حفظ مىنمودند».<ref>ر.ک: متن، ص48-46</ref> | ||
اگر كسى به ديده انصاف در روايات شيعه و سنى بنگرد، درمىيابد كه اعتقاد شیعیان | اگر كسى به ديده انصاف در روايات شيعه و سنى بنگرد، درمىيابد كه اعتقاد شیعیان به حفظ قرآن از تحريف، بسيار قوىتر از اهل سنت بوده و مطالبى در روايات اهل سنت هست كه بهتآور و غير قابل توجيه است. در ادامه به اعتقاد شيعه مبنى بر امانت گرانسنگ بودن قرآن و سنت رسول خدا(ص) در بين مردم اشاره و با بررسى تاريخ اسلام، آغاز انحراف را عمل كردن برخلاف سنت با طرح شعار «حسبنا كتاب الله» و تثبيت موقعيت ديگران كه توانستند جو عمومى را به نفع خود تغيير دهند، مىداند و پس از بيان اقدامات بعدى اينها در كنار گذاشتن قرآن تدوينشده على(ع)، وادار كردن على و فاطمه(ع) به تسليم در برابر حكومت و ساير خيانتها، اين وقايع را مضمون پيشگويى پيامبر(ص) مىداند كه فرمودند: «نبينيم كسى بر تخت تكيه بزند و امر و نهى مرا بشنود و بگويد آن را در كتاب خدا پيدا نكرديم».<ref>همان، ص61-55</ref> | ||
ايشان پس از مردود دانستن علت ممانعت خليفه اول و دوم از جمعآورى احاديث پيامبر(ص)، احاديثى در جواز كتابت و نقل حديث آورده و معتقدند انگيزه واقعى اينها جلوگيرى از احياى نقش اهلبيت و افشاگرىهاى سوابق كفار و منافقان بوده است.<ref>همان، ص369</ref> | ايشان پس از مردود دانستن علت ممانعت خليفه اول و دوم از جمعآورى احاديث پيامبر(ص)، احاديثى در جواز كتابت و نقل حديث آورده و معتقدند انگيزه واقعى اينها جلوگيرى از احياى نقش اهلبيت و افشاگرىهاى سوابق كفار و منافقان بوده است.<ref>همان، ص369</ref> |
ویرایش