۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
در مقدمه ناشر، به اهميت فقه اسلامى و تلاش نويسنده در تحقيق، تحليل و آموزش عميق معارف اسلامى اشاره شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/9 مقدمه ناشر، ص9- 10] </ref>. | در مقدمه ناشر، به اهميت فقه اسلامى و تلاش نويسنده در تحقيق، تحليل و آموزش عميق معارف اسلامى اشاره شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/9 مقدمه ناشر، ص9- 10] </ref>. | ||
نويسنده در مقدمه به اين نكته اشاره كرده كه پيش از اين كتابى با نام «مفاهيم انسانية في كلمات الإمام جعفر الصادق(ع)» از نويسنده منتشر شده كه با كتاب حاضر هر دو در يك زمينه نگارش شده است؛ جز اينكه در قبلى معيارهاى اخلاقى از ديدگاه اخلاق و اجتماع و در اين كتاب معيارهاى اخلاقى از ديدگاه فقه غنى و پربار امام صادق(ع) مورد مطالعه قرار گرفته است <ref>مقدمه نويسنده، ص11</ref> | نويسنده در مقدمه به اين نكته اشاره كرده كه پيش از اين كتابى با نام «مفاهيم انسانية في كلمات الإمام جعفر الصادق(ع)» از نويسنده منتشر شده كه با كتاب حاضر هر دو در يك زمينه نگارش شده است؛ جز اينكه در قبلى معيارهاى اخلاقى از ديدگاه اخلاق و اجتماع و در اين كتاب معيارهاى اخلاقى از ديدگاه فقه غنى و پربار امام صادق(ع) مورد مطالعه قرار گرفته است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/11 مقدمه نويسنده، ص11]</ref> | ||
«ايمان منهاى اخلاق» عنوان بخش (دفتر) اول كتاب است. نويسنده در ابتداى اين دفتر، به اين نكته اشاره دارد كه همه احاديث اهل بيت(ع)، بر اساس مبانى اخلاقى و مكارم انسانى استوار است و هر كسى مطلبى را به آنها نسبت دهد كه با اصول اخلاقى و اهداف انسانى سازگار نباشد، به آنها تهمت زده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/15 متن كتاب، ص15] </ref>. | «ايمان منهاى اخلاق» عنوان بخش (دفتر) اول كتاب است. نويسنده در ابتداى اين دفتر، به اين نكته اشاره دارد كه همه احاديث اهل بيت(ع)، بر اساس مبانى اخلاقى و مكارم انسانى استوار است و هر كسى مطلبى را به آنها نسبت دهد كه با اصول اخلاقى و اهداف انسانى سازگار نباشد، به آنها تهمت زده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/15 متن كتاب، ص15] </ref>. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
در فقه اسلامى، احكام و دستوراتى هست كه در قرآن و سنت، بهطور صريح بيان و مقرر شده و قواعد و اصولى مىباشد كه از قرآن و سنت، سرچشمه گرفته است. براى هر حكمى از احكام اسلامى، انگيزه و فلسفهاى هست كه به سبب آن وضع شده است. برخى از فلسفههاى احكام، حفظ آسايش و آرامش جامعه است، برخى از آنها، حفظ توازن و تعادل در اجتماع و برخى ديگر، براى جلب منفعت و يا دفع ضرر و يا درمان بيمارىهاى اجتماعى است كه در هر يكى از آنها، مصلحت و منفعت فرد و اجتماع، رعايت شده است. لذا مىتوان گفت احكام و مقررات شرع مقدس اسلام، بر چند گونه است كه برخى تشريع و برخى ديگر، امضاى شارع است كه در ادامه اين دفتر، در پنج بخش، به تفصيل، به آن پرداخته شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/28 ر.ك: همان، ص28]</ref>. | در فقه اسلامى، احكام و دستوراتى هست كه در قرآن و سنت، بهطور صريح بيان و مقرر شده و قواعد و اصولى مىباشد كه از قرآن و سنت، سرچشمه گرفته است. براى هر حكمى از احكام اسلامى، انگيزه و فلسفهاى هست كه به سبب آن وضع شده است. برخى از فلسفههاى احكام، حفظ آسايش و آرامش جامعه است، برخى از آنها، حفظ توازن و تعادل در اجتماع و برخى ديگر، براى جلب منفعت و يا دفع ضرر و يا درمان بيمارىهاى اجتماعى است كه در هر يكى از آنها، مصلحت و منفعت فرد و اجتماع، رعايت شده است. لذا مىتوان گفت احكام و مقررات شرع مقدس اسلام، بر چند گونه است كه برخى تشريع و برخى ديگر، امضاى شارع است كه در ادامه اين دفتر، در پنج بخش، به تفصيل، به آن پرداخته شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/28 ر.ك: همان، ص28]</ref>. | ||
در دفتر دوم، به مباحث مربوط به ولايت، پرداخته شده است. در ابتداى اين دفتر، نويسنده به اين نكته اشاره دارد كه شيعه اثنىعشرى، معتقد است كه حكومت ظاهرى و معنوى از حقوق مسلم پيشواى معصومى است كه از طرف خداوند، تعيين و منصوب گردد. در مورد فقه و عادل در زمان غيبت هم حق فتوى، قضاوت، تصرف در اوقاف عمومى به شرطى كه متولى خاصى از طرف واقف تعيين نشده باشد، تصرف در اموال شخصى مفقودى كه دسترسى به او يا وكيلش نيست و حق تصرف در اموال اشخاص مهجور، ثابت است. اما در امور حسبيه، مشهور در ميان فقها آن است كه فقيه در امور حسبيه نيز ولايت دارد، اما نويسنده معتقد است در اين امور، همه مؤمنين و متدينين ولايت دارند، اگرچه به فقيه نيز دسترسى باشد.[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/57 | در دفتر دوم، به مباحث مربوط به ولايت، پرداخته شده است. در ابتداى اين دفتر، نويسنده به اين نكته اشاره دارد كه شيعه اثنىعشرى، معتقد است كه حكومت ظاهرى و معنوى از حقوق مسلم پيشواى معصومى است كه از طرف خداوند، تعيين و منصوب گردد. در مورد فقه و عادل در زمان غيبت هم حق فتوى، قضاوت، تصرف در اوقاف عمومى به شرطى كه متولى خاصى از طرف واقف تعيين نشده باشد، تصرف در اموال شخصى مفقودى كه دسترسى به او يا وكيلش نيست و حق تصرف در اموال اشخاص مهجور، ثابت است. اما در امور حسبيه، مشهور در ميان فقها آن است كه فقيه در امور حسبيه نيز ولايت دارد، اما نويسنده معتقد است در اين امور، همه مؤمنين و متدينين ولايت دارند، اگرچه به فقيه نيز دسترسى باشد.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/57 ر.ك: همان، ص57] </ref>. | ||
در ادامه، مسائل مربوط به ولايت فقيه، نمونههايى از فقه حنفى و جعفرى و مباحث ديگرى مطرح شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/58 همان: ص58-100]</ref>. | در ادامه، مسائل مربوط به ولايت فقيه، نمونههايى از فقه حنفى و جعفرى و مباحث ديگرى مطرح شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/58 همان: ص58-100]</ref>. |
ویرایش