۵۳٬۳۲۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا ==' به '==گزارش محتوا==') |
|||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
[[خاوری شیرازی، فضلالله بن عبدالنبی|خاورى]] واژه ذوالقرنين را از قرآن به عاريت گرفته و مقصودش از ذوالقرنين، فتحعلى شاه است كه دو قرن حكومت كرد، البته قرن عربى كه سى سال است؛ هر چند كه حكومت او در سى سال دوم از هشت سال (1342-1350) فراتر نرفت و لذا مؤلف، سالهاى باقيمانده از قرن دوم را به ذكر تاريخ حكومت محمد شاه قاجار اختصاص داده است. | [[خاوری شیرازی، فضلالله بن عبدالنبی|خاورى]] واژه ذوالقرنين را از قرآن به عاريت گرفته و مقصودش از ذوالقرنين، فتحعلى شاه است كه دو قرن حكومت كرد، البته قرن عربى كه سى سال است؛ هر چند كه حكومت او در سى سال دوم از هشت سال (1342-1350) فراتر نرفت و لذا مؤلف، سالهاى باقيمانده از قرن دوم را به ذكر تاريخ حكومت محمد شاه قاجار اختصاص داده است. | ||
== گزارش محتوا == | ==گزارش محتوا== | ||
مؤلف در آغاز سخن در جلد اول، خطبهاى در ثنا و ستايش خداوندى و مدح پيامبر(ص) و معصومين(ع) مىآورد و پس از مدح فتحعلى شاه و ذكر القاب او، به بيان شرح حال خود و چگونگى راه يافتنش به دربار فتحعلى شاه مىپردازد. آنگاه به توصيف اوضاع مملكت ايران به ذكر نسب ايل قاجار پرداخته و از زمان فتحعلىخان قاجار كه معاصر شاه طهماسب سوم صفوى و نادر افشار بود، توضيح را بيشتر نموده و پس از ذكر مرگ وى و سپس محمدحسن خان و ايام اسارت آقا محمدخان و حسينقلى خان جهانسوز در شيراز و مرگ كريمخان و پايان حكومت زنديه و شرح نسبتا مبسوطى از ايام حكومت آقا محمدخان و چگونگى مرگ وى بهاريه 1212ق را آعاز و تا پايان سال 1241ق سال به سال وقايع را توضيح داده و نام اين جلد را كتاب «نامه خاقان» لقب داده است. | مؤلف در آغاز سخن در جلد اول، خطبهاى در ثنا و ستايش خداوندى و مدح پيامبر(ص) و معصومين(ع) مىآورد و پس از مدح فتحعلى شاه و ذكر القاب او، به بيان شرح حال خود و چگونگى راه يافتنش به دربار فتحعلى شاه مىپردازد. آنگاه به توصيف اوضاع مملكت ايران به ذكر نسب ايل قاجار پرداخته و از زمان فتحعلىخان قاجار كه معاصر شاه طهماسب سوم صفوى و نادر افشار بود، توضيح را بيشتر نموده و پس از ذكر مرگ وى و سپس محمدحسن خان و ايام اسارت آقا محمدخان و حسينقلى خان جهانسوز در شيراز و مرگ كريمخان و پايان حكومت زنديه و شرح نسبتا مبسوطى از ايام حكومت آقا محمدخان و چگونگى مرگ وى بهاريه 1212ق را آعاز و تا پايان سال 1241ق سال به سال وقايع را توضيح داده و نام اين جلد را كتاب «نامه خاقان» لقب داده است. | ||
ویرایش