۵۳٬۳۲۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا ==' به '==گزارش محتوا==') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
كتاب، در بر گيرنده نمطهاى چهار، پنج، شش، هفت و هشتم اشارات است و در پایان هر نمطى، تعليقهى باغنوى ذكر شده است. | كتاب، در بر گيرنده نمطهاى چهار، پنج، شش، هفت و هشتم اشارات است و در پایان هر نمطى، تعليقهى باغنوى ذكر شده است. | ||
== گزارش محتوا == | ==گزارش محتوا== | ||
برای آشنايى با روش صاحب محاكمات و صاحب تعليقات، چند نمونه از مطالب مورد بحث را، در برخى از نمطها، ذكر مىكنيم: 1- نمط چهارم(وجود و علل آن): صاحب محاكمات، مراد از وجود را وجود مطلق و مراد از علل وجود را وجودات خاصه مىداند با اين استدلال كه وجود مطلق، به گونه تشكيكى بر وجودات خاص حمل مىگردد، پس امرى ذاتى برای آنها نيست، چون تفاوت و تشكيك در امر ذاتى (ماهيت و اجزاى آن) محال است، بنا بر اين وجود مطلق، امرى عارضى برای وجودات خاص است ناگزير نيازمند به آنها و معلول برای آنها مىباشد؛ در مقابل، صاحب تعليقات، مىگويد: مراد، اين نيست كه وجودات خاص، علت برای وجود مطلقند، بلكه مقصود اين است: از آنجا كه وجود مطلق، نسبت به وجودات خاص عارضى است و عروض هر امر عارضى بر شىء ديگر، نيازمند به علت مىباشد، پس وجود مطلق در عروضش بر وجودات خاص، محتاج به علت است، اما اينكه آيا علت همان وجودات خاصند يا غير آنها، اثرى از آن در نمط چهارم و در كلام شارح وجود ندارد. | برای آشنايى با روش صاحب محاكمات و صاحب تعليقات، چند نمونه از مطالب مورد بحث را، در برخى از نمطها، ذكر مىكنيم: 1- نمط چهارم(وجود و علل آن): صاحب محاكمات، مراد از وجود را وجود مطلق و مراد از علل وجود را وجودات خاصه مىداند با اين استدلال كه وجود مطلق، به گونه تشكيكى بر وجودات خاص حمل مىگردد، پس امرى ذاتى برای آنها نيست، چون تفاوت و تشكيك در امر ذاتى (ماهيت و اجزاى آن) محال است، بنا بر اين وجود مطلق، امرى عارضى برای وجودات خاص است ناگزير نيازمند به آنها و معلول برای آنها مىباشد؛ در مقابل، صاحب تعليقات، مىگويد: مراد، اين نيست كه وجودات خاص، علت برای وجود مطلقند، بلكه مقصود اين است: از آنجا كه وجود مطلق، نسبت به وجودات خاص عارضى است و عروض هر امر عارضى بر شىء ديگر، نيازمند به علت مىباشد، پس وجود مطلق در عروضش بر وجودات خاص، محتاج به علت است، اما اينكه آيا علت همان وجودات خاصند يا غير آنها، اثرى از آن در نمط چهارم و در كلام شارح وجود ندارد. | ||
ویرایش