۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''سفر فرنگ''' تألیف [[آل احمد، جلال|جلال آلاحمد]] به زبان فارسى گزارش سفر نويسنده، به چند كشور اروپايى است. «سفر فرنگ»، يكى از همان نوشتههاى چاپ نشده [[آل احمد، جلال|آلاحمد]] است، كه با گذر بيش از بيست و هشت سال از مرگ او، عرضه گرديده است. | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
ديباچه آقاى زمانىنژاد بر كتاب به گزارش مختصرى از محتواى سفر فرنگ مىپردازد. | ديباچه آقاى زمانىنژاد بر كتاب به گزارش مختصرى از محتواى سفر فرنگ مىپردازد. | ||
متن با گزارش روز جمعه 6 مهر 1341 در هواپيماى ارفرانس آغاز مىشود، آلاحمد اين گونه روايت مىكند: «با يك ساعت تأخير راه افتاديم. قرار بود شش و نيم راه بيفتد و حالا هشت و نيم است. شام هم خوردهايم. از پذيرايى ظريفشان فهميدم كه ارفرانس است...». | متن با گزارش روز جمعه 6 مهر 1341 در هواپيماى ارفرانس آغاز مىشود، [[آل احمد، جلال|آلاحمد]] اين گونه روايت مىكند: «با يك ساعت تأخير راه افتاديم. قرار بود شش و نيم راه بيفتد و حالا هشت و نيم است. شام هم خوردهايم. از پذيرايى ظريفشان فهميدم كه ارفرانس است...». | ||
«سفر فرنگ»، شامل يادداشتهاى روزانه جلال | «سفر فرنگ»، شامل يادداشتهاى روزانه [[آل احمد، جلال|جلال آلاحمد]]، از سفر او به كشورهاى اروپايى است. يادداشتهاى مزبور، فقط حدود پنج هفته را در برمىگيرند و پيوستگىشان، پس از ترك فرانسه و ورود به سوييس، به طرز غافلگير كنندهاى، گسيخته مىشود. بر مبناى روايت [[آل احمد، جلال|آلاحمد]]، گفتگوهاى مقدّماتى سفر او، از چند ماه قبل از عزيمتش آغاز مىشود: «در اوايل سال چهل، پيشنهادش آمد.» در آن زمان، محمّد درخشش، كه عضو هيأت دولت وقت بوده، براى استفاده از «بورس يونسكو»، [[آل احمد، جلال|آلاحمد]] را در نظر مىگيرد تا «براى مطالعه در روشهاى مختلف نوشتن كتابهاى درسى»، «در ممالك اروپا»، عازم سفر شود. | ||
جلال پيش خود حدس مىزند كه درخشش، «به جبران سگ دوىهاى» او در چاپ و نشر مجلّه «مهرگان»- كه صاحب امتيازش درخشش بوده- وى را سزاوار استفاده از چنان بورسى دانسته است. اندكى بعد، به علّت آن كه تداركات و مقدّمات سفر به درازا مىانجامد، با روى كار آمدن هيأت دولت جديد، درخشش از مقام وزارت بر كنار مىگردد و به جاى او [[خانلری، پرویز|پرويز ناتل خانلرى]] به قدرت مىرسد: «قرار بود در ظرف دو هفته راه بيفتيم؛ ولى نيفتاديم تا درخشش افتاد و خانلرى آمد.» در اين جا آلاحمد دچار ترديد مىشود و مىپندارد خانلرى، به تقاص نقارى كه بينشان حاكم بوده است، بورس او را لغو خواهد كرد؛ امّا خانلرى، تنها به كاستن روزان سفر جلال، بسنده مىكند: | جلال پيش خود حدس مىزند كه درخشش، «به جبران سگ دوىهاى» او در چاپ و نشر مجلّه «مهرگان»- كه صاحب امتيازش درخشش بوده- وى را سزاوار استفاده از چنان بورسى دانسته است. اندكى بعد، به علّت آن كه تداركات و مقدّمات سفر به درازا مىانجامد، با روى كار آمدن هيأت دولت جديد، درخشش از مقام وزارت بر كنار مىگردد و به جاى او [[خانلری، پرویز|پرويز ناتل خانلرى]] به قدرت مىرسد: «قرار بود در ظرف دو هفته راه بيفتيم؛ ولى نيفتاديم تا درخشش افتاد و خانلرى آمد.» در اين جا [[آل احمد، جلال|آلاحمد]] دچار ترديد مىشود و مىپندارد خانلرى، به تقاص نقارى كه بينشان حاكم بوده است، بورس او را لغو خواهد كرد؛ امّا خانلرى، تنها به كاستن روزان سفر جلال، بسنده مىكند: | ||
«خيال مىكردم، اسمم را قلم خواهد زد، كه نزد؛ امّا بورس نه ماهه، شد چهار ماهه.» سفر | «خيال مىكردم، اسمم را قلم خواهد زد، كه نزد؛ امّا بورس نه ماهه، شد چهار ماهه.» سفر [[آل احمد، جلال|آلاحمد]]، از تاريخ «جمعه/ /6 مهر/ 1341» شروع مىشود و او اوّلين يادداشتش را «در هواپيماى ارفرانس»، «روى آسمان مرز تركيه» مىنگارد و تقريبا هر روز، و گاهى در نوبتهاى مختلف، گزارش سفرش را ادامه مىدهد، تا اين كه رشته تسلسل آنها، در تاريخ «چهارشنبه/ /16 آبان/ [1341]»، پس از شرح ملاقاتش با محمّد على جمالزاده، گسسته مىشود. با يك حساب سرانگشتى، در مىيابيم كه يادداشتهاى جلال، به جاى چهار ماه (صد و بيست روز)، چهل روز را در برمىگيرد و ما از ما وقع هشتاد روز بعدى، بىخبر مىمانيم. | ||
معلوم نيست به چه دليلى آلاحمد در بقيّه ايّام سفرش، همان جور منظّم و دقيق، يادداشتهايش را ادامه نداده و يا به عللى كه بر كسى پوشيده است - فرضا آسيبهاى ناشى از يورش مأموران ساواک، يا گزند حوادث غير مترقّبه روزگاران - آنها نابود شدهاند. | معلوم نيست به چه دليلى [[آل احمد، جلال|آلاحمد]] در بقيّه ايّام سفرش، همان جور منظّم و دقيق، يادداشتهايش را ادامه نداده و يا به عللى كه بر كسى پوشيده است - فرضا آسيبهاى ناشى از يورش مأموران ساواک، يا گزند حوادث غير مترقّبه روزگاران - آنها نابود شدهاند. | ||
روز ورود | روز ورود [[آل احمد، جلال|آلاحمد]]، به سوييس، مصادف با «دوشنبه 14 آبان 13 41 بوده است و بر اساس يادداشت روز «سهشنبه 15 آبان 1341»، مىتوان گفت كه پس از ده روز ماندن در سوييس، آن جا را به مقصد آلمان ترك كرده: «ديگر اين كه ديروز عصر رفتم سراغ يك شركت هواپيمايى، به اسم كوك، براى رزرو كردن جا در هواپيماى زوريخ- كلن. براى شش نفر و در 15 نوامبر.» | ||
سرگشتگى و تلاطم روحى جلال، از خلال نوشتههايش، رخ مىنمايد و ترديدها و يقينهاى او را، به خوبى هويدا مىكند. | سرگشتگى و تلاطم روحى جلال، از خلال نوشتههايش، رخ مىنمايد و ترديدها و يقينهاى او را، به خوبى هويدا مىكند. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
جلال در ژنو، به ديدار محمّدعلى جمالزاده مىشتابد و در انتهاى سفرنامهاش، شرحى جذّاب و خواندنى، از ملاقاتشان ارائه مىدهد: «با جهانبگلو ناهار خوردم و راه افتادم سراغ جمالزاده. صبح، از كافهاى كه اباطيل قبلى را در آن يادداشت كردم، تلفنى زده بودم به حضرت و سلام و عليك و كه:" مىخواهم خدمت برسم."» | جلال در ژنو، به ديدار محمّدعلى جمالزاده مىشتابد و در انتهاى سفرنامهاش، شرحى جذّاب و خواندنى، از ملاقاتشان ارائه مىدهد: «با جهانبگلو ناهار خوردم و راه افتادم سراغ جمالزاده. صبح، از كافهاى كه اباطيل قبلى را در آن يادداشت كردم، تلفنى زده بودم به حضرت و سلام و عليك و كه:" مىخواهم خدمت برسم."» | ||
در حين مطالعه كتاب، به اسامى گروه كثيرى از نقّاشان، فيلم سازان، سياستمداران، نويسندگان،... و هنرمندان فرانسوى، انگليسى، آلمانى، امريكايى، روسى،... و ايتاليايى، با نامهاى انبوهى از اماكن تاريخى، تفريحگاهها، رستورانها، موزهها، خيابانها،... و كوچهها و پس كوچههاى فرانسه، به خصوص پاريس، مواجه خواهيم شد كه اگر دانش اجتماعى وسيعى نداشته باشيم، و اگر جغرافياى فرانسه و نقشه عمومى پاريس را نشناسیم،... مسلّما ارتباط معنوى و فكرى چندان مناسبى، با اثر | در حين مطالعه كتاب، به اسامى گروه كثيرى از نقّاشان، فيلم سازان، سياستمداران، نويسندگان،... و هنرمندان فرانسوى، انگليسى، آلمانى، امريكايى، روسى،... و ايتاليايى، با نامهاى انبوهى از اماكن تاريخى، تفريحگاهها، رستورانها، موزهها، خيابانها،... و كوچهها و پس كوچههاى فرانسه، به خصوص پاريس، مواجه خواهيم شد كه اگر دانش اجتماعى وسيعى نداشته باشيم، و اگر جغرافياى فرانسه و نقشه عمومى پاريس را نشناسیم،... مسلّما ارتباط معنوى و فكرى چندان مناسبى، با اثر [[آل احمد، جلال|آلاحمد]]، و با خود او، برقرار نخواهيم كرد. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
مقدمه و متن كتاب. | مقدمه و متن كتاب. | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش