۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تبرك' به 'تبرک') |
جز (جایگزینی متن - 'شيعيان' به 'شیعیان ') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
مقدمه: ايشان در مقدمه به تلاش استكبار براى ايجاد نفاق و تفرقه بين مسلمانان اشاره كرده و از امورى؛ همچون كتب انحرافى و سراسر تحريف و افترا كه توسط وهابيّون و سلفىهاى منحرف در عربستان سعودى چاپ شده و به حجّاج داده مىشود يا اعمال تروريستى كه توسط سپاه صحابه در كشورهایى؛ مثل پاكستان انجام شده و باعث شهادت عدهاى كثير از مسلمين و | مقدمه: ايشان در مقدمه به تلاش استكبار براى ايجاد نفاق و تفرقه بين مسلمانان اشاره كرده و از امورى؛ همچون كتب انحرافى و سراسر تحريف و افترا كه توسط وهابيّون و سلفىهاى منحرف در عربستان سعودى چاپ شده و به حجّاج داده مىشود يا اعمال تروريستى كه توسط سپاه صحابه در كشورهایى؛ مثل پاكستان انجام شده و باعث شهادت عدهاى كثير از مسلمين و شیعیان مىشود و چندين نمونه ديگر كه نياز به هشيارى بيش از پيش مسلمين داشته تا با دقت، توجه و وحدت اين توطئهها را خنثى كنند، ياد مىكند. | ||
عدم تحريف قرآن اولين مورد از شبهات دهگانه مطرح شده، توسط دشمنان تشيع اين است كه | عدم تحريف قرآن اولين مورد از شبهات دهگانه مطرح شده، توسط دشمنان تشيع اين است كه شیعیان قائل به تحريف قرآن هستند. مؤلف، ضمن يادآورى كتابى كه توسط اهل سنت در تحريف قرآن نوشته شده بود و بعدها توسط خودشان معدوم گرديد، مىفرمايد: در ميان شیعیان هم شخصى به اسم حاجى نورى با استفاده از چند روايت ضعيف، به چنين مطلبى رسيده بود و آن را به صورت كتاب درآورد كه با واكنش شديد علما مواجه شد و كتابهاى متعددى توسط بزرگان حوزه عليه آن نوشته شد؛ از جمله [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]] به طور كم سابقهاى به ذمّ اين كتاب و نويسنده آن پرداخت. لكن وهابيون و اهل سنت متعصب همين را گرفته و به عنوان سندى عليه شيعه علم كردهاند تا بگويند شيعه معتقد به تحريف قرآن است؛ در حالى كه هيچ اشارهاى به تلاش اين گروه حقه براى اثبات عدم تحريف قرآن نمىكنند. | ||
مؤلف در ادامه ضمن يادآورى آسيبهاى چنين تهمتهايى، به ادله عقلى و نقلى عدم تحريف قرآن پرداخته و در ضمن كلمه اخيره تهمت را يكى از بزرگترين گناهان نزد خدا مىداند كه متأسفانه بعضى از اهل سنت در مورد تشيع به چنين گناهى آلوده مىگردند. | مؤلف در ادامه ضمن يادآورى آسيبهاى چنين تهمتهايى، به ادله عقلى و نقلى عدم تحريف قرآن پرداخته و در ضمن كلمه اخيره تهمت را يكى از بزرگترين گناهان نزد خدا مىداند كه متأسفانه بعضى از اهل سنت در مورد تشيع به چنين گناهى آلوده مىگردند. | ||
تقيّه در كتاب و سنت، دومين ايرادى كه اهل سنت متعصب به | تقيّه در كتاب و سنت، دومين ايرادى كه اهل سنت متعصب به شیعیان گرفتهاند، اين است كه چرا شما در احكام خود چيزى به نام تقيّه داريد؛ در حالى كه تقيه نوعى از نفاق است؟ براى روشن شدن موضوع، مؤلف به تعريف تقيه پرداخته و فرقش را با نفاق مشخص مىسازد، سپس جايگاه تقيّه را در نزد عقل، كتاب و سنت روشن نموده است. | ||
از جمله به آيه 29 سوره غافر اشاره كرده كه كتمان ايمان توسط يك نفر از آل فرعون را بيان نموده و بر آن صحّه مىگذارد. | از جمله به آيه 29 سوره غافر اشاره كرده كه كتمان ايمان توسط يك نفر از آل فرعون را بيان نموده و بر آن صحّه مىگذارد. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
ايشان با اشاره به اين دو نظريه متضاد كه گروهى قائل به عدالت همه آنها شده و عدهاى ديگر به وجود منافقان و افراد غير صالح در ميان آنها تصريح نمودهاند، به ريشه اين دو نظريه پرداخته و چند سؤال بىپاسخ را از قائلان به نظريه اول مىپرسد كه نشان از بىدليل بودن حرف آنها دارد. | ايشان با اشاره به اين دو نظريه متضاد كه گروهى قائل به عدالت همه آنها شده و عدهاى ديگر به وجود منافقان و افراد غير صالح در ميان آنها تصريح نمودهاند، به ريشه اين دو نظريه پرداخته و چند سؤال بىپاسخ را از قائلان به نظريه اول مىپرسد كه نشان از بىدليل بودن حرف آنها دارد. | ||
احترام قبر بزرگان يكى ديگر از اشكالاتى كه به | احترام قبر بزرگان يكى ديگر از اشكالاتى كه به شیعیان گرفتهاند، اين است كه چرا ماها نسبت به قبور بزرگان خود؛ مانند پيامبر(ص) و ائمه(ع) احترام قائل شده و از آنها تبرک مىجوييم. | ||
مؤلف مىفرمايد: اتفاقا همه فرقههاى اسلامى به غير از وهابيون قائل به جواز زيارت قبور شدهاند و تنها اين فرقه منحرف و منحرف كننده هستند كه آن را جايز ندانسته و يا به صورت عمل مستقلى قبول نمىكنند. | مؤلف مىفرمايد: اتفاقا همه فرقههاى اسلامى به غير از وهابيون قائل به جواز زيارت قبور شدهاند و تنها اين فرقه منحرف و منحرف كننده هستند كه آن را جايز ندانسته و يا به صورت عمل مستقلى قبول نمىكنند. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
آخرين مبحث مؤلف در مورد ازدواج موقت، اشاره به زمان تحريم آن و اجتهاد در مقابل نصّى است كه حرام كننده آن مرتكب شده است. | آخرين مبحث مؤلف در مورد ازدواج موقت، اشاره به زمان تحريم آن و اجتهاد در مقابل نصّى است كه حرام كننده آن مرتكب شده است. | ||
سجده بر زمين؛ سجده | سجده بر زمين؛ سجده شیعیان كه بر خاک و امثال آن انجام مىشود، بهانه ديگرى براى مخالفان شده تا آنها را متهم به جهل و بدعت كنند. | ||
مؤلف براى رفع اين شبهه ابتدا توضيح مفصلى نسبت به سجده و اهميت و آثار آن ارائه نموده، ضمن ياد آورى عدم جواز سجده براى غير خدا، به بررسى آراى فقهى شيعه و سنى درباره موارد جواز سجده مىپردازد؛ اماميّه قائل به لزوم سجده بر زمين و آن چيزى كه از زمين مىرويد، غير از خوراكىها و پوشيدنىها شدهاند، در مقابل اهل سنت كه سجده بر هر چيزى را جايز شمردهاند كه با تأمل در اين نظريات معلوم مىشود، تفاوت چندانى بين اين دو نظريه وجود ندارد تا چنين واكنشى از سوى مخالفان مشاهده گردد، ضمن اينكه ادله قطعى از كلام و فعل پيامبر(ص) و سيره صحابه دالّ بر لزوم سجده بر زمين مىباشند. | مؤلف براى رفع اين شبهه ابتدا توضيح مفصلى نسبت به سجده و اهميت و آثار آن ارائه نموده، ضمن ياد آورى عدم جواز سجده براى غير خدا، به بررسى آراى فقهى شيعه و سنى درباره موارد جواز سجده مىپردازد؛ اماميّه قائل به لزوم سجده بر زمين و آن چيزى كه از زمين مىرويد، غير از خوراكىها و پوشيدنىها شدهاند، در مقابل اهل سنت كه سجده بر هر چيزى را جايز شمردهاند كه با تأمل در اين نظريات معلوم مىشود، تفاوت چندانى بين اين دو نظريه وجود ندارد تا چنين واكنشى از سوى مخالفان مشاهده گردد، ضمن اينكه ادله قطعى از كلام و فعل پيامبر(ص) و سيره صحابه دالّ بر لزوم سجده بر زمين مىباشند. | ||
جمع بين نمازها جمع بين نمازهاى ظهر و عصر و مغرب و عشاء كه توسط | جمع بين نمازها جمع بين نمازهاى ظهر و عصر و مغرب و عشاء كه توسط شیعیان جايز شمرده شده و عمل نيز مىشود، مستمسك ديگرى براى مخالفان متعصب شده تا عليه شيعه جو سازى كنند كه مؤلف ضمن اشاره به جايگاه رفيع نماز، ادله جمع بين نمازها را يادآورى نموده تا معلوم شود، عمل شیعیان مطابق دليل بوده و هيچ گونه بدعت و خلافى در اين عمل وجود ندارد. | ||
مسح بر پاها در وضو از جمله موارد اختلافى احكام بين شيعه و اهل سنت، وجوب مسح پاهاست كه شيعه به آن معتقد است، لكن مخالفان از اين مورد هم مثل هميشه براى جوسازى و تبليغ عليه | مسح بر پاها در وضو از جمله موارد اختلافى احكام بين شيعه و اهل سنت، وجوب مسح پاهاست كه شيعه به آن معتقد است، لكن مخالفان از اين مورد هم مثل هميشه براى جوسازى و تبليغ عليه شیعیان استفاده كردهاند. ايشان ضمن اشاره به آيه 6 سوره مائده كه به صراحت مسح پاها را لازم شمرده است، نظريه اهل سنت را اجتهادى صريح در مقابل نص قلمداد مىنمايد. | ||
جزء سوره بودن بسمله؛ از جمله اعتقادات شيعه اين است كه '''بسم اللّه الرحمن الرحيم''' جزء هر سورهاى غير از سوره برائت مىباشد كه البته ظهور و بروز آن در سوره حمد بيشتر است، چون واجب است در نمازها خوانده شود، لكن از كارهاى عجيب اهل سنت خصوصا در مسجدالحرام و مسجد پيامبر(ص) اين است كه يا بسمله را در اول سورهها نمىخوانند يا حتى در نمازهاى جهرى هم اخفاتا به جا مىآورند و اين در حالى است كه هفت آيه بودن سوره حمد و از آيات بودن بسمله امرى واضح براى همگان مىباشد. | جزء سوره بودن بسمله؛ از جمله اعتقادات شيعه اين است كه '''بسم اللّه الرحمن الرحيم''' جزء هر سورهاى غير از سوره برائت مىباشد كه البته ظهور و بروز آن در سوره حمد بيشتر است، چون واجب است در نمازها خوانده شود، لكن از كارهاى عجيب اهل سنت خصوصا در مسجدالحرام و مسجد پيامبر(ص) اين است كه يا بسمله را در اول سورهها نمىخوانند يا حتى در نمازهاى جهرى هم اخفاتا به جا مىآورند و اين در حالى است كه هفت آيه بودن سوره حمد و از آيات بودن بسمله امرى واضح براى همگان مىباشد. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
براى جهرى خواندن بسمله حتى در نمازهاى اخفاتى هم دلايلى روشن از روايات نبوى وجود دارد كه مؤلف بدانها اشاره كرده است. | براى جهرى خواندن بسمله حتى در نمازهاى اخفاتى هم دلايلى روشن از روايات نبوى وجود دارد كه مؤلف بدانها اشاره كرده است. | ||
توسل به اولياء از ديگر شبهات بىاساس اهل سنت مخصوصا وهابيون عليه | توسل به اولياء از ديگر شبهات بىاساس اهل سنت مخصوصا وهابيون عليه شیعیان ، توسل به اهلبيت و اولياى الهى است كه البته آيات قرآنى، ادله عقليه و روايات اسلامى همگى بر جواز و صحت توسل اذعان دارند. | ||
ویرایش