پرش به محتوا

المبسوط في فقه الإمامية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد‌‎')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۳۲: خط ۳۲:
==رشد فقه==
==رشد فقه==


در ابتداى شكل‌گيرى فقه شيعه، كتب فقهى عبارت از يك سلسله روايات و احاديث اهل‌بيت عليهم‌السلام در مورد احكام حلال و حرام و معاملات و غير آن مثل اخلاق، معارف و عقايد بود كه طى سه قرن در كتاب‌هايى بنام اصل، جامع، نوادر، مسائل و امثال آن بطور منظم يا نامنظم، برخى مفصّل و برخى مختصر به همت محدثان و فقهاى مذهب كه عده‌اى از آنان ياران نزدیک ائمۀ معصومين عليهم‌السلام بودند فراهم شده بود. اين روايات كه با سلسله سند به ائمۀ اطهار عليهم‌السلام اسناد داده مى‌شدند در آن زمان فقه اماميّه را تشكيل مى‌دادند.
در ابتداى شكل‌گيرى فقه شيعه، كتب فقهى عبارت از يك سلسله روايات و احاديث اهل‌بيت عليهم‌السلام در مورد احكام حلال و حرام و معاملات و غير آن مثل اخلاق، معارف و عقايد بود كه طى سه قرن در كتاب‌هايى بنام اصل، جامع، نوادر، مسائل و امثال آن بطور منظم يا نامنظم، برخى مفصّل و برخى مختصر به همت محدثان و فقهاى مذهب كه عده‌اى از آنان ياران نزدیک ائمۀ معصومين عليهم‌السلام بودند فراهم شده بود. اين روايات كه با سلسله سند به ائمۀ اطهار عليهم‌السلام اسناد داده مى‌شدند در آن زمان فقه اماميّه را تشكيل مى‌دادند.


پس از سه قرن بتدريج شيوۀ جديدى آغاز گرديد كه در آن فقها، مباحث فقهى را از قالب روايات و احاديث همراه با ذكر سند خارج نموده و استنباط خود را از آن روايات در هر مسأله، بصورت فتوى به رشتۀ تحرير درآوردند.
پس از سه قرن بتدريج شيوۀ جديدى آغاز گرديد كه در آن فقها، مباحث فقهى را از قالب روايات و احاديث همراه با ذكر سند خارج نموده و استنباط خود را از آن روايات در هر مسأله، بصورت فتوى به رشتۀ تحرير درآوردند.
خط ۳۸: خط ۳۸:
اولين كسى كه اين روش را، كه فقه منصوص يا اصول متلقاة مى‌نامند، انتخاب كرد، على بن حسين بن بابويه «قده» (م 329 ق) پدر [[شيخ صدوق]] بود و پس از وى [[شيخ كلينى]]«قده» (م 328 ق) اين روش را ادامه داد.
اولين كسى كه اين روش را، كه فقه منصوص يا اصول متلقاة مى‌نامند، انتخاب كرد، على بن حسين بن بابويه «قده» (م 329 ق) پدر [[شيخ صدوق]] بود و پس از وى [[شيخ كلينى]]«قده» (م 328 ق) اين روش را ادامه داد.


در كنار اين سبک بتدريج سبک ديگرى در اوائل قرن چهارم با استفاده از عمومات، اطلاقات و نظائر آن به وسيلۀ سيد‌‎حسن بن على بن ابى عقيل، معاصر [[شيخ كلينى]](م 328 ق)، با تأليف كتاب «المستمسك بحبل آل الرسول» ابداع شد كه بعدها به وسيلۀ محمد بن احمد بن جنيد، ابوعلى كاتب اسكافى صاحب كتاب «تهذيب الشيعة لأحكام الشريعة» و سپس [[شيخ مفيد]]، محمد بن نعمان (م 413 ق) و [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد‌‎مرتضى]]، على بن حسين (م 436 ق) صاحب كتاب «الإنتصار، وسائل الناصريات» ادامه يافت، تا اين كه در اوائل قرن پنجم نوبت به شيخ الطائفة و يگانۀ دوران، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] «قده» رسيد.
در كنار اين سبک بتدريج سبک ديگرى در اوائل قرن چهارم با استفاده از عمومات، اطلاقات و نظائر آن به وسيلۀ سيد‌‎حسن بن على بن ابى عقيل، معاصر [[شيخ كلينى]](م 328 ق)، با تأليف كتاب «المستمسك بحبل آل الرسول» ابداع شد كه بعدها به وسيلۀ محمد بن احمد بن جنيد، ابوعلى كاتب اسكافى صاحب كتاب «تهذيب الشيعة لأحكام الشريعة» و سپس [[شيخ مفيد]]، محمد بن نعمان (م 413 ق) و [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد‌‎مرتضى]]، على بن حسين (م 436 ق) صاحب كتاب «الإنتصار، وسائل الناصريات» ادامه يافت، تا اين كه در اوائل قرن پنجم نوبت به شيخ الطائفة و يگانۀ دوران، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] «قده» رسيد.


وى كه در سبک ‌هاى مختلف فقهى مثل «فقه منصوص» كتاب النهاية، «فقه مقارنه‌اى» كتاب [[الخلاف]]، «فقه موجز و خلاصه» كتاب [[الجمل و العقود في العبادات|الجمل و العقود]]، را تأليف نموده بود، در ادامۀ راه فقهاى بزرگ قبل از خود با تأليف كتاب بى‌نظير «المبسوط» فقه استدلالى را وارد مرحلۀ جديدى از رشد خود نمود.
وى كه در سبک ‌هاى مختلف فقهى مثل «فقه منصوص» كتاب النهاية، «فقه مقارنه‌اى» كتاب [[الخلاف]]، «فقه موجز و خلاصه» كتاب [[الجمل و العقود في العبادات|الجمل و العقود]]، را تأليف نموده بود، در ادامۀ راه فقهاى بزرگ قبل از خود با تأليف كتاب بى‌نظير «المبسوط» فقه استدلالى را وارد مرحلۀ جديدى از رشد خود نمود.
خط ۴۷: خط ۴۷:
فقه مستنبط يا استدلالى، فقهى است كه بر اساس قواعد كلى و نصوص عام كتاب و سنت و ادلۀ عقليه در مورد فروع مستحدثه و مسائل روزمره كه در نصوص مطرح نشده و تا آن هنگام صورت وقوع بخود نگرفته اظهار نظر نموده و بدون استفاده از قياس كليۀ نيازمندى‌ها و مسائل را بر اساس قواعد مذكور و نصوص پاسخ مى‌دهد.
فقه مستنبط يا استدلالى، فقهى است كه بر اساس قواعد كلى و نصوص عام كتاب و سنت و ادلۀ عقليه در مورد فروع مستحدثه و مسائل روزمره كه در نصوص مطرح نشده و تا آن هنگام صورت وقوع بخود نگرفته اظهار نظر نموده و بدون استفاده از قياس كليۀ نيازمندى‌ها و مسائل را بر اساس قواعد مذكور و نصوص پاسخ مى‌دهد.


شايد تعبير كامل‌تر از سبک فقهى كتاب المبسوط، فقه استدلالى مقارنه‌اى باشد زيرا مؤلف در سراسر كتاب به بررسى و طرح نظريات علماى عامه پرداخته و فقط سلسله سند آنان را ذكر نكرده است.
شايد تعبير كامل‌تر از سبک فقهى كتاب المبسوط، فقه استدلالى مقارنه‌اى باشد زيرا مؤلف در سراسر كتاب به بررسى و طرح نظريات علماى عامه پرداخته و فقط سلسله سند آنان را ذكر نكرده است.


وى در خطبۀ كتاب مى‌نويسد: و لا أذكر أسماء المخالفين في المسألة لئلا يطول به الكتاب و قد ذكرت ذلك في مسائل [[الخلاف]] مستوفا.
وى در خطبۀ كتاب مى‌نويسد: و لا أذكر أسماء المخالفين في المسألة لئلا يطول به الكتاب و قد ذكرت ذلك في مسائل [[الخلاف]] مستوفا.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش