۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد') |
جز (جایگزینی متن - 'رسيد' به 'رسيد ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
2. مصحح، زندگى خطيب قزوينى و تحصيلات و اشتغالات و آثار علمى او را بهصورت مختصر و مفيد نوشته است. از جمله تأكيد كرده است كه خطيب قزوينى كه بسيار باهوش و تيزذهن، شيرينكلام و خوشمنظر و اهل انصاف بود و خطّ خوشى هم داشت و به ترتيب در روم، دمشق و مصر نيز قضاوت مىكرد و به دستور سلطان در مصر در جامع القلعة خطابه مىخواند، مردم را به فراگيرى اصول فقه و معانى و بيان تشويق مىكرد. او همچنين منابع متعددى برای شرح حال وى ياد كرده است.<ref>همان، ص8 - 9</ref> | 2. مصحح، زندگى خطيب قزوينى و تحصيلات و اشتغالات و آثار علمى او را بهصورت مختصر و مفيد نوشته است. از جمله تأكيد كرده است كه خطيب قزوينى كه بسيار باهوش و تيزذهن، شيرينكلام و خوشمنظر و اهل انصاف بود و خطّ خوشى هم داشت و به ترتيب در روم، دمشق و مصر نيز قضاوت مىكرد و به دستور سلطان در مصر در جامع القلعة خطابه مىخواند، مردم را به فراگيرى اصول فقه و معانى و بيان تشويق مىكرد. او همچنين منابع متعددى برای شرح حال وى ياد كرده است.<ref>همان، ص8 - 9</ref> | ||
3. نويسنده در مقدمهاش كه مشخصات نگارش آن نيز معلوم نيست، تأكيد كرده است كه اين كتاب در علم بلاغت و توابع آن است و آن را ايضاح ناميدم و آن را بر طبق نظم كتاب مختصر خودم كه «تلخيص المفتاح» ناميدهام، قرار دادم و مطالب را مقدارى توضيح دادم تا مانند شرح بر آن كتاب باشد و مواضع مشكل آن كتاب را حل كردم و مبهماتش را روشن ساختم و آنچه در «تلخيص المفتاح» نبود، ولى در «مفتاح العلوم» سكاكى بود، بدان افزودم و آنچه در «مفتاح العلوم» نبود، از عبدالقاهر جرجانى در دو كتابش، «دلائل الإعجاز» و «أسرار البلاغة» گرفتم و همچنين از كلام ديگران نيز هرچه توانستم، برگرفتم و خلاصه همه آن موارد را استخراج و تهذيب كرده و منظم ساختم تا آنكه هر چيزى در جاى خودش قرار گرفت و همچنين هرچه به فكر خودم | 3. نويسنده در مقدمهاش كه مشخصات نگارش آن نيز معلوم نيست، تأكيد كرده است كه اين كتاب در علم بلاغت و توابع آن است و آن را ايضاح ناميدم و آن را بر طبق نظم كتاب مختصر خودم كه «تلخيص المفتاح» ناميدهام، قرار دادم و مطالب را مقدارى توضيح دادم تا مانند شرح بر آن كتاب باشد و مواضع مشكل آن كتاب را حل كردم و مبهماتش را روشن ساختم و آنچه در «تلخيص المفتاح» نبود، ولى در «مفتاح العلوم» سكاكى بود، بدان افزودم و آنچه در «مفتاح العلوم» نبود، از عبدالقاهر جرجانى در دو كتابش، «دلائل الإعجاز» و «أسرار البلاغة» گرفتم و همچنين از كلام ديگران نيز هرچه توانستم، برگرفتم و خلاصه همه آن موارد را استخراج و تهذيب كرده و منظم ساختم تا آنكه هر چيزى در جاى خودش قرار گرفت و همچنين هرچه به فكر خودم رسيد و در جاى ديگرى نيز نبود، به آن افزودم؛ پس سپاس خداى را كه اين اثر، جامع مطالبى شد كه در جاهاى گوناگون پراكنده است.<ref>همان، ص11</ref> | ||
4. نويسنده با بيان اين مطلب كه در مورد تفسير فصاحت و بلاغت، اقوال متعددى وجود دارد، به بحث درباره تعريف فصاحت و بلاغت پرداخته و بلاغت را منحصر در علم معانى و بيان دانسته و علم بديع را تابع علوم معانى و بيان قرار داده است.<ref>همان، ص13 - 22</ref> | 4. نويسنده با بيان اين مطلب كه در مورد تفسير فصاحت و بلاغت، اقوال متعددى وجود دارد، به بحث درباره تعريف فصاحت و بلاغت پرداخته و بلاغت را منحصر در علم معانى و بيان دانسته و علم بديع را تابع علوم معانى و بيان قرار داده است.<ref>همان، ص13 - 22</ref> |
ویرایش