۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''آشنايى با تفاسير''' تأليف [[رضا استادى]]، اثری است به زبان فارسی در معرفى تفاسير كامل شيعه و اهل سنت به ضميمهى مساله عدم تحريف قرآن و چند بحث قرآنى ديگر. | '''آشنايى با تفاسير''' تأليف [[رضا استادى]]، اثری است به زبان فارسی در معرفى تفاسير كامل شيعه و اهل سنت به ضميمهى مساله عدم تحريف قرآن و چند بحث قرآنى ديگر. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
مؤلف با بررسى روايات فصل الخطاب حاجى نورى ثابت ميكنند كه قول به تحريف از آنها استنتاج نمى شود، سپس به كلام 21 تن از علما مانند: شيخ جواد بلاغى، [[خویی، ابوالقاسم|سيدابوالقاسم خویى]] و ابوالحسن [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] در ردّ فصل الخطاب اشاره، و تألیف 63 نفر از علماء بزرگ شيعه كه تصريح به عدم تحريف قرآن كرده را ذكر و بعد از اشاره به مصادر حاجى نورى، به بحث پيرامون اعتبار آنها ميپردازد و در نتايج دهگانه مى فرمايند: با صرف وجود اين روايات در كتب حديثى شيعه، نمى توان شيعه را متهم به قول تحريف قرآن نمود و سپس به معرفى 28 تفسير شيعه مى پردازند. | مؤلف با بررسى روايات فصل الخطاب حاجى نورى ثابت ميكنند كه قول به تحريف از آنها استنتاج نمى شود، سپس به كلام 21 تن از علما مانند: شيخ جواد بلاغى، [[خویی، ابوالقاسم|سيدابوالقاسم خویى]] و ابوالحسن [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] در ردّ فصل الخطاب اشاره، و تألیف 63 نفر از علماء بزرگ شيعه كه تصريح به عدم تحريف قرآن كرده را ذكر و بعد از اشاره به مصادر حاجى نورى، به بحث پيرامون اعتبار آنها ميپردازد و در نتايج دهگانه مى فرمايند: با صرف وجود اين روايات در كتب حديثى شيعه، نمى توان شيعه را متهم به قول تحريف قرآن نمود و سپس به معرفى 28 تفسير شيعه مى پردازند. | ||
معرفى اجمالى، جايگاه، سبک | معرفى اجمالى، جايگاه، سبک تفسيرى، ساختار، محتوا، مصادر روايى و پيشينه، مباحثى است كه پيرامون هر تفسير انجام ميگيرد. | ||
مؤلف تاكيد مىكند كه سبک | مؤلف تاكيد مىكند كه سبک تفسيرى از آغاز تا قرن 14 تغيير نكرده امّا تفسيرها تكامل پيدا كرده و از اين جهت با هم تفاوت دارند. | ||
معتقدند از زمان [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]] و فيض در تفاسير شيعه به روايات عنايات كامل شده و سبب تدوین تفسيرهاى روايى مانند برهان و نور الثقلين شد، سپس 30 تفسير ديگر شيعه را بدون ارزيابى نام مى برند. | معتقدند از زمان [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]] و فيض در تفاسير شيعه به روايات عنايات كامل شده و سبب تدوین تفسيرهاى روايى مانند برهان و نور الثقلين شد، سپس 30 تفسير ديگر شيعه را بدون ارزيابى نام مى برند. | ||
تفاسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاویل في وجوه التأویل|كشاف]]، سور آبادى، رازى، زاد المسير، بيضاوى، [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، قرطبى، و غريب القرآن نيشابورى از اهل سنت را نيز به همان سبک | تفاسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاویل في وجوه التأویل|كشاف]]، سور آبادى، رازى، زاد المسير، بيضاوى، [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، قرطبى، و غريب القرآن نيشابورى از اهل سنت را نيز به همان سبک بررسى مى كنند. | ||
در تاريخ تفسير قرآن، بعد از مطرح كردن پرسشهايى كه برای خوانندگان قرآن پيش مىآيد در علت اين پرسشها مينویسد: طبيعتا اين پرسشها موجب شده كه از همان زمان نزول قرآن سئوالايى از رسول خدا(ص) بشود و پاسخ آنها را دريافت كنند، همين پاسخها و احيانا توضيحات بدون پرسش، تفسير قرآن شده است. ايشان مفاد آيه 19 قيامت و 44 سوره نحل را نياز آيات به تفسير دانسته، سپس عمدهى مصادرى را كه با مراجعه به آنها مى توان، با مفسرّان سده اول و دوم و سوم و کتابهاى آنان آشنا شد را بيان كردهاند. | در تاريخ تفسير قرآن، بعد از مطرح كردن پرسشهايى كه برای خوانندگان قرآن پيش مىآيد در علت اين پرسشها مينویسد: طبيعتا اين پرسشها موجب شده كه از همان زمان نزول قرآن سئوالايى از رسول خدا(ص) بشود و پاسخ آنها را دريافت كنند، همين پاسخها و احيانا توضيحات بدون پرسش، تفسير قرآن شده است. ايشان مفاد آيه 19 قيامت و 44 سوره نحل را نياز آيات به تفسير دانسته، سپس عمدهى مصادرى را كه با مراجعه به آنها مى توان، با مفسرّان سده اول و دوم و سوم و کتابهاى آنان آشنا شد را بيان كردهاند. |
ویرایش