بهارستان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی'
جز (جایگزینی متن - 'دعاي' به 'دعای')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی')
خط ۲۶: خط ۲۶:
}}
}}


'''بهارستان''' يا '''روضة الأخبار و تحفة الأبرار'''، اثر [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]] (817 - 898ق / 1414 - 1493م)، كتابى در حكايات و اندرزهاى اخلاقى به نثر ساده و مسجع آميخته با نظم مى‌باشد كه به زبان فارسى و در سال 892ق، نوشته شده است.<ref>دانش‌نامه جهان اسلام، ص705</ref>
'''بهارستان''' يا '''روضة الأخبار و تحفة الأبرار'''، اثر [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]] (817 - 898ق / 1414 - 1493م)، كتابى در حكايات و اندرزهاى اخلاقى به نثر ساده و مسجع آميخته با نظم مى‌باشد كه به زبان فارسی و در سال 892ق، نوشته شده است.<ref>دانش‌نامه جهان اسلام، ص705</ref>


[[جامی، عبدالرحمن|جامى]] اين كتاب را براى فرزندش، ضياء‌الدين يوسف كه به «آموختن مقدمات كلام عرب و اندوختن قواعد فنون ادب» اشتغال داشت، گردآورى نموده و آن را به پادشاه تيمورى سلطان حسين بايقرا (سل 873 - 911ق / 1468 - 1505م) تقديم داشته است.<ref>دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ص95</ref>
[[جامی، عبدالرحمن|جامى]] اين كتاب را براى فرزندش، ضياء‌الدين يوسف كه به «آموختن مقدمات كلام عرب و اندوختن قواعد فنون ادب» اشتغال داشت، گردآورى نموده و آن را به پادشاه تيمورى سلطان حسين بايقرا (سل 873 - 911ق / 1468 - 1505م) تقديم داشته است.<ref>دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ص95</ref>
خط ۳۷: خط ۳۷:
ابراهيم حريرى تفاوت ميان اين دو اثر را در شمار اشعار و چگونگى به كاربردن آن‌ها مى‌داند و معتقد است كه در بهارستان، اشعار بيشترى ديده مى‌شود و شعر در اين كتاب، ترجمه كاملى است از نثر ماقبل خود؛ درحالى‌كه در گلستان، شعر در خدمت تأييد، تكميل و يا تزيين‌بخش منثور هر داستان است. او همچنين مى‌افزايد كه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] به جاى نوشتن يك كتاب اجتماعى و ادبى كه براى متكلم و مترسل مفيد باشد، كتابى در تصوف، عرفان، هزل، نقد شعر و اخلاقيات نوشته و به اثر خود، جنبه علمى و درسى داده است.
ابراهيم حريرى تفاوت ميان اين دو اثر را در شمار اشعار و چگونگى به كاربردن آن‌ها مى‌داند و معتقد است كه در بهارستان، اشعار بيشترى ديده مى‌شود و شعر در اين كتاب، ترجمه كاملى است از نثر ماقبل خود؛ درحالى‌كه در گلستان، شعر در خدمت تأييد، تكميل و يا تزيين‌بخش منثور هر داستان است. او همچنين مى‌افزايد كه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] به جاى نوشتن يك كتاب اجتماعى و ادبى كه براى متكلم و مترسل مفيد باشد، كتابى در تصوف، عرفان، هزل، نقد شعر و اخلاقيات نوشته و به اثر خود، جنبه علمى و درسى داده است.


بهارستان، نثرى ساده و درعين‌حال مسجع دارد كه گاهى به تكلف مى‌گرايد. در نثر بهارستان، صنايع بديعى فراوان به چشم مى‌آيند كه برخى از آنها عبارتند از: جناس، تشبيه، تضاد و مراعات نظير. افزون بر صنايع ادبى، از ديگر ويژگى‌هاى نثر بهارستان، به كار گرفتن آيات قرآنى، احاديث، امثال و حكم، اشعار فارسى و عربى و لغات و اصطلاحات عرفانى است.<ref>دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ص95</ref>
بهارستان، نثرى ساده و درعين‌حال مسجع دارد كه گاهى به تكلف مى‌گرايد. در نثر بهارستان، صنايع بديعى فراوان به چشم مى‌آيند كه برخى از آنها عبارتند از: جناس، تشبيه، تضاد و مراعات نظير. افزون بر صنايع ادبى، از ديگر ويژگى‌هاى نثر بهارستان، به كار گرفتن آيات قرآنى، احاديث، امثال و حكم، اشعار فارسی و عربى و لغات و اصطلاحات عرفانى است.<ref>دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ص95</ref>


