۱۰۶٬۵۷۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== منابع مقاله ==' به '==منابع مقاله==') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'آیةالله' به 'آیتالله ') |
||
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[مؤلف ناشناخته (قرن 4 ق)]] ( | [[مؤلف ناشناخته (قرن 4 ق)]] (نویسنده) | ||
[[رواقی، علی]] ( | [[رواقی، علی]] (مقدمهنويس) | ||
[[ | [[آیتالله زاده شیرازی، مرتضی]] (مصحح) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 93/5 /ب3 | | کد کنگره =BP 93/5 /ب3 | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11568 | |||
| کتابخوان همراه نور =11568 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''بخشى از تفسيرى كهن به پارسى''' تفسيرى است ادبى كه از منابع ارزنده زبان فارسی به شمار مىرود. از آنجا كه آغاز و انجام كتاب افتادگى دارد، مؤلف و تاريخ قطعى تأليف آن، نامعلوم است؛ اما با توجه به شيوه كلى نگارش و همسانى آن با آثار منثور قرنهاى اوليه، بهويژه گونههاى زبانى منطقه خراسان، مىتوان حدس زد كه اين تفسير، در حوزه هرات تأليف يافته و تاريخ تأليف آن، حدود قرن چهارم و اواخر قرن سوم هجرى قمرى بوده است.<ref>ر.ک: نگاهى به كتابهاى تازه، ص51</ref> | '''بخشى از تفسيرى كهن به پارسى''' تفسيرى است ادبى كه از منابع ارزنده زبان فارسی به شمار مىرود. از آنجا كه آغاز و انجام كتاب افتادگى دارد، مؤلف و تاريخ قطعى تأليف آن، نامعلوم است؛ اما با توجه به شيوه كلى نگارش و همسانى آن با آثار منثور قرنهاى اوليه، بهويژه گونههاى زبانى منطقه خراسان، مىتوان حدس زد كه اين تفسير، در حوزه هرات تأليف يافته و تاريخ تأليف آن، حدود قرن چهارم و اواخر قرن سوم هجرى قمرى بوده است.<ref>ر.ک: نگاهى به كتابهاى تازه، ص51</ref> | ||
تحقيق و تصحيح اين اثر را [[ | تحقيق و تصحيح اين اثر را [[آیتالله زاده شیرازی، مرتضی |مرتضى آيتالله زاده شيرازى]] به عهده داشته است. | ||
== ساختار == | ==ساختار== | ||
كتاب با مقدمه مصحح آغاز و مطالب دربردارنده ترجمه و تفسير سورههاى اعراف، انفال، توبه، يونس، يوسف، رعد، | كتاب با مقدمه مصحح آغاز و مطالب دربردارنده ترجمه و تفسير سورههاى اعراف، انفال، توبه، يونس، يوسف، رعد، ابراهیم، حجر و سوره نحل (تا آيه 69) مىباشد. | ||
== گزارش محتوا == | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه، ضمن توصيف و معرفى نسخههاى كتاب، ويژگى كلى كتاب از نظر سبک | در مقدمه، ضمن توصيف و معرفى نسخههاى كتاب، ويژگى كلى كتاب از نظر سبک و روش، نكات گويشى و دستورى و روش تفسيرى، بيان شده است. در آخر نيز تاريخ تأليف كتاب بررسى شده است.<ref>مقدمه محقق، صيك تا سىودو</ref> | ||
در سياق كلى نگارش اين اثر، همسانى بسيار نزدیک | در سياق كلى نگارش اين اثر، همسانى بسيار نزدیک با آثار منثور قرن سوم و چهارم هجرى ديده مىشود. مقايسهاى اجمالى با متون كهن ترجمههاى تفسيرى قرآن كريم كه اينك در دسترس است، ما را به استوارى و استحكام الفاظ و عبارات و در عين حال زيبايى و رسايى مطالب اين اثر، واقف مىكند.<ref>مقدمه مصحح، صشش</ref> | ||
مترجم با انتخابى بسيار استادانه، به نقل مفاهيم والا به زبان فارسی پرداخته است و با بيانى هنرمندانه و بهدور از تكلف و تصنع، چون سواركارى چابك بر مركبى راهوار، خواننده را نرم و آسان از پستىها و بلندىهاى زبان مىگذراند.<ref>همان</ref> | مترجم با انتخابى بسيار استادانه، به نقل مفاهيم والا به زبان فارسی پرداخته است و با بيانى هنرمندانه و بهدور از تكلف و تصنع، چون سواركارى چابك بر مركبى راهوار، خواننده را نرم و آسان از پستىها و بلندىهاى زبان مىگذراند.<ref>همان</ref> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۳: | ||
كفتند گُفتند، مِن مَن، اوفتَد و اوفتيد، بِم باشم، بِيم باشيم، تَه تو، بَنَه كورفيذ، نمىنُوَهَم، نَه بَيا نباشى، نويشت نوشت.<ref>همان</ref> | كفتند گُفتند، مِن مَن، اوفتَد و اوفتيد، بِم باشم، بِيم باشيم، تَه تو، بَنَه كورفيذ، نمىنُوَهَم، نَه بَيا نباشى، نويشت نوشت.<ref>همان</ref> | ||
رسم الخط اين كتاب، مانند ساير كتابهاى قرون اوليه هجرى در | رسم الخط اين كتاب، مانند ساير كتابهاى قرون اوليه هجرى در ایران، به فارسی نوشته شده است كه شمارى از آن را در اينجا مىآوریم: چون «پ» و «چ» بهطور غالب با يك نقطه؛ نقطه روى «ذ»؛ نوشتن «گ» با «ك»؛ و احياناً نهادن سه نقطه زير «س» و دو نقطه داخل «ى»؛ تبديل «همزه» به «ه»: مىهفشردم؛ تبديل «ب» به «و»: وا خذاى، ميزوانى، تاويدن، نگاهوان، گوشوان، كوران (گبران)، تواهى؛ تبديل «ب» به «ف»: زفان؛ تبديل «پ» به «ب»: بسين؛ تبديل «ج» به «ژ»: كژ؛ تبديل «ز» به «ذ»: جذين؛ تبديل «ش» به «ژ»: دژوار، ژشت؛ تبديل «ف» به «و»: اوسهگانه، اوكنده؛ تبديل «ق» به «ك»: جوكى؛ تبديل «ن» به «همزه»: اواذه؛ تبديل «و» به «ب»: آباز، برزند، بابس؛ تبديل «ه» به «أ»: أُنيز و.<ref>همان، صهشت</ref> | ||
اگر بخواهيم براى اين كتاب، جايگاهى در ميان تفسيرهاى مترجَم بيابيم، بايد آن را در رديف تفسيرهاى ادبى و لغوى قرار دهيم. چه فراوانى شواهد منظوم و منثور و عنايت فراوان به اشتقاقهاى لغوى گواه اين مدعاست. شاهدى در اين زمينه نقل مىكنيم: در تفسير ''' «... و إنا لفاعلون» ''' گويد: چنين كنيم. لفاعلون آنست كه عرب گويند: نزلت بفلان فأحسن قرانا و فعل و فعل و فعل يكنون بهذه اللفظة عن أفاعيل الكرم و يقولون: غضب فلان فضرب و شتم و فعل و فعل و فعل يكنون عن أفاعيل الأذى.<ref>همان، صبيستويك</ref> | اگر بخواهيم براى اين كتاب، جايگاهى در ميان تفسيرهاى مترجَم بيابيم، بايد آن را در رديف تفسيرهاى ادبى و لغوى قرار دهيم. چه فراوانى شواهد منظوم و منثور و عنايت فراوان به اشتقاقهاى لغوى گواه اين مدعاست. شاهدى در اين زمينه نقل مىكنيم: در تفسير''' «... و إنا لفاعلون»''' گويد: چنين كنيم. لفاعلون آنست كه عرب گويند: نزلت بفلان فأحسن قرانا و فعل و فعل و فعل يكنون بهذه اللفظة عن أفاعيل الكرم و يقولون: غضب فلان فضرب و شتم و فعل و فعل و فعل يكنون عن أفاعيل الأذى.<ref>همان، صبيستويك</ref> | ||
نكته ديگرى كه در مورد روش تفسيرى مفسر مترجم لازم است گفته شود، اين است كه به شأن نزول آيات و رويدادهاى زمان نبوت نيز توجه داشته و به وقايع مربوط به آيات نيز اشاراتى دارد و چنانچه حكم آيهاى به آيهاى ديگر منسوخ شده باشد آن را نيز از نظر دور نكرده و به منسوخ بودن آن آيه اشاره مىكند؛ به عنوان مثال در آيه ''' «يا أيها النبي حرض النبي...» ''' گويد: تا ايذر محكم است. باقى آيت منسوخ است.<ref>همان، صبيستودو و بيستوسه</ref> | نكته ديگرى كه در مورد روش تفسيرى مفسر مترجم لازم است گفته شود، اين است كه به شأن نزول آيات و رويدادهاى زمان نبوت نيز توجه داشته و به وقايع مربوط به آيات نيز اشاراتى دارد و چنانچه حكم آيهاى به آيهاى ديگر منسوخ شده باشد آن را نيز از نظر دور نكرده و به منسوخ بودن آن آيه اشاره مىكند؛ به عنوان مثال در آيه''' «يا أيها النبي حرض النبي...»''' گويد: تا ايذر محكم است. باقى آيت منسوخ است.<ref>همان، صبيستودو و بيستوسه</ref> | ||
قرائتهاى اين كتاب، غالباً بر اصول قرّاء اهل سنت است و گاهى قرائتها را به اصحاب آنها نسبت مىدهد. از جمله اين افرادند: ابوعمرو، يعقوب، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، ابن محيصن، خفاف، يعقوب خضرمى، كسايى، بوموسى، دهّان، حمزه، بزّى، ابن فليح و.<ref>همان، صبيستوسه</ref> | قرائتهاى اين كتاب، غالباً ً بر اصول قرّاء اهل سنت است و گاهى قرائتها را به اصحاب آنها نسبت مىدهد. از جمله اين افرادند: ابوعمرو، يعقوب، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، ابن محيصن، خفاف، يعقوب خضرمى، كسايى، بوموسى، دهّان، حمزه، بزّى، ابن فليح و.<ref>همان، صبيستوسه</ref> | ||
مفسر در بيان و توضيح لغات قرآن كريم، به اشعار سرايندگان عرب جاهلى و مخضرم و اسلامى و مولّد استشهاد مىكند و ابيات شاهد در اين كتاب اندك نيست و معمولاً از امرؤالقيس، ابوالعتاهيه، عمر بن ابىربيعه، عبدالمسيح، فرزدق، رؤبه، زهير بن ابى سلمى، الراعى، ابودلف، يحيى بن عمار، مثقب العبدى، جرير و بسيارى از ديگر شاعران عرب، با تعبير «قال الشاعر» و «كقول بعضهم» از آنها ياد مىكند.<ref>همان، صبيستوپنج</ref> | مفسر در بيان و توضيح لغات قرآن كريم، به اشعار سرايندگان عرب جاهلى و مخضرم و اسلامى و مولّد استشهاد مىكند و ابيات شاهد در اين كتاب اندك نيست و معمولاً از امرؤالقيس، ابوالعتاهيه، عمر بن ابىربيعه، عبدالمسيح، فرزدق، رؤبه، زهير بن ابى سلمى، الراعى، ابودلف، يحيى بن عمار، مثقب العبدى، جرير و بسيارى از ديگر شاعران عرب، با تعبير «قال الشاعر» و «كقول بعضهم» از آنها ياد مىكند.<ref>همان، صبيستوپنج</ref> | ||
مفسر علاوه بر اشعار شعرا، پارهاى از مطالب را با آوردن مثلى از زبان فارسی توضيح مىدهد؛ مثلاً در ذيل آيه ''' «أفمن أسّس بنيانه...» ''' گويد: اين الف و فا استفهام است كه سخن به آن مفتتح، چنانكه پارسىگويان گويند در آغاز سخن: باش، كسى كه چنين كند؛ در نگر كسى كه چنين كند؛ بشنو كسى كه چنين كند.<ref>همان</ref> | مفسر علاوه بر اشعار شعرا، پارهاى از مطالب را با آوردن مثلى از زبان فارسی توضيح مىدهد؛ مثلاً در ذيل آيه''' «أفمن أسّس بنيانه...»''' گويد: اين الف و فا استفهام است كه سخن به آن مفتتح، چنانكه پارسىگويان گويند در آغاز سخن: باش، كسى كه چنين كند؛ در نگر كسى كه چنين كند؛ بشنو كسى كه چنين كند.<ref>همان</ref> | ||
وى همچنين از احاديث پيامبر(ص) و [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و اقوال بزرگانى چون عبدالله بن عباس و دانشمندان اسلامى از قبيل [[ | وى همچنين از احاديث پيامبر(ص) و [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و اقوال بزرگانى چون عبدالله بن عباس و دانشمندان اسلامى از قبيل [[ابن انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]]، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]، قطرب، ثعلب، عبدالله بن مبارك، ابوموسى اشعرى و ديگران، شاهد آورده است. ناگفته نماند كه در سرتاسر اين اثر، حتى يك بيت شعر فارسی ديده نمىشود.<ref>همان، صبيستوشش</ref> | ||
دقت نظر در برگرداندن آيات قرآنى و انتقال مضامين والاى اين كتاب آسمانى در قالب واژههاى فارسی، به دور از تكلّف و تصنع، فراوانى شواهد منظوم و منثور و استشهاد به احاديث و اقوال و آراء دانشمندان اسلامى، از ديگر ويژگىهاى اين تفسير است.<ref>نگاهى به كتابهاى تازه، ص51</ref> | دقت نظر در برگرداندن آيات قرآنى و انتقال مضامين والاى اين كتاب آسمانى در قالب واژههاى فارسی، به دور از تكلّف و تصنع، فراوانى شواهد منظوم و منثور و استشهاد به احاديث و اقوال و آراء دانشمندان اسلامى، از ديگر ويژگىهاى اين تفسير است.<ref>نگاهى به كتابهاى تازه، ص51</ref> | ||
خط ۷۴: | خط ۷۵: | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۸۲: | خط ۸۳: | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||