پرش به محتوا

درآمدی بر مستندات قرآنی فلسفه سیاسی امام خمینی رحمه‌الله: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'فعاليت‌هاى' به 'فعالیت‌های'
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
جز (جایگزینی متن - 'فعاليت‌هاى' به 'فعالیت‌های')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}
}}


'''درآمدى بر مستندات قرآنى فلسفه سياسى امام خمينى(ره)''' از آثار ارزنده [[حجةالاسلام دكتر نجف لك‌زايى]](متولد زابل 1348ش) است كه در آن كوشيده است مؤلفه‌هاى اصلى فلسفه سياسى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) را شناسايى و مشخص كند و مستندات و ريشه‌هاى آن را در آيات قرآن كريم بشناساند. اين پژوهش نشانگر اين نظر است كه تمام فعاليت‌هاى سياسى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) در دوران زندگیش در جهت اجرا و تحقق اهداف متعالى قرآن بود و در نتيجه فلسفه سياسى او نيز قرآنى و الهى به معناى حقيقى كلمه است.
'''درآمدى بر مستندات قرآنى فلسفه سياسى امام خمينى(ره)''' از آثار ارزنده [[حجةالاسلام دكتر نجف لك‌زايى]](متولد زابل 1348ش) است كه در آن كوشيده است مؤلفه‌هاى اصلى فلسفه سياسى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) را شناسايى و مشخص كند و مستندات و ريشه‌هاى آن را در آيات قرآن كريم بشناساند. اين پژوهش نشانگر اين نظر است كه تمام فعالیت‌های سياسى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) در دوران زندگیش در جهت اجرا و تحقق اهداف متعالى قرآن بود و در نتيجه فلسفه سياسى او نيز قرآنى و الهى به معناى حقيقى كلمه است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۴۳: خط ۴۳:
#مقصود نويسنده از اصطلاح فلسفه سياسى، پرسش‌هاى پايدار و ابدى بشر است كه «گلن تيندر» در كتاب «تفكر سياسى» آن را به‌صورت 29 پرسش نشان داده است ولى نويسنده اثر حاضر 19 پرسش از آن پرسش‌ها را مهمتر دانسته و در اينجا ذكر كرده است.<ref>همان، ص 33-34</ref>
#مقصود نويسنده از اصطلاح فلسفه سياسى، پرسش‌هاى پايدار و ابدى بشر است كه «گلن تيندر» در كتاب «تفكر سياسى» آن را به‌صورت 29 پرسش نشان داده است ولى نويسنده اثر حاضر 19 پرسش از آن پرسش‌ها را مهمتر دانسته و در اينجا ذكر كرده است.<ref>همان، ص 33-34</ref>
#نويسنده، نظر سيد على قادرى درباره انديشه سياسى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) و طبقه‌بندى معرفت‌هاى سياسى را نقد كرده و افزوده است تقسيم معرفت سياسى به حوزه‌هاى پنج‌گانه مذكور، امرى سليقه‌اى و فاقد مبناى روش‌شناختى منطقى و قابل دفاع است. از همين‌رو به عنوان مثال معلوم نيست حوزه علم سياست چرا از حوزه تحليل سياسى جدا شده است!... و سرانجام تأكيد كرده است كه هر فرهنگ و تمدنى بايد علوم انسانى بومى متناسب با خودش را داشته باشد و بنا بر نظر [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) مسلمانان بايد سياست اسلامى مأخوذ از كتاب و سنت را سرلوحه زندگى سياسى خودشان قرار دهند<ref>همان، ص 38- 42</ref>
#نويسنده، نظر سيد على قادرى درباره انديشه سياسى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) و طبقه‌بندى معرفت‌هاى سياسى را نقد كرده و افزوده است تقسيم معرفت سياسى به حوزه‌هاى پنج‌گانه مذكور، امرى سليقه‌اى و فاقد مبناى روش‌شناختى منطقى و قابل دفاع است. از همين‌رو به عنوان مثال معلوم نيست حوزه علم سياست چرا از حوزه تحليل سياسى جدا شده است!... و سرانجام تأكيد كرده است كه هر فرهنگ و تمدنى بايد علوم انسانى بومى متناسب با خودش را داشته باشد و بنا بر نظر [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) مسلمانان بايد سياست اسلامى مأخوذ از كتاب و سنت را سرلوحه زندگى سياسى خودشان قرار دهند<ref>همان، ص 38- 42</ref>
#نويسنده نكته جالبى را در مورد نقش پيامبران الهى در فعاليت‌هاى سياسى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) يادآور شده است: گفتنى است كه [[خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]] بارها و بارها داستان موسى(ع) و فرعون را مطرح كرده و از آن نتيجه گرفته است كه رهبران الهى در هر عصر و زمانى بايد در مقابل طواغيت قيام و مبارزه كنند. انبيا الگوهاى زندگى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) به‌ويژه زندگى مبارزاتى ايشان بوده‌اند<ref>همان، ص 91- 92</ref>
#نويسنده نكته جالبى را در مورد نقش پيامبران الهى در فعالیت‌های سياسى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) يادآور شده است: گفتنى است كه [[خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]] بارها و بارها داستان موسى(ع) و فرعون را مطرح كرده و از آن نتيجه گرفته است كه رهبران الهى در هر عصر و زمانى بايد در مقابل طواغيت قيام و مبارزه كنند. انبيا الگوهاى زندگى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) به‌ويژه زندگى مبارزاتى ايشان بوده‌اند<ref>همان، ص 91- 92</ref>
#نويسنده يادآور شده است كه مبارزه با موانع كمال اگر در سطح فردى باشد جهاد اكبر ناميده مى‌شود. جهاد اكبر تلاشى است كه از سوى تك‌تك انسانها در جهت جايگزينى فضايل به جاى رذايل صورت مى‌گيرد.... ولى جهاد اصغر تلاشى است كه از سوى حكومت با همراهى مردم در جهت مبارزه با موانع كمال در سطح اجتماع چه در داخل يك كشور و چه در سطح بين‌المللى و ميان چند كشور صورت مى‌گيرد. انقلاب اسلامى، مبارزه‌اى بود كه [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) براى مبارزه با موانع كمال‌طلبى مردم مسلمان ايران به راه انداخت. دولت استبدادى شاه، مهمترين مانع بيرونى كمال‌طلبى مردم ايران بود. چنانكه مبارزه با آمريكا به عنوان ديكتاتور و مستبدّ جهانى با همين منطق قابل توجيه است<ref>همان، ص 126</ref>
#نويسنده يادآور شده است كه مبارزه با موانع كمال اگر در سطح فردى باشد جهاد اكبر ناميده مى‌شود. جهاد اكبر تلاشى است كه از سوى تك‌تك انسانها در جهت جايگزينى فضايل به جاى رذايل صورت مى‌گيرد.... ولى جهاد اصغر تلاشى است كه از سوى حكومت با همراهى مردم در جهت مبارزه با موانع كمال در سطح اجتماع چه در داخل يك كشور و چه در سطح بين‌المللى و ميان چند كشور صورت مى‌گيرد. انقلاب اسلامى، مبارزه‌اى بود كه [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) براى مبارزه با موانع كمال‌طلبى مردم مسلمان ايران به راه انداخت. دولت استبدادى شاه، مهمترين مانع بيرونى كمال‌طلبى مردم ايران بود. چنانكه مبارزه با آمريكا به عنوان ديكتاتور و مستبدّ جهانى با همين منطق قابل توجيه است<ref>همان، ص 126</ref>
#نويسنده تأكيد كرده است كه نظريه مشروعيت اسلامى و شيعى [[خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]] (ره) كه مبتنى بر آموزه‌هاى قرآنى است از نوع نظريه‌هاى مشروعيت الهى است. در اين نظريه انسانها هيچ يك بر ديگرى ولايت و حق سلطه سياسى ندارند. تنها خدا به عنوان خالق انسان حق ذاتى براى فرمان دادن به انسان را دارد. خداوند از طريق انبيا، امامان و فقهاى واجد شرايط (شرط فقاهت و عدالت) دستورهاى خود را در اختيار انسان‌ها قرار داده است... حكومت دينى دو پايه دارد: از سويى مشروعيت خود را از خدا و از سوى ديگر قدرت خود را جهت تحقق عينى از مردم مى‌گيرد<ref>همان، ص 164</ref>
#نويسنده تأكيد كرده است كه نظريه مشروعيت اسلامى و شيعى [[خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]] (ره) كه مبتنى بر آموزه‌هاى قرآنى است از نوع نظريه‌هاى مشروعيت الهى است. در اين نظريه انسانها هيچ يك بر ديگرى ولايت و حق سلطه سياسى ندارند. تنها خدا به عنوان خالق انسان حق ذاتى براى فرمان دادن به انسان را دارد. خداوند از طريق انبيا، امامان و فقهاى واجد شرايط (شرط فقاهت و عدالت) دستورهاى خود را در اختيار انسان‌ها قرار داده است... حكومت دينى دو پايه دارد: از سويى مشروعيت خود را از خدا و از سوى ديگر قدرت خود را جهت تحقق عينى از مردم مى‌گيرد<ref>همان، ص 164</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش