۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد') |
جز (جایگزینی متن - 'شيعيان' به 'شیعیان ') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
مهاجرت وى از مدينه به عراق، دانش سيره را كه در مدينه نشأت گرفت به مهمترين نقاط عالم اسلام يعنى عراق انتقال داد. | مهاجرت وى از مدينه به عراق، دانش سيره را كه در مدينه نشأت گرفت به مهمترين نقاط عالم اسلام يعنى عراق انتقال داد. | ||
ابن اسحاق از امامان چهارم، پنجم و ششم | ابن اسحاق از امامان چهارم، پنجم و ششم شیعیان هم روايت كرده است و در مجالس آنان شركت نموده لذا رجال شناسان اماميه او را در شمار اصحاب اين ائمه عليهمالسلام آوردهاند. | ||
بحث وثاقت يا عدم وثاقت ابن اسحاق، يكى از جنجالىترين بحثهاى رجالى در نوع خود است. زمانى كه ابن اسحاق در مدينه بود، به دلايلى كه شايد رقابت از آن جمله بوده، با دو تن از فقيهان و محدثان مدينه يكى مالك بن انس، ابن اسحاق گفت: انا بيطار علم مالك. الكامل في ضعفاء الرجال، ج 6، ص106 مالك نيز مىگفت: ابن اسحاق دجال من الدجاجلة. و ديگرى هشام بن عروه دليل اختلافش با هشام آن بود كه روايتى از زن او نقل كرده بود و به همين دليل هشام سخت خشمگين بود كه چگونه با زن وى ديدار كرده كه از وى حديث نقل مىكند؟ درگير شد. به همين دليل متهم به انواع تهمتها از جمله تشيع و قدرى بودن شد. تاريخ يحيى بن معين، ج 1، ص247. گفته شده كه به دليل اعتقادش به قدر، در نزد حاكم حد خورده است. الكامل في ضعفاء الرجال، ج 6، ص106 به دنبال آن، كتب رجالى، پيرامون او نقلهاى گوناگون و قضاوتهاى مختلفى را آوردند. | بحث وثاقت يا عدم وثاقت ابن اسحاق، يكى از جنجالىترين بحثهاى رجالى در نوع خود است. زمانى كه ابن اسحاق در مدينه بود، به دلايلى كه شايد رقابت از آن جمله بوده، با دو تن از فقيهان و محدثان مدينه يكى مالك بن انس، ابن اسحاق گفت: انا بيطار علم مالك. الكامل في ضعفاء الرجال، ج 6، ص106 مالك نيز مىگفت: ابن اسحاق دجال من الدجاجلة. و ديگرى هشام بن عروه دليل اختلافش با هشام آن بود كه روايتى از زن او نقل كرده بود و به همين دليل هشام سخت خشمگين بود كه چگونه با زن وى ديدار كرده كه از وى حديث نقل مىكند؟ درگير شد. به همين دليل متهم به انواع تهمتها از جمله تشيع و قدرى بودن شد. تاريخ يحيى بن معين، ج 1، ص247. گفته شده كه به دليل اعتقادش به قدر، در نزد حاكم حد خورده است. الكامل في ضعفاء الرجال، ج 6، ص106 به دنبال آن، كتب رجالى، پيرامون او نقلهاى گوناگون و قضاوتهاى مختلفى را آوردند. |
ویرایش