۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نزدیک ى' به 'نزدیکى') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
برخى از منابع عنوان «تاج الرؤساء» و «الرئيس الشهيد» را براى او به كار بردهاند. تولد و نشأتش در باخرز (از منطق اطراف نيشابور) بوده و نسبت «باخرزى» بدين سبب است. پدرش ابوعلى حسن بن ابىالطيب، مردى اديب و شاعر بود و نمونهاى از اشعارش در «تتمه اليتيمه» و «دُمْيَه القصر» آمده است. | برخى از منابع عنوان «تاج الرؤساء» و «الرئيس الشهيد» را براى او به كار بردهاند. تولد و نشأتش در باخرز (از منطق اطراف نيشابور) بوده و نسبت «باخرزى» بدين سبب است. پدرش ابوعلى حسن بن ابىالطيب، مردى اديب و شاعر بود و نمونهاى از اشعارش در «تتمه اليتيمه» و «دُمْيَه القصر» آمده است. | ||
وى تحصيلات اوليه را نزد پدرش به انجام رسانيد و قرآن كريم را حفظ كرد و سپس به نيشابور رفت و در آنجا فقه شافعى و حديث را از امام موفق نيشابورى و شيخ ابومحمد عبداللّه بن يوسف جوينى فراگرفت.. از علما و ادباى ديگر بلاد نيز بهره جست: فلسفه را از ابوبكر قهستانى و نحو، ادب و بلاغت را از عبدالقاهر جرجانى، ابن برهان، قصبانى، ابوالفرج جرجانى و محمد بن تمام آموخت. گرايش او بيشتر به شعر و ادب بود و چون در كتابت و انشا مهارتى داشت، پيشه دبيرى برگزيد و به ديوان رسائل و انشا پيوست و در شهرهاى مختلف نيشابور، بغداد و بصره خدمت كرد. چندى نيز در عراق و آذربايجان در خدمت صاحب ابوعبداللّه حسين بن على، وزير طغرل سلجوقى بود و مدتى نيز از كاتبان محمدبن حسن وزير بود. پس از آنكه كُنْدُرى به وزارت طغرل رسيد، به سابقه دوستى و همدرسى در مجلس درس امام موفق نيشابورى، به نزدش رفت و علىرغم شعرى كه در ايام جوانى در هجاى او سروده بود، خلعت و نعمت يافت. با خواجه نظامالملک نيز نزدیک | وى تحصيلات اوليه را نزد پدرش به انجام رسانيد و قرآن كريم را حفظ كرد و سپس به نيشابور رفت و در آنجا فقه شافعى و حديث را از امام موفق نيشابورى و شيخ ابومحمد عبداللّه بن يوسف جوينى فراگرفت.. از علما و ادباى ديگر بلاد نيز بهره جست: فلسفه را از ابوبكر قهستانى و نحو، ادب و بلاغت را از عبدالقاهر جرجانى، ابن برهان، قصبانى، ابوالفرج جرجانى و محمد بن تمام آموخت. گرايش او بيشتر به شعر و ادب بود و چون در كتابت و انشا مهارتى داشت، پيشه دبيرى برگزيد و به ديوان رسائل و انشا پيوست و در شهرهاى مختلف نيشابور، بغداد و بصره خدمت كرد. چندى نيز در عراق و آذربايجان در خدمت صاحب ابوعبداللّه حسين بن على، وزير طغرل سلجوقى بود و مدتى نيز از كاتبان محمدبن حسن وزير بود. پس از آنكه كُنْدُرى به وزارت طغرل رسيد، به سابقه دوستى و همدرسى در مجلس درس امام موفق نيشابورى، به نزدش رفت و علىرغم شعرى كه در ايام جوانى در هجاى او سروده بود، خلعت و نعمت يافت. با خواجه نظامالملک نيز نزدیک بود و سالها در عهد وزارت او دبيرى كرد و در چند سفر به همراهش بود. | ||
باخرزى، هم به مناسبت وظيفه ديوانى و هم به سائقه علاقه شخصى، سفرهاى بسيار كرد. اين سفرها كه از آغاز جوانى او شروع شد، تا زمان پيرى ادامه داشت و آخرين آنها ظاهراً سفر نيشابور در 466ق بود. چندين بار سفر كرد و در برخى شهرها بيش از يك سال اقامت داشت. در بلاد مختلف با ديدار ادبا و شعرا و استفاده از كتابخانهها، مواد فراوانى براى تأليف «دميه القصر» فراهم كرد. نواحى و شهرهایى را كه ديده و در اثرش نام برده است عبارتند از: نيشابور، زوزن، پوشنج، طوس، دهستان، جرجان، بصره، بغداد، سرخس، همدان، مرو، استراباد، رى، هرات. ظاهراً به شام، مصر و حجاز سفر نكرده و اقوالش در باب شعراى آن مناطق، منقول از راويان است. | باخرزى، هم به مناسبت وظيفه ديوانى و هم به سائقه علاقه شخصى، سفرهاى بسيار كرد. اين سفرها كه از آغاز جوانى او شروع شد، تا زمان پيرى ادامه داشت و آخرين آنها ظاهراً سفر نيشابور در 466ق بود. چندين بار سفر كرد و در برخى شهرها بيش از يك سال اقامت داشت. در بلاد مختلف با ديدار ادبا و شعرا و استفاده از كتابخانهها، مواد فراوانى براى تأليف «دميه القصر» فراهم كرد. نواحى و شهرهایى را كه ديده و در اثرش نام برده است عبارتند از: نيشابور، زوزن، پوشنج، طوس، دهستان، جرجان، بصره، بغداد، سرخس، همدان، مرو، استراباد، رى، هرات. ظاهراً به شام، مصر و حجاز سفر نكرده و اقوالش در باب شعراى آن مناطق، منقول از راويان است. |
ویرایش