پرش به محتوا

تشیع مولود طبیعی اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شيعيان' به 'شیعیان '
جز (جایگزینی متن - 'سياسي' به 'سیاسی')
جز (جایگزینی متن - 'شيعيان' به 'شیعیان ')
خط ۵۱: خط ۵۱:
يكى از عوامل انتشار و توسعه ديدگاه دوم، آن است كه اين ديدگاه به‌طور طبيعى با ميل و هواى نفس انسان سازگار است؛ زيرا انسان بر اساس مصلحتى كه درك مى‌كند و شرايط و مقتضياتى كه مى‌سنجد، طبعاً مايل است در امور تصرف كند. برخى از صحابه، از آن جمله عمر بن الخطاب، طرف‌دار اين ديدگاه بودند. در تاريخ مى‌بينيم كه عمر در زمان پيامبر(ص) به صلح حديبيه معترض بود و بعد پيامبر(ص) «حى على خير العمل» را از اذان برداشت و متعه را باطل كرد و مانند اينها. اين ديگاه در ادامه به آنجا منتهى شد كه بر جنايات معاويه، يزيد، عمرو عاص، ابوبكر، بسر بن ارطاة، مغيرة بن وليد، خالد بن وليد و... با عنوان اجتهاد، سرپوش گذاشت. اين دو عقيده متضاد، در محضر رسول خدا(ص) در روز آخر عمر شريف نيز انعكاس يافت و بعد از رحلت پيامبر(ص) هم ادامه داشت.<ref>همان</ref>
يكى از عوامل انتشار و توسعه ديدگاه دوم، آن است كه اين ديدگاه به‌طور طبيعى با ميل و هواى نفس انسان سازگار است؛ زيرا انسان بر اساس مصلحتى كه درك مى‌كند و شرايط و مقتضياتى كه مى‌سنجد، طبعاً مايل است در امور تصرف كند. برخى از صحابه، از آن جمله عمر بن الخطاب، طرف‌دار اين ديدگاه بودند. در تاريخ مى‌بينيم كه عمر در زمان پيامبر(ص) به صلح حديبيه معترض بود و بعد پيامبر(ص) «حى على خير العمل» را از اذان برداشت و متعه را باطل كرد و مانند اينها. اين ديگاه در ادامه به آنجا منتهى شد كه بر جنايات معاويه، يزيد، عمرو عاص، ابوبكر، بسر بن ارطاة، مغيرة بن وليد، خالد بن وليد و... با عنوان اجتهاد، سرپوش گذاشت. اين دو عقيده متضاد، در محضر رسول خدا(ص) در روز آخر عمر شريف نيز انعكاس يافت و بعد از رحلت پيامبر(ص) هم ادامه داشت.<ref>همان</ref>


نويسنده با توجه به تحليل ياد شده در مورد مسئله جانشين پيامبر(ص)، مى‌گويد يك گروه به نص تمسك كرد و گروه ديگر، به اجتهاد، بدين ترتيب، ملاحظه مى‌كنيم كه شيعه- كه همان گروه متعبدو نص‌گرا است- به هنگام رحلت رسول اكرم(ص)، تولد يافت و شيعيان بلافاصله موجوديت و شخصيت خود را در جانب‌دارى عملى از پيشوايى و زعامت [[امام على(ع)]] در ميان مسلمانان به آزمايش گذاردند.<ref>همان</ref>
نويسنده با توجه به تحليل ياد شده در مورد مسئله جانشين پيامبر(ص)، مى‌گويد يك گروه به نص تمسك كرد و گروه ديگر، به اجتهاد، بدين ترتيب، ملاحظه مى‌كنيم كه شيعه- كه همان گروه متعبدو نص‌گرا است- به هنگام رحلت رسول اكرم(ص)، تولد يافت و شیعیان  بلافاصله موجوديت و شخصيت خود را در جانب‌دارى عملى از پيشوايى و زعامت [[امام على(ع)]] در ميان مسلمانان به آزمايش گذاردند.<ref>همان</ref>


نويسنده در پايان اين بخش، با ذكر نظرات مرحوم كاشف الغطا و مرحوم [[شرف‌الدین، عبدالحسین|سيد شرف‌الدين]]، به بررسى تعداد شيعيان هنگام رحلت پيامبر(ص) پرداخته است. مرحوم كاشف الغطا و شرف‌الدين، به ترتيب، شمار شيعيان را 300 و 250 نفر ذكر مى‌كنند و ادعا می‌كنند با تتبع افزون‌تر مى‌توان افراد بيشترى را در ميان صحابه يافت كه گرايش شيعى داشتند.<ref>همان</ref>
نويسنده در پايان اين بخش، با ذكر نظرات مرحوم كاشف الغطا و مرحوم [[شرف‌الدین، عبدالحسین|سيد شرف‌الدين]]، به بررسى تعداد شیعیان  هنگام رحلت پيامبر(ص) پرداخته است. مرحوم كاشف الغطا و شرف‌الدين، به ترتيب، شمار شیعیان  را 300 و 250 نفر ذكر مى‌كنند و ادعا می‌كنند با تتبع افزون‌تر مى‌توان افراد بيشترى را در ميان صحابه يافت كه گرايش شيعى داشتند.<ref>همان</ref>


وى در پايان، بحثى تحت عنوان تشيع روحى و سياسى دارد و اينكه آيا در انديشه شيعه بين اين دو نوع تشيع، تفكيكى هست يا خير، نظر نويسنده اين است كه اين تفكيك و جدايى نادرست است.<ref>همان، ص163</ref>
وى در پايان، بحثى تحت عنوان تشيع روحى و سياسى دارد و اينكه آيا در انديشه شيعه بين اين دو نوع تشيع، تفكيكى هست يا خير، نظر نويسنده اين است كه اين تفكيك و جدايى نادرست است.<ref>همان، ص163</ref>
خط ۶۳: خط ۶۳:
ب) «دليل شما در نفى شورا، عمل و سخنان كسانى است كه عمل و گفتارشان- به ويژه در سیاسیت و بالاخص در مسئله جانشين- مورد قبول شيعه نيست. به عبارت واضح‌تر آنان كه براى مصلحت سياسى خويش وصايت و حق [[امام على(ع)]] را كتمان مى‌كردند، چرا ممكن نباشد كه شورا را ناديده انگارند؟».<ref>همان</ref>
ب) «دليل شما در نفى شورا، عمل و سخنان كسانى است كه عمل و گفتارشان- به ويژه در سیاسیت و بالاخص در مسئله جانشين- مورد قبول شيعه نيست. به عبارت واضح‌تر آنان كه براى مصلحت سياسى خويش وصايت و حق [[امام على(ع)]] را كتمان مى‌كردند، چرا ممكن نباشد كه شورا را ناديده انگارند؟».<ref>همان</ref>


ج) سومين ايراد دكتر شريعتى، به بحث اجتهاد و نص مربوط مى‌شود. ايشان با اشاره به [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] مبنى بر تقسيم شدن صحابه به دو گروه طرف‌داران نص و طرفداران اجتهاد و نص‌گرا دانستن شيعيان مى‌گويد: «خواننده مطالب شما، يعنى روشنفكر مترقى مسلمان، مى‌خواهد بفهمد كه حق با على(ع) يا عمر و نوع برداشت هر يك از اين دو جناح از اسلام و عمل پيامبر(ص) چيست؟ ترديد نكنيد كه طرفداران نظريه اجتهادى را به طرف‌داران نظريه تعبدى ترجيح خواهد داد؛ البته شيعه سنى‌ترين فرقه اسلامى است، اما نوع تعبير و استدلال و انتخاب كلمات با توجه به انعكاسى كه در روحيه و بينش روشنفكر امروزى دارد، قابل انتقاد است».<ref>همان</ref>
ج) سومين ايراد دكتر شريعتى، به بحث اجتهاد و نص مربوط مى‌شود. ايشان با اشاره به [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] مبنى بر تقسيم شدن صحابه به دو گروه طرف‌داران نص و طرفداران اجتهاد و نص‌گرا دانستن شیعیان  مى‌گويد: «خواننده مطالب شما، يعنى روشنفكر مترقى مسلمان، مى‌خواهد بفهمد كه حق با على(ع) يا عمر و نوع برداشت هر يك از اين دو جناح از اسلام و عمل پيامبر(ص) چيست؟ ترديد نكنيد كه طرفداران نظريه اجتهادى را به طرف‌داران نظريه تعبدى ترجيح خواهد داد؛ البته شيعه سنى‌ترين فرقه اسلامى است، اما نوع تعبير و استدلال و انتخاب كلمات با توجه به انعكاسى كه در روحيه و بينش روشنفكر امروزى دارد، قابل انتقاد است».<ref>همان</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش