۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
خلاصه مطالبى را كه در فصول پنجگانه كتاب آمده، مىتوان اينگونه گزارش نمود: | خلاصه مطالبى را كه در فصول پنجگانه كتاب آمده، مىتوان اينگونه گزارش نمود: | ||
1. در فصل اوّل كتاب، مختصرى درباره شيعه بحث شده است. نويسنده ابتدا معناى شيعه را در كتاب لغت و قرآن مجيد ذكر كرده است. هركس كه لغتنامههاى بزرگ عربى و قرآن مجيد را بررسى كند، بهخوبى درمىيابد كه لفظ شيعه، بهمناسبتهاى زيادى در آنها آمده است. لفظ شيعه گاهى به معنى «پيروان و ياران» و گاهى به معنى «مشايعت»؛ يعنى «پيروى و اطاعت» به كار رفته است. اين نام غالباً بر كسى كه على و اهلبيت(ع) را دوست بدارد، اطلاق مىشود تا آنجا كه اسم خاص آنان شده است و هرگاه بگويند فلانى از شیعیان | 1. در فصل اوّل كتاب، مختصرى درباره شيعه بحث شده است. نويسنده ابتدا معناى شيعه را در كتاب لغت و قرآن مجيد ذكر كرده است. هركس كه لغتنامههاى بزرگ عربى و قرآن مجيد را بررسى كند، بهخوبى درمىيابد كه لفظ شيعه، بهمناسبتهاى زيادى در آنها آمده است. لفظ شيعه گاهى به معنى «پيروان و ياران» و گاهى به معنى «مشايعت»؛ يعنى «پيروى و اطاعت» به كار رفته است. اين نام غالباً بر كسى كه على و اهلبيت(ع) را دوست بدارد، اطلاق مىشود تا آنجا كه اسم خاص آنان شده است و هرگاه بگويند فلانى از شیعیان است، همه مىفهمند كه از جمله آنهاست. وى سپس بخشى از گفتههاى علماى لغت و آيات قرآن مجيد را همراه با تفسير آن نقل مىكند.<ref>متن كتاب، ص16 - 17</ref> | ||
درباره سابقه شيعه در اسلام بيشتر مورّخان و نويسندگان غير شيعه برآنند كه آغاز پيدايش و زمان شكلگيرى شيعه، پس از رحلت پيامبر(ص) بوده است.<ref>همان، ص17</ref>نويسنده در انتهاى فصل اول، مختصرى از عقايد شيعه را بيان مىكند.<ref>همان، ص31 - 36</ref> | درباره سابقه شيعه در اسلام بيشتر مورّخان و نويسندگان غير شيعه برآنند كه آغاز پيدايش و زمان شكلگيرى شيعه، پس از رحلت پيامبر(ص) بوده است.<ref>همان، ص17</ref>نويسنده در انتهاى فصل اول، مختصرى از عقايد شيعه را بيان مىكند.<ref>همان، ص31 - 36</ref> | ||
2. زين، در فصل دوم به گروههايى كه از شيعه منشعب شدهاند و كيفيّت انشعاب آنها پرداخته است. وى در مقدمهاى بر اين فصل مىنويسد: «شيعه در آغاز پيدايش گروه واحدى بود و همه شیعیان | 2. زين، در فصل دوم به گروههايى كه از شيعه منشعب شدهاند و كيفيّت انشعاب آنها پرداخته است. وى در مقدمهاى بر اين فصل مىنويسد: «شيعه در آغاز پيدايش گروه واحدى بود و همه شیعیان معتقد بودند كه امامت، از اصولى نيست كه به نظر و اختيار امّت واگذار شده باشد، بلكه ناگزير بايد نصّ صريح بر امامت امامیباشد تا خليفه، وصى و نايب عام پيامبر(ص) در تنفيذ احكام و اداره شئون مسلمانان بشود».<ref>همان، ص37</ref>پس از آن، پيدايش فرقههايى چون سبائيه، كيسانيه، زيديه، اسماعيليه و واقفيه بررسى شده است.<ref>همان، ص38 - 90</ref> | ||
3. خلافت و خلفا و اختلاف امّت درباره آنها در فصل سوم كتاب تبيين شده است. نويسنده، در مقدمه اين بخش به نقل از [[الملل و النحل|ملل و نحل شهرستانى]]، مهمترين اختلاف امت اسلام پس از رحلت پيامبر را مسئله امامت مىداند.<ref>همان، ص91</ref>وى سپس وقايع صدر اسلام از زمان خلفا تا زمان امام حسين(ع) را مورد مطالعه قرار مىدهد. | 3. خلافت و خلفا و اختلاف امّت درباره آنها در فصل سوم كتاب تبيين شده است. نويسنده، در مقدمه اين بخش به نقل از [[الملل و النحل|ملل و نحل شهرستانى]]، مهمترين اختلاف امت اسلام پس از رحلت پيامبر را مسئله امامت مىداند.<ref>همان، ص91</ref>وى سپس وقايع صدر اسلام از زمان خلفا تا زمان امام حسين(ع) را مورد مطالعه قرار مىدهد. | ||
4. در فصل چهارم، موضع شيعه در دوران خلفاى اموى و عباسى تبيين شده است. سرآغاز نهضتهاى ضد اموى پس از معاويه، نهضت شيعه بود. شیعیان | 4. در فصل چهارم، موضع شيعه در دوران خلفاى اموى و عباسى تبيين شده است. سرآغاز نهضتهاى ضد اموى پس از معاويه، نهضت شيعه بود. شیعیان بههمراه سرور بزرگواران و نواده پيامبر، امام و رهبر خود حسين بن على(ع) قيام كردند و... همين نهضت حسينى بود كه باعث بيدارى افكار و انديشهها شد و همتهاى خفته و خمود را بيدار كرد و به امّت اسلامى جرئت داد كه نسبت به اعمال و رفتار امويان كه مخالف قوانين دين اسلام بود، آشكارا اعتراض و پرخاش كنند و زير بار ذلّت و زور و فشار و خفقان نروند.<ref>همان، ص147</ref> | ||
عباسيان با شعار گرفتن انتقام خون حسين بن على(ع) و فرزندانش، امر را بر شيعه مشتبه كردند تا بدانجا كه برخى از مردم كوفه در عراق همراه ديگر پيروان بنى عباس در خراسان، از آنها پشتيبانى كردند، امّا بهمجرّداينكه پيروزى كامل به دست آمد و بنى اميه در همه جا مغلوب شدند و پردههاى اين جريان فريبكارانه به يكسو رفت و شیعیان | عباسيان با شعار گرفتن انتقام خون حسين بن على(ع) و فرزندانش، امر را بر شيعه مشتبه كردند تا بدانجا كه برخى از مردم كوفه در عراق همراه ديگر پيروان بنى عباس در خراسان، از آنها پشتيبانى كردند، امّا بهمجرّداينكه پيروزى كامل به دست آمد و بنى اميه در همه جا مغلوب شدند و پردههاى اين جريان فريبكارانه به يكسو رفت و شیعیان علوى ديدند كه سفّاح عبّاسى بر تخت خلافت و يا بهتر بگوييم، بر تخت سلطنت تكيه زده است، بهپا خاستند و حقوق علويان و بهره ايشان از آن دعوت مشترك را مطالبه كردند.<ref>همان، ص160</ref> | ||
5. برائت شيعه از غلوّ و غلات، موضوع فصل پنجم كتاب را تشكيل مىدهد. نويسنده، غالى را كسى مىداند كه درباره اهلبيت(ع) چيزى بگويد كه خود آنها درباره خود نگفتهاند؛ مثل كسانى كه درباره آنها ادّعاى نبوّت و خدايى مىكنند.<ref>همان، ص167</ref> | 5. برائت شيعه از غلوّ و غلات، موضوع فصل پنجم كتاب را تشكيل مىدهد. نويسنده، غالى را كسى مىداند كه درباره اهلبيت(ع) چيزى بگويد كه خود آنها درباره خود نگفتهاند؛ مثل كسانى كه درباره آنها ادّعاى نبوّت و خدايى مىكنند.<ref>همان، ص167</ref> | ||
نويسنده در خاتمه، اشتباه ثابت مصرى در رساله خود يا ردّ حملات وى بر شیعیان | نويسنده در خاتمه، اشتباه ثابت مصرى در رساله خود يا ردّ حملات وى بر شیعیان ايران را ذكر كرده است. وى در توضيح افزودن اين بخش به كتاب مىنويسد: «مطالب زير را ازآنجهت بخش پایانى قرار داديم كه در ارتباط با كتاب نوشته نشده است، بلكه پيش از تأليف كتاب و حتّى سه يا چهار ماه پيش از آنكه درباره تأليف كتاب تصميم بگيرم آن را نوشته بودم».<ref>همان، ص198</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش