پرش به محتوا

تذکره شعرای یزد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی'
جز (جایگزینی متن - 'برخي' به 'برخی')
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۲: خط ۴۲:
براى آشنايى با روش و محتواى اين اثر، توجه به چند مطلب مفيد و جالب ذيل كافى است:
براى آشنايى با روش و محتواى اين اثر، توجه به چند مطلب مفيد و جالب ذيل كافى است:


#وضع عمومى شعر در دوره ايلخانان: درباره سرايندگى دوره مغول مى‌توان گفت كه شعر عرفانى نمونه‌هاى كامل پيدا كرد و در واقع بهترين و لطيف‌ترين معانى تصوف در اين عصر به قالب عبارت موزون فارسى درآمد... و به اين ترتيب ادبيات عظيم عرفانى را به وجود آورد و كلمات در ادبيات صوفيانه معانى ديگرى پيدا كردند؛ مثلا: عاشق يعنى صوفى و... ازاين‌رو اشعار [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و مولوى و سعدى و حافظ پر است از اين‌گونه رمزها و كنايات و اصطلاحات كه بدون اطلاع از تصوف فهم آنها ممكن نيست.<ref>ر.ک: متن كتاب، ص1-2</ref>
#وضع عمومى شعر در دوره ايلخانان: درباره سرايندگى دوره مغول مى‌توان گفت كه شعر عرفانى نمونه‌هاى كامل پيدا كرد و در واقع بهترين و لطيف‌ترين معانى تصوف در اين عصر به قالب عبارت موزون فارسی درآمد... و به اين ترتيب ادبيات عظيم عرفانى را به وجود آورد و كلمات در ادبيات صوفيانه معانى ديگرى پيدا كردند؛ مثلا: عاشق يعنى صوفى و... ازاين‌رو اشعار [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و مولوى و سعدى و حافظ پر است از اين‌گونه رمزها و كنايات و اصطلاحات كه بدون اطلاع از تصوف فهم آنها ممكن نيست.<ref>ر.ک: متن كتاب، ص1-2</ref>
#:يكى از شاعران اين دوره عبارت است از: معين‌الدين معلم كه در زمان خود از علماى بزرگ بشمار مى‌رفت و پيوسته اوقاتش مصروف تدريس علوم عقلى و نقلى مى‌شد. در اوايل سلطنت سلاطين آل مظفر در يزد مى‌زيسته و صاحب تاريخ معينى و هم از وزراى آل مظفر بوده است... معين‌الدين در نظم و نثر ماهر بوده و براى نمونه دوبيتى از اشعار او نقل مى‌شود:{{شعر}}
#:يكى از شاعران اين دوره عبارت است از: معين‌الدين معلم كه در زمان خود از علماى بزرگ بشمار مى‌رفت و پيوسته اوقاتش مصروف تدريس علوم عقلى و نقلى مى‌شد. در اوايل سلطنت سلاطين آل مظفر در يزد مى‌زيسته و صاحب تاريخ معينى و هم از وزراى آل مظفر بوده است... معين‌الدين در نظم و نثر ماهر بوده و براى نمونه دوبيتى از اشعار او نقل مى‌شود:{{شعر}}
#:{{ب|''خون مى‌چكدم به‌جاى آب از ديده''|2=''كار من و دل هست خراب از ديده''}}
#:{{ب|''خون مى‌چكدم به‌جاى آب از ديده''|2=''كار من و دل هست خراب از ديده''}}
#:{{ب|''برخیز و بيا كه تا تو رفتى رفته است''|2=''رنگ از رخ و صبر از دل و خواب ازديده''}}{{پایان شعر}}
#:{{ب|''برخیز و بيا كه تا تو رفتى رفته است''|2=''رنگ از رخ و صبر از دل و خواب ازديده''}}{{پایان شعر}}
#در دوره صفويه سبک  شعر فارسى تغيير حاصل كرده و شيوه تازه‌اى در غزل فارسى پديد آمد كه مى‌توان آن را شيوه بيان حال و يا جزئى‌گويى ناميد. تذكره‌نويسان اين طرز تازه را كه حد فاصلى است بين سبک  عراقى و هندى به نام‌هاى مختلف ذكر كرده‌اند از جمله واقعه‌گويى. ويژگى‌هاى اين سبک  را مى‌توان در نكته‌سنجى و خيال‌پرورى و مضمون‌آفرينى و سادگى زبان خلاصه كرد كه به‌تدريج به پيچيدگى و باريك‌انديشى و خيال‌بافى گرايش مى‌كند و سبک  هندى را به وجود مى‌آورد. در اين دوره لغات عاميانه هم به آن افزوده مى‌شود؛ ازاين‌رو شعر وحشى پر است از اين‌گونه اصطلاحات و تعبيرات.
#در دوره صفويه سبک  شعر فارسی تغيير حاصل كرده و شيوه تازه‌اى در غزل فارسی پديد آمد كه مى‌توان آن را شيوه بيان حال و يا جزئى‌گويى ناميد. تذكره‌نويسان اين طرز تازه را كه حد فاصلى است بين سبک  عراقى و هندى به نام‌هاى مختلف ذكر كرده‌اند از جمله واقعه‌گويى. ويژگى‌هاى اين سبک  را مى‌توان در نكته‌سنجى و خيال‌پرورى و مضمون‌آفرينى و سادگى زبان خلاصه كرد كه به‌تدريج به پيچيدگى و باريك‌انديشى و خيال‌بافى گرايش مى‌كند و سبک  هندى را به وجود مى‌آورد. در اين دوره لغات عاميانه هم به آن افزوده مى‌شود؛ ازاين‌رو شعر وحشى پر است از اين‌گونه اصطلاحات و تعبيرات.
#:جزئى‌گويى و تازه‌جويى، باريك‌انديشى و ايراد مضامين پيچيده در شعر و تمايل گويندگان به صنايع شعرى و تكلفات، بيشتر شد و همين عوامل مختصات سبک  معمول اين عصر كه به سبک  هندى مشهور است بشمار مى‌رود.<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>
#:جزئى‌گويى و تازه‌جويى، باريك‌انديشى و ايراد مضامين پيچيده در شعر و تمايل گويندگان به صنايع شعرى و تكلفات، بيشتر شد و همين عوامل مختصات سبک  معمول اين عصر كه به سبک  هندى مشهور است بشمار مى‌رود.<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>
#:يكى از شاعران اين دوره وحشى بافقى است كه از جمله چنين سروده است:{{شعر}}{{ب|''تا مقصد عشاق ره دور و دراز است''|2=''يك منزل از آن باديه عشق مجاز است''}}{{ب|''در عشق اگر باديه چند كنى طى''|2=''دانى كه در اين ره چه نشيب و چه فراز است''}}{{ب|''صد بوالعجبى هست همه لازمه عشق''|2=''از جمله يكى قصه محمود و اياز است''}}{{ب|''عشق است كه سر در قدم ناز نهاد است''|2=''حسن است كه مى‌گردد و جوياى نياز است''}}{{ب|''اين نوع عجب نيست كه كبك دَرِيَش را''|2=''رنگينى منقار ز خون دل باز است''}}{{ب|''اين مهره مومى كه دل ماست چه بايد''|2=''با برق جنون كآتش ياقوت‌گداز است''}}{{ب|''وحشى تو برون نامده از سعى كم خويش''|2=''ورنه دَرِ اين خانه به روى همه باز است''}}{{پایان شعر}}.<ref>ر.ک: همان، ص41-42</ref>
#:يكى از شاعران اين دوره وحشى بافقى است كه از جمله چنين سروده است:{{شعر}}{{ب|''تا مقصد عشاق ره دور و دراز است''|2=''يك منزل از آن باديه عشق مجاز است''}}{{ب|''در عشق اگر باديه چند كنى طى''|2=''دانى كه در اين ره چه نشيب و چه فراز است''}}{{ب|''صد بوالعجبى هست همه لازمه عشق''|2=''از جمله يكى قصه محمود و اياز است''}}{{ب|''عشق است كه سر در قدم ناز نهاد است''|2=''حسن است كه مى‌گردد و جوياى نياز است''}}{{ب|''اين نوع عجب نيست كه كبك دَرِيَش را''|2=''رنگينى منقار ز خون دل باز است''}}{{ب|''اين مهره مومى كه دل ماست چه بايد''|2=''با برق جنون كآتش ياقوت‌گداز است''}}{{ب|''وحشى تو برون نامده از سعى كم خويش''|2=''ورنه دَرِ اين خانه به روى همه باز است''}}{{پایان شعر}}.<ref>ر.ک: همان، ص41-42</ref>
خط ۶۶: خط ۶۶:
كتاب حاضر، مستند است و نويسنده، ارجاعات و توضيحاتش را به‌صورت پاورقى آورده است. مؤلف متأسفانه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش اثر حاضر را معين نكرده است.
كتاب حاضر، مستند است و نويسنده، ارجاعات و توضيحاتش را به‌صورت پاورقى آورده است. مؤلف متأسفانه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش اثر حاضر را معين نكرده است.


نويسنده براى نگارش اثر حاضر از تعداد قابل توجهى (120 منبع) از آثار سودمند به زبان فارسى بهره برده است.<ref>ر.ک: همان، ص655-660</ref>
نويسنده براى نگارش اثر حاضر از تعداد قابل توجهى (120 منبع) از آثار سودمند به زبان فارسی بهره برده است.<ref>ر.ک: همان، ص655-660</ref>


==پانويس ==
==پانويس ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش