۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شيعيان' به 'شیعیان ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
كتاب با سه پيشگفتار از مترجم و بخش تاريخ و مردمشناسى انجمن مطالعات و تحقيقات آذربايجان و سخنرانى شروع شده، و در ادامه به متن كتاب كه همان سخنرانىها است، مىپردازد: | كتاب با سه پيشگفتار از مترجم و بخش تاريخ و مردمشناسى انجمن مطالعات و تحقيقات آذربايجان و سخنرانى شروع شده، و در ادامه به متن كتاب كه همان سخنرانىها است، مىپردازد: | ||
سخنرانى اول، ضمن بررسى مهاجرت اقوام گوناگون كه به طور عمده در دو نقطه شبه جزيره عربستان و آسياى ميانه متمركز شده بود، به دو امپراتورى بابل - آشور و ماد - پارس و رابطه آنها با مناطق ساحلى درياى خزر پرداخته و آنها را آغازى بر تاريخ آسياى مقدم تا قبل از حمله اسكندر دانسته است. او مىگويد: راجع به فرهنگ پادشاهان ماد و پارس بىگمان مىتوان مدعى شد كه اگر چه به دليل كوههاى بلند و جنگلهاى انبوه نزدیک | سخنرانى اول، ضمن بررسى مهاجرت اقوام گوناگون كه به طور عمده در دو نقطه شبه جزيره عربستان و آسياى ميانه متمركز شده بود، به دو امپراتورى بابل - آشور و ماد - پارس و رابطه آنها با مناطق ساحلى درياى خزر پرداخته و آنها را آغازى بر تاريخ آسياى مقدم تا قبل از حمله اسكندر دانسته است. او مىگويد: راجع به فرهنگ پادشاهان ماد و پارس بىگمان مىتوان مدعى شد كه اگر چه به دليل كوههاى بلند و جنگلهاى انبوه نزدیک كرانه درياى خزر اين مناطق خارج از راه اصلى رفت و آمد اقوام قرار داشته، اما مهاجرت آريائيان از شرق به غرب و از طريق مناطق كرانه درياى خزر به سمت جنوب صورت گرفته است. | ||
در سخنرانى دوم بارتولد، ضمن ارزيابى عواقب لشكركشىهاى اسكندر، به اوضاع سواحل درياى خزر در اين دوره مىپردازد. او نتايج حمله اسكندر را خلاف انتظارش دانسته است. وى جنبشهايى را كه در روزگار جانشينان اسكندر در آسياى صغير و ارمنستان به منظور تضعيف دودمان سلوكيان روى داد و نيز تشكيل دولت ارمنستان را در سده نخست پيش از ميلاد، براى تاريخ سواحل خزر حائز اهميت تلقى مىكند. بارتولد به مقايسه وضعيت دو امپراتورى روم و ساسانى در عرصه جهانى پرداخته و موقعيت برتر ساسانيان در زمينه بازرگانى را كه حاصل انحصار تجارت با هند و خاور دور بود، سبب احراز جايگاه برتر فرهنگى دانسته است. اعزام سفير از سوى چينيان به آسياى مركزى در سده دوم پيش از ميلاد به منظور يافتن متحدى در پيكار با اقوام كوچنده، منجر به آغاز تجارت چين و به ويژه صدور ابريشم اين كشور به غرب گرديد. تجارتى كه در انحصار پارتيان و سپس ساسانيان قرار داشت. بارتولد به گونهاى روشمندانه و منسجم تاثير تمركز راههاى بازرگانى در گسترش شهرنشينى و تضاد شهرنشينى با ساختار صنفى و گروهبندى اجتماعى جامعه ساسانى كه آيين زرتشتى مدافع آن بود را، بررسى نموده و جنبش زاهدانه مانى و نهضت مساوات طلبانه مزدك را نتيجه چنين تضادى دانسته است. | در سخنرانى دوم بارتولد، ضمن ارزيابى عواقب لشكركشىهاى اسكندر، به اوضاع سواحل درياى خزر در اين دوره مىپردازد. او نتايج حمله اسكندر را خلاف انتظارش دانسته است. وى جنبشهايى را كه در روزگار جانشينان اسكندر در آسياى صغير و ارمنستان به منظور تضعيف دودمان سلوكيان روى داد و نيز تشكيل دولت ارمنستان را در سده نخست پيش از ميلاد، براى تاريخ سواحل خزر حائز اهميت تلقى مىكند. بارتولد به مقايسه وضعيت دو امپراتورى روم و ساسانى در عرصه جهانى پرداخته و موقعيت برتر ساسانيان در زمينه بازرگانى را كه حاصل انحصار تجارت با هند و خاور دور بود، سبب احراز جايگاه برتر فرهنگى دانسته است. اعزام سفير از سوى چينيان به آسياى مركزى در سده دوم پيش از ميلاد به منظور يافتن متحدى در پيكار با اقوام كوچنده، منجر به آغاز تجارت چين و به ويژه صدور ابريشم اين كشور به غرب گرديد. تجارتى كه در انحصار پارتيان و سپس ساسانيان قرار داشت. بارتولد به گونهاى روشمندانه و منسجم تاثير تمركز راههاى بازرگانى در گسترش شهرنشينى و تضاد شهرنشينى با ساختار صنفى و گروهبندى اجتماعى جامعه ساسانى كه آيين زرتشتى مدافع آن بود را، بررسى نموده و جنبش زاهدانه مانى و نهضت مساوات طلبانه مزدك را نتيجه چنين تضادى دانسته است. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
در سخنرانى ششم، به اثرات تهاجم و تسلط مغولان - كه روسيه تا چين را تحت انقياد درآوردند - پرداخته، ثبات سياسى، ايجاد سازمان دولتى نيرومند، رونق تجارى، رشد معمارى و ترقى علوم تجربى را از مهمترين آنها بر مىشمرد. او بر اين باور است كه «اروپاى غربى پيش از ايلغار مغول به خاور دور توجهى نداشت. پس از حمله مغولان جهانگردان و بازرگانان اروپايى از راه روسيه و سرزمين اردوى زرين سفر به چين را آغاز نمودند». از اين رو وى اين نظريه كه عقب ماندگى فرهنگى روسيه را حاصل هجوم مغولان مىدانند، رد كرده است. او جايگاه ارزشمند ابريشم گيلان در تجارت بين المللى و فعاليت دريانوردان جنوايى در درياى خزر را كه حاصل آن تهيه نقشه و اطلاعات مفيد در خصوص درياى خزر و نواحى ساحلى آن بود را نتيجه شكوفايى بازرگانى، به ويژه بازرگانى دريايى در اين دوره مىداند. مناقشات و ستيزه جويىهاى اردوى زرين و ايلخانيان برسر آذربايجان و نيز ميزان خراج مناطق ساحلى خزر از ديگر مباحث اين سخنرانى مىباشد. | در سخنرانى ششم، به اثرات تهاجم و تسلط مغولان - كه روسيه تا چين را تحت انقياد درآوردند - پرداخته، ثبات سياسى، ايجاد سازمان دولتى نيرومند، رونق تجارى، رشد معمارى و ترقى علوم تجربى را از مهمترين آنها بر مىشمرد. او بر اين باور است كه «اروپاى غربى پيش از ايلغار مغول به خاور دور توجهى نداشت. پس از حمله مغولان جهانگردان و بازرگانان اروپايى از راه روسيه و سرزمين اردوى زرين سفر به چين را آغاز نمودند». از اين رو وى اين نظريه كه عقب ماندگى فرهنگى روسيه را حاصل هجوم مغولان مىدانند، رد كرده است. او جايگاه ارزشمند ابريشم گيلان در تجارت بين المللى و فعاليت دريانوردان جنوايى در درياى خزر را كه حاصل آن تهيه نقشه و اطلاعات مفيد در خصوص درياى خزر و نواحى ساحلى آن بود را نتيجه شكوفايى بازرگانى، به ويژه بازرگانى دريايى در اين دوره مىداند. مناقشات و ستيزه جويىهاى اردوى زرين و ايلخانيان برسر آذربايجان و نيز ميزان خراج مناطق ساحلى خزر از ديگر مباحث اين سخنرانى مىباشد. | ||
بارتولد در سخنرانى هفتم با بررسى آثار جغرافى نگاران به تغيير مسير رود جيحون (آمودريا) از درياى خزر به درياچه آرال مىپردازد. او تحولات مذهبى در اروپا و آسيا را در قرون چهارده، پانزده و شانزده مقايسه نموده و مىگويد اگر در اروپا مناقشات مذهبى، به جدايى ميان اصلاحطلبان و پيروان آيين كاتوليك انجاميد، در جهان اسلام نيز در اين زمان شیعیان | بارتولد در سخنرانى هفتم با بررسى آثار جغرافى نگاران به تغيير مسير رود جيحون (آمودريا) از درياى خزر به درياچه آرال مىپردازد. او تحولات مذهبى در اروپا و آسيا را در قرون چهارده، پانزده و شانزده مقايسه نموده و مىگويد اگر در اروپا مناقشات مذهبى، به جدايى ميان اصلاحطلبان و پيروان آيين كاتوليك انجاميد، در جهان اسلام نيز در اين زمان شیعیان و سنيان يكديگر را كافر ناميدند. او سپس با پرداختن به ساختار سياسى و حكومتى مازندران شيعه مذهب، به نهضت دراويش در اين منطقه كه شيوخ در رأس آن قرار داشتند و به زودى به جاى اشراف و بزرگان بر مسند حاكميت تكيه زدند، اشاره مىنمايد. بارتولد با ذكر نمونهاى در دودمان باونديان چگونگى بهرهگيرى حكام از اقتدار و مشروعيت شيوخ را به منظور ايجاد موازنه قدرت تشريح كرده است. در اين مورد فرمانروايى از دودمان باونديان به دست سردار خود افراسياب نامى كشته شد و سردار مذكور براى تحكيم حاكميت خود به درويشان متوسل گرديد. اما به زودى قدرت يابى تدريجى دراويش تعادل قدرت را به نفع آنها بر هم زد كه به پيروزى نهايى ايشان انجاميد. بارتولد همچنين به اتحاد شيوخ مازندران و گيلان عليه حكومت غير مذهبى، نقش شيوخ در درگيرى حكام استراباد و فرمانروايان رستمدار و روابط شيوخ با تيمور پرداخته است. او چگونگى طريق يكجانشينى خانهاى آسياى مركزى در مسير لشكركشىها، ايجاد شهرها، تعارض و تصادم ميان خانها و طرفدارانشان عليه اين تحول و كلا فرايند تشكيل و تاسيس حكومت تيموريان را شرح داده مىگويد: «ايجاد شهرها به مفهوم قطع رابطه با كوچندگان و متحدان كوچروشان تلقى مىشد». او در تحليل اقدامات تيمور بر سه عامل تبار و اصل و نسب، اصول جنگى و احترام به سلاله پيامبر(ص) تأكيد ورزيده است. | ||
در سخنرانى هشتم ضمن مقايسه لشكركشى تيمور و چنگيز به تأثير لشكركشىهاى تيمور در مناطق ساحلى درياى خزر پرداخته است. در تهاجم تيمور به مازندران، شيوخ پس از ناكامى تلاششان در مصالحه با او، در صدد سازش با حكامى برآمدند كه در گذشته با آنها در ستيز بودند. اما هم فرمانرواى رستمدار و هم حاكم استراباد، طورى عمل كردند كه گويى متحد تيمورند. مازندرانيان شكست خوردند و تيمور به جرم گناه مذهبى، آنها را سركوب كرد. اما پس از آن چند تن از سادات در سلك سپاهيان او در آمدند و در لشكركشىها شركت ورزيدند و از اين طريق به بخشى از اراضى زير فرمان خود دست يافتند. او همچنين در مورد ارزش گزارشهاى جهانگردانى چون ماركوپولو مطالبى را بيان مىكند. وى در ادامه مباحثانش، در خصوص حكومت شيوخ به شيخ صفىالدين اردبيلى و حكومت اردبيلى و حكومت شيعى صفويان توجه نموده است. او به مقايسه ساختار سياسى در تاريخ قديم و جديد اسلامى پرداخته است. | در سخنرانى هشتم ضمن مقايسه لشكركشى تيمور و چنگيز به تأثير لشكركشىهاى تيمور در مناطق ساحلى درياى خزر پرداخته است. در تهاجم تيمور به مازندران، شيوخ پس از ناكامى تلاششان در مصالحه با او، در صدد سازش با حكامى برآمدند كه در گذشته با آنها در ستيز بودند. اما هم فرمانرواى رستمدار و هم حاكم استراباد، طورى عمل كردند كه گويى متحد تيمورند. مازندرانيان شكست خوردند و تيمور به جرم گناه مذهبى، آنها را سركوب كرد. اما پس از آن چند تن از سادات در سلك سپاهيان او در آمدند و در لشكركشىها شركت ورزيدند و از اين طريق به بخشى از اراضى زير فرمان خود دست يافتند. او همچنين در مورد ارزش گزارشهاى جهانگردانى چون ماركوپولو مطالبى را بيان مىكند. وى در ادامه مباحثانش، در خصوص حكومت شيوخ به شيخ صفىالدين اردبيلى و حكومت اردبيلى و حكومت شيعى صفويان توجه نموده است. او به مقايسه ساختار سياسى در تاريخ قديم و جديد اسلامى پرداخته است. |
ویرایش