۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
مؤلف، دليل شرعى را به دو دسته تقسيمبندى مىكند: | مؤلف، دليل شرعى را به دو دسته تقسيمبندى مىكند: | ||
#دليل شرعى لفظى كه شامل مباحثى همچون معانى حرفيه، هيئت جمله، جمله تامه و جمله ناقصه، جمله خبريه و انشائيه، صيغه فعل امر و ادوات عموم مىباشد؛ | |||
#دليل شرعى غير لفظى كه دربردارنده مباحثى همچون دلالتهاى فعل و تقرير معصوم(ع) است. | |||
نويسنده، در بيان اين نوع از دليل شرعى مىنويسد: | نويسنده، در بيان اين نوع از دليل شرعى مىنويسد: | ||
خط ۴۴: | خط ۴۳: | ||
بنابراین، گاهى امام معصوم(ع) فعلى را انجام مىدهد كه آن فعل، بيانكننده يك حكم شرعى است و گاهى در محضر ايشان عملى انجام مىشود و ايشان در رد و يا اثبات اين عمل سخنى نمىگويند كه اين حالت نشاندهنده موافقت ايشان با اين عمل است كه در اصطلاح علم اصول، به آن تقرير و يا امضاء حكم از جانب ايشان گفته مىشود؛ به عبارت ديگر، فعلى كه از معصوم(ع) صادر مىشود، داراى دو حالت است: | بنابراین، گاهى امام معصوم(ع) فعلى را انجام مىدهد كه آن فعل، بيانكننده يك حكم شرعى است و گاهى در محضر ايشان عملى انجام مىشود و ايشان در رد و يا اثبات اين عمل سخنى نمىگويند كه اين حالت نشاندهنده موافقت ايشان با اين عمل است كه در اصطلاح علم اصول، به آن تقرير و يا امضاء حكم از جانب ايشان گفته مىشود؛ به عبارت ديگر، فعلى كه از معصوم(ع) صادر مىشود، داراى دو حالت است: | ||
#انجام فعل و يا عدم آن از سوى معصوم(ع) همراه با تعدادى قرينه حاليه و يا مقاليه سابقه و يا لاحقه است كه اين تعداد از قرائن، بيانكننده اين است كه اين فعل، فقط به ايشان اختصاص دارد، مانند جواز ازدواج دائم با بيش از چهار زن، وجوب تهجد و نماز شب و... و گاهى با توجه به قرائن فهميده مىشود كه فعل ايشان، براى تعليم و آموزش ديگران است كه در اينصورت بايد همه به آن ملتزم باشند، مانند اينكه پيامبر(ص) فرمود: «خذوا عنى مناسككم و صلوا كما رأيتمونى أصلى»؛ اين سخن، قرينه بر اين است كه اين افعال(انجام مناسك و نماز) مختص به حضرت رسول(ص) نمىباشد، بلكه براى تعليم مردم است و بر همه است كه آنها را فرابگيرند. | |||
#قرينهاى وجود ندارد تا معين كند كه آيا انجام آن فعل، به معصوم(ع) اختصاص دارد و يا اينكه اين عمل از امورى است كه بر همه مسلمانان واجب است تا آن را فرابگيرند؛ در اينصورت بايد به قدر متيقن از ايشان استناد نمود و آن عبارت است از اينكه: معصومين(ع)، مرتكب عمل حرام نمىشوند، بنابراین، اگر معصوم(ع) عملى را انجام دهد، فعل ايشان، نشاندهنده عدم حرمت آن عمل است و همچنين مىدانيم كه معصوم(ع) عمل واجبى را ترك نمىنمايد، بنابراین، اگر ايشان عملى را ترك نمود، اين فعل ايشان، نشاندهنده عدم وجوب آن عمل است. | |||
مؤلف در ادامه مىگويد: | مؤلف در ادامه مىگويد: | ||
خط ۵۶: | خط ۵۴: | ||
تفاوت بين اين دو (أمارات و اصول)، ناشى از اختلاف در سنخ چيزى است كه در هر يك از اين دو جعل شده است؛ به اين معنى كه شارع مقدس أمارات را به منزله علم در نظر گرفته است؛ يعنى همانگونه كه نتيجه علم، كاشفيت و طريقيت است، أماره نيز داراى همين نقش است، ازاينرو، مجعول در أمارات، طريقيت و كاشفيت است و با اينكه طريقيت و كاشفيت أمارات، تكوينا ناقص است، اما شارع مقدس با تأييد حجيت أمارات، كاشفيت آنها را تأييد نموده است، ولى مجعول در باب اصول عمليه، يكى از دو مورد ذيل است: | تفاوت بين اين دو (أمارات و اصول)، ناشى از اختلاف در سنخ چيزى است كه در هر يك از اين دو جعل شده است؛ به اين معنى كه شارع مقدس أمارات را به منزله علم در نظر گرفته است؛ يعنى همانگونه كه نتيجه علم، كاشفيت و طريقيت است، أماره نيز داراى همين نقش است، ازاينرو، مجعول در أمارات، طريقيت و كاشفيت است و با اينكه طريقيت و كاشفيت أمارات، تكوينا ناقص است، اما شارع مقدس با تأييد حجيت أمارات، كاشفيت آنها را تأييد نموده است، ولى مجعول در باب اصول عمليه، يكى از دو مورد ذيل است: | ||
#مجعول در اصول عمليه، عبارت است از تعيين وظيفه عملى مكلف در مقام شك، بدون اينكه كاشفيت از حكم در نظر گرفته شود، مانند دو اصل برائت و احتياط، كه مجعول در اولى(برائت)، معذريت است و مجعول در اصل دومى (احتياط)، منجزيت در مورد شك است. | |||
#شارع مقدس، اصل عملى را نازل منزله يقين در نظر مىگيرد، همانند استصحاب كه در مورد آن گفتهاند: شارع مقدس، مؤداى استصحاب را نازل منزله يقين در نظر گرفته است و مانند اين است كه حكم، واقعا ثابت شده است و بايد بدان عمل نمود. | |||
مؤلف، در ادامه، در بيان رد اين تفاوت(بين اصل و أماره) از نظر [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]]، اينگونه توضيح مىدهد: | مؤلف، در ادامه، در بيان رد اين تفاوت(بين اصل و أماره) از نظر [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]]، اينگونه توضيح مىدهد: |
ویرایش