بهارستان در مقايسه با گلستان، سخنان منظوم بيشترى دارد؛ نثر آن مسجّع و در برخى موارد كمى متكلّفانه است، اما در مجموع، شيوه انشاى بهارستان از گلستان، حتى در قسمت‌هايى كه رنگ ادبى بيشترى دارد، ساده‌تر است.
بهارستان در مقايسه با گلستان، سخنان منظوم بيشترى دارد؛ نثر آن مسجّع و در برخى موارد كمى متكلّفانه است، اما در مجموع، شيوه انشاى بهارستان از گلستان، حتى در قسمت‌هايى كه رنگ ادبى بيشترى دارد، ساده‌تر است.
خط ۴۳: خط ۴۳:
نثر بهارستان، به پختگى و انسجام گلستان نيست و حجم آن به‌تقريب، برابر حجم گلستان است؛ اگرچه احتمالاً اين امر، تقليدى آگاهانه نبوده و بيشتر به حجم آثارى از اين نوع برمى‌گردد. روى‌هم‌رفته [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] توانسته است شيوه نثرنويسان باذوق پيشين را در دوران كم‌ذوقى‌هاى معاصرانش دنبال كند.<ref>دانش‌نامه جهان اسلام، ص706</ref>
نثر بهارستان، به پختگى و انسجام گلستان نيست و حجم آن به‌تقريب، برابر حجم گلستان است؛ اگرچه احتمالاً اين امر، تقليدى آگاهانه نبوده و بيشتر به حجم آثارى از اين نوع برمى‌گردد. روى‌هم‌رفته [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] توانسته است شيوه نثرنويسان باذوق پيشين را در دوران كم‌ذوقى‌هاى معاصرانش دنبال كند.<ref>دانش‌نامه جهان اسلام، ص706</ref>


با آنكه گلستان سعدى به لحاظ قالب و محتواى آن از منابع اصلى [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] در تأليف بهارستان بوده است، به نظر مى‌رسد منابع ديگرى از جمله تذكره‌هاى فارسى، مقامات عرفانى و تواريخ گوناگون نيز در شمار مآخذ او بوده‌اند. حاكمى، «المستجاد من فَعَلات الاجواد» و «الفرج بعد الشدّة» تنوخى و ترجمه فارسى آن را از منابع بهارستان برشمرده است و ابراهيمى حريرى «[[كليلة و دمنة]]»، «[[مرزبان‌نامه]]»، «حدائق السحر»، «چهار مقاله»، «المعجم في معايير اشعار العجم» و آثار [[عبید زاکانی، عبیدالله|عبيد زاكانى]] را از جمله اين مآخذ مى‌داند.<ref>دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ص95</ref>
با آنكه گلستان سعدى به لحاظ قالب و محتواى آن از منابع اصلى [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] در تأليف بهارستان بوده است، به نظر مى‌رسد منابع ديگرى از جمله تذكره‌هاى فارسی، مقامات عرفانى و تواريخ گوناگون نيز در شمار مآخذ او بوده‌اند. حاكمى، «المستجاد من فَعَلات الاجواد» و «الفرج بعد الشدّة» تنوخى و ترجمه فارسی آن را از منابع بهارستان برشمرده است و ابراهيمى حريرى «[[كليلة و دمنة]]»، «[[مرزبان‌نامه]]»، «حدائق السحر»، «چهار مقاله»، «المعجم في معايير اشعار العجم» و آثار [[عبید زاکانی، عبیدالله|عبيد زاكانى]] را از جمله اين مآخذ مى‌داند.<ref>دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ص95</ref>


با تمام اين تفاصيل، تنها چند سالى پس از تأليف بهارستان، اين اثر مورد توجه و التفات از مؤلفان، مترجمان، شارحان و كاتبان آثار ادبى و عرفانى قرار گرفت. اين توجه و التفات از طريق تقليد، تلخيص، شرح، ترجمه، كتابت و بعدها چاپ بهارستان به ظهور رسيد. از ميان آثارى كه بهارستان را جزو منابع خود قرار داده و يا به تقليد از آن نوشته شده است، مى‌توان به اين كتاب‌ها اشاره كرد: «ترجمه مجالس النفائس» امير على‌شير نوايى از حكيم شاه محمد قزوينى، «مجمع الخواص» از صادقى كتاب‌دار، «منتخب الاشعار»، «شمع انجمن» از محمد صديق و «بلبلستان» از فوزى موستارى.<ref>همان</ref>
با تمام اين تفاصيل، تنها چند سالى پس از تأليف بهارستان، اين اثر مورد توجه و التفات از مؤلفان، مترجمان، شارحان و كاتبان آثار ادبى و عرفانى قرار گرفت. اين توجه و التفات از طريق تقليد، تلخيص، شرح، ترجمه، كتابت و بعدها چاپ بهارستان به ظهور رسيد. از ميان آثارى كه بهارستان را جزو منابع خود قرار داده و يا به تقليد از آن نوشته شده است، مى‌توان به اين كتاب‌ها اشاره كرد: «ترجمه مجالس النفائس» امير على‌شير نوايى از حكيم شاه محمد قزوينى، «مجمع الخواص» از صادقى كتاب‌دار، «منتخب الاشعار»، «شمع انجمن» از محمد صديق و «بلبلستان» از فوزى موستارى.<ref>همان</ref>
خط ۵۶: خط ۵۶:
با آنكه نويسنده قسمتى از كتاب را به پيروى از گلستان سعدى نوشته، ولى مسلّم است كه قصد او در اين كار، ساده‌تر كردن شيوه انشاى [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] بوده و به همين سبب، انشاى بهارستان حتّى در آن قسمت كه رنگ ادبى آن بيشتر است، بيش از آنچه انتظار مى‌رود، متمايل به سادگى است و شايد يكى از علل اين تمايل، اختصاص كتاب به تعليم فرزند نوآموزش بوده است.<ref>حاكمى، اسماعيل، ص2</ref>
با آنكه نويسنده قسمتى از كتاب را به پيروى از گلستان سعدى نوشته، ولى مسلّم است كه قصد او در اين كار، ساده‌تر كردن شيوه انشاى [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] بوده و به همين سبب، انشاى بهارستان حتّى در آن قسمت كه رنگ ادبى آن بيشتر است، بيش از آنچه انتظار مى‌رود، متمايل به سادگى است و شايد يكى از علل اين تمايل، اختصاص كتاب به تعليم فرزند نوآموزش بوده است.<ref>حاكمى، اسماعيل، ص2</ref>


با آنكه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] روضه هفتم را كه در شرح‌حال گروهى از شاعران برگزيده فارسى تا عهد اوست، به اختصار تمام پرداخته است، ليكن همان اشارات كوتاه كه در اين روضه آورده، حاوى نكات سودمندى است كه در تحقيق احوال شاعران مى‌تواند محل استفاده باشد.<ref>همان، ص3</ref>
با آنكه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] روضه هفتم را كه در شرح‌حال گروهى از شاعران برگزيده فارسی تا عهد اوست، به اختصار تمام پرداخته است، ليكن همان اشارات كوتاه كه در اين روضه آورده، حاوى نكات سودمندى است كه در تحقيق احوال شاعران مى‌تواند محل استفاده باشد.<ref>همان، ص3</ref>


عبارات كتاب، روى‌هم‌رفته، ساده و شيرين است و در ميان آثار منثور، مقامى شامخ دارد. اين كتاب غالبا مشتمل بر مطالب اخلاقى عالى و دستورهاى سودمند براى زندگانى است. قطعه‌هاى تاريخى آن نيز قسمت‌هاى مفيدى دارد كه به روشن شدن احوال شعرا و عرفا كمك مى‌كند. در مقام مقايسه بهارستان با گلستان سعدى، سخن منظوم بهارستان بيشتر است و سجع و تكلّف به‌وفور در آن راه يافته و در روضه ششم آن، پاره‌اى از مطايبات فراهم آمده است كه خواننده را از سليقه تربيتى نويسنده به شگفتى و شك مى‌آورد.<ref>همان، ص3</ref>
عبارات كتاب، روى‌هم‌رفته، ساده و شيرين است و در ميان آثار منثور، مقامى شامخ دارد. اين كتاب غالبا مشتمل بر مطالب اخلاقى عالى و دستورهاى سودمند براى زندگانى است. قطعه‌هاى تاريخى آن نيز قسمت‌هاى مفيدى دارد كه به روشن شدن احوال شعرا و عرفا كمك مى‌كند. در مقام مقايسه بهارستان با گلستان سعدى، سخن منظوم بهارستان بيشتر است و سجع و تكلّف به‌وفور در آن راه يافته و در روضه ششم آن، پاره‌اى از مطايبات فراهم آمده است كه خواننده را از سليقه تربيتى نويسنده به شگفتى و شك مى‌آورد.<ref>همان، ص3</ref>
خط ۷۹: خط ۷۹:
#:{{ب|''از سرّ سربه‌مهر پشيمان نشد كسى''|2=''بس فاش‌گشته سرّ كه پشيمانى آورد''}}{{پایان شعر}}
#:{{ب|''از سرّ سربه‌مهر پشيمان نشد كسى''|2=''بس فاش‌گشته سرّ كه پشيمانى آورد''}}{{پایان شعر}}
#حذف فعل به قرينه: «مرا دهان خاموش، تو را زبان پرخروش».
#حذف فعل به قرينه: «مرا دهان خاموش، تو را زبان پرخروش».
#استناد به اشعار فارسى و عربى به جهت تأكيد:{{شعر}}
#استناد به اشعار فارسی و عربى به جهت تأكيد:{{شعر}}
#:{{ب|''أبكى و ما يدريك ما يبكينى''|2=''أبكى حذار ان تفارقينى''}}
#:{{ب|''أبكى و ما يدريك ما يبكينى''|2=''أبكى حذار ان تفارقينى''}}
#:{{ب|''چو ميزبان بنهد خوان مكرمت آن به''|2=''كه از ملاحظه ميهمان كنار كند ''}}{{پایان شعر}}
#:{{ب|''چو ميزبان بنهد خوان مكرمت آن به''|2=''كه از ملاحظه ميهمان كنار كند ''}}{{پایان شعر}}
#آوردن لغات و اصطلاحات عرفان و تصوّف، مانند: «مريد، صوفى، دلق، خرقه، پير، خانقاه، فقر، مقامات، وصول و...».
#آوردن لغات و اصطلاحات عرفان و تصوّف، مانند: «مريد، صوفى، دلق، خرقه، پير، خانقاه، فقر، مقامات، وصول و...».
#آوردن لغات و اصطلاحات زيباى فارسى، مانند: افسوس‌پيشه، بزه‌مند، جفاكيش، ستيزه‌سنج، گران‌جان، بارگى و...:
#آوردن لغات و اصطلاحات زيباى فارسی، مانند: افسوس‌پيشه، بزه‌مند، جفاكيش، ستيزه‌سنج، گران‌جان، بارگى و...:


- «جز علمى را فرانگيرى كه به ترك آن بزه‌مندى ميرى».
- «جز علمى را فرانگيرى كه به ترك آن بزه‌مندى ميرى».
خط ۹۱: خط ۹۱:
ضمنا به اين نكته بايد اشاره كرد كه بهارستان، در مجموع داراى مطالب و حكايات متنوعى در موضوعات مختلف است، از قبيل: حكايات تاريخى، ادبى، عاشقانه، مطايبات، احوال و اقوال مجانين عقلا از قبيل: بهلول و جوحى، احوال و اقوال كريمان و بخشندگان، مانند: حاتم طائى و معن بن زائده و ذكر احوال و اقوال دانشمندان و شاعران و قصّه‌هاى جانوران.
ضمنا به اين نكته بايد اشاره كرد كه بهارستان، در مجموع داراى مطالب و حكايات متنوعى در موضوعات مختلف است، از قبيل: حكايات تاريخى، ادبى، عاشقانه، مطايبات، احوال و اقوال مجانين عقلا از قبيل: بهلول و جوحى، احوال و اقوال كريمان و بخشندگان، مانند: حاتم طائى و معن بن زائده و ذكر احوال و اقوال دانشمندان و شاعران و قصّه‌هاى جانوران.


اين نكته نيز قابل ذكر است كه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] در روضه هفتم، شرح احوال و برخى از آثار شاعران معروف فارسى‌گوى را از زمان رودكى تا روزگار مؤلف به‌اختصار نقل كرده و به نقد آن‌ها پرداخته است.
اين نكته نيز قابل ذكر است كه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] در روضه هفتم، شرح احوال و برخى از آثار شاعران معروف فارسی‌گوى را از زمان رودكى تا روزگار مؤلف به‌اختصار نقل كرده و به نقد آن‌ها پرداخته است.


وى در ديباچه بهارستان، درباره آن كتاب چنين آورده است:
وى در ديباچه بهارستان، درباره آن كتاب چنين آورده است:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش