۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد') |
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
پيش از سال 606ق، به بغداد سفر كرد و در 606ق، از آنجا به قصد عراق عجم خارج شد، اما چون در همان اوقات خبر كشته شدن نصير الدوله رستم بن اردشير بن حسن، فرزند حامى خود را شنيد، بهسوى رى آمد. | پيش از سال 606ق، به بغداد سفر كرد و در 606ق، از آنجا به قصد عراق عجم خارج شد، اما چون در همان اوقات خبر كشته شدن نصير الدوله رستم بن اردشير بن حسن، فرزند حامى خود را شنيد، بهسوى رى آمد. | ||
طبرستان موطن ابن اسفنديار از آن پس، به خواست بزرگان آنجا تحت قلمرو سلطان محمد خوارزمشاه درآمد و او خبر اين حوادث را در آغاز کتاب خود نوشته است. دوران توقف او در رى حداقل دو ماه به طول انجاميد. در اين شهر بود كه در کتابخانه مدرسه رستم بن على بن شهريار، کتابى را كه ابوالحسن بن محمد يزدادى در تاريخ گاوبارگانِ طبرستان به عربى نوشته بود، به دست آورد و بر آن شد كه کتاب را بهعنوان اساس كار خود به | طبرستان موطن ابن اسفنديار از آن پس، به خواست بزرگان آنجا تحت قلمرو سلطان محمد خوارزمشاه درآمد و او خبر اين حوادث را در آغاز کتاب خود نوشته است. دوران توقف او در رى حداقل دو ماه به طول انجاميد. در اين شهر بود كه در کتابخانه مدرسه رستم بن على بن شهريار، کتابى را كه ابوالحسن بن محمد يزدادى در تاريخ گاوبارگانِ طبرستان به عربى نوشته بود، به دست آورد و بر آن شد كه کتاب را بهعنوان اساس كار خود به فارسی برگرداند. اندكزمانى پس از ترجمه کتاب، هنوز آن را از سواد به بياض نبرده بود كه به دعوت پدر به وطن خود مازندران (احتمالاً آمل) بازگشت و پس از توقفى كوتاه، راه خوارزم در پيش گرفت. اين شهر، به گفته او، در آن وقت شهرى آبادان و بارونق و ميعادگاه دانشمندان بود. | ||
5 سال از توقف او در خوارزم گذشته بود كه روزى در بازار کتابفروشان و صحافان آن شهر، ترجمه عربى ابن المقفع از نامه تنسر را به دست آورد. تنسر، موبد بزرگ اردشير بابكان، اين نامه را به جشنسْف (گشنسب)، شاه طبرستان، نوشته و او را به اطاعت اردشير خوانده بود. ابن اسفنديار اين متن را به | 5 سال از توقف او در خوارزم گذشته بود كه روزى در بازار کتابفروشان و صحافان آن شهر، ترجمه عربى ابن المقفع از نامه تنسر را به دست آورد. تنسر، موبد بزرگ اردشير بابكان، اين نامه را به جشنسْف (گشنسب)، شاه طبرستان، نوشته و او را به اطاعت اردشير خوانده بود. ابن اسفنديار اين متن را به فارسی ترجمه كرد و آن را در مدخل تاريخ طبرستان خود قرار دارد و بدينسان اين اثر گرانبهاى ادبيات پهلوى را از گزند روزگار حفظ كرد. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
نامه تنسر يكى از مهمترين اسنادى است كه راجع به تشكيلات زمان ساسانيان نوشته شده است. ابن اسفنديار در 603ق، به نگارش تاريخ خود مشغول بوده است؛ چه، در يك جاى آن اشاره مىكند كه در اين زمان، 400 سال از شهادت [[امام رضا(ع)]] (203ق) مىگذرد. البته تاريخ يادشده با توجه به سال شروع تأليف کتاب (پس از آمدن مؤلف به رى در 606ق) تقريبى مىنمايد. او بهطور يقين تا 613ق، در قيد حيات بوده و تا اين زمان، مشغول نگارش تاريخ خود بوده است. بهدرستى معلوم نيست كه آيا او در حمله مغول به خوارزم در 617ق، در آن شهر بوده و كشته شده، يا پيش از آن به زادگاه خود در مازندران بازگشته است. | نامه تنسر يكى از مهمترين اسنادى است كه راجع به تشكيلات زمان ساسانيان نوشته شده است. ابن اسفنديار در 603ق، به نگارش تاريخ خود مشغول بوده است؛ چه، در يك جاى آن اشاره مىكند كه در اين زمان، 400 سال از شهادت [[امام رضا(ع)]] (203ق) مىگذرد. البته تاريخ يادشده با توجه به سال شروع تأليف کتاب (پس از آمدن مؤلف به رى در 606ق) تقريبى مىنمايد. او بهطور يقين تا 613ق، در قيد حيات بوده و تا اين زمان، مشغول نگارش تاريخ خود بوده است. بهدرستى معلوم نيست كه آيا او در حمله مغول به خوارزم در 617ق، در آن شهر بوده و كشته شده، يا پيش از آن به زادگاه خود در مازندران بازگشته است. | ||
اثر ابن اسفنديار، قديمىترين کتاب در تاريخ طبرستان است. انشاى آن بسيار فصيح است، ولى مؤلف در استعمال لغات عربى، افراط ورزيده است. بخشهاى نخستين اين کتاب، حاوى مطالب افسانهاى است، ولى در مورد طبرستان پس از اسلام، اطلاعات تاريخى و جغرافيايى آن ارزشمند و مستند است، بهویژه آگاهىهاى بسيارى در مورد افراد مشهور محلى و شاعرانى كه به زبان [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] شعر سرودهاند، در آن به دست داده شده است. اين کتاب در 4 «قسم» است. بخشهاى پایانى آن كه در خصوص آل بویه و آل زيار و ابتداى تاريخ آل باوند بوده، از ميان رفته است. [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]]، خلاصهاى از اين اثر را به زبان انگليسى ترجمه كرده و در 1905م، منتشر ساخته است. متن | اثر ابن اسفنديار، قديمىترين کتاب در تاريخ طبرستان است. انشاى آن بسيار فصيح است، ولى مؤلف در استعمال لغات عربى، افراط ورزيده است. بخشهاى نخستين اين کتاب، حاوى مطالب افسانهاى است، ولى در مورد طبرستان پس از اسلام، اطلاعات تاريخى و جغرافيايى آن ارزشمند و مستند است، بهویژه آگاهىهاى بسيارى در مورد افراد مشهور محلى و شاعرانى كه به زبان [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] شعر سرودهاند، در آن به دست داده شده است. اين کتاب در 4 «قسم» است. بخشهاى پایانى آن كه در خصوص آل بویه و آل زيار و ابتداى تاريخ آل باوند بوده، از ميان رفته است. [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]]، خلاصهاى از اين اثر را به زبان انگليسى ترجمه كرده و در 1905م، منتشر ساخته است. متن فارسی آن همراه با ذيلهايى كه ديگران بر اين کتاب افزودهاند، در 1320ش، در تهران به كوشش [[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال آشتيانى]] به چاپ رسيده است<ref>آل داود، سید علی، جلد 3، ص13</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